۹ دلیل خروج سرمایه‌گذاران از بازار بورس

0

به گزارش ساتین : چند ماهی بود که عادت به شنیدن رکوردهای تاریخی از بورس داشتیم. اما با تغییر سکانداران وزارت اقتصاد این روند صعودی با سرعت کمتری پیش می رفت که از ابتدای دی ماه سال جاری نه تنها دیگر شاهد افزایش شاخص بورس نبوده، بلکه سقوط شدید بورس نیز مشاهده شده است.

خبرهایی که از ۲۰ دی تا کنون از بورس مخابره شده از احوال ناخوش شاخص بورس حکایت داشته که به زعم برخی از کارشناسان رشد حبابی و غیر واقعی شاخص در ماه های گذشته را نشان می دهد. هر چند که برخی دیگر از کارشناسان عقیده دارند که برای این وضعیت نگرانی وجود ندارد و در روزهای آینده شاخص بورس صعودی خواهد شد.

پس از آنکه بورس اوراق بهادار تهران در ۹ ماه منتهی به آذرماه رشد اعجاب‌انگیز ۱۳۰ درصدی را از خود نشان داد و خیل عظیم دارندگان نقدینگی را به سمت خود کشاند تا تنها بازار سرمایه‌ گذاری دارای بازدهی در سال ۹۲ باشد، از آغاز زمستان رو به سرازیری گذاشت تا طعم واقعی ریسک را به فعالان خود نشان دهد. شاخص کل بورس با سقوط بیش از ۵ هزار واحدی طی روزهای گذشته به کانال ۸۶ هزار واحد بازگشت. کارشناسان بورس صف های فروش توسط افراد حقیقی تازه ‌وارد به بازار سهام را کاملاً هیجانی می دانند. شاخص بورس اوراق بهادار تهران از ابتدای دی ‌ماه سال جاری تا کنون ۶/۵ درصد کاهش داشته و در پی سقوط معنادار بورس در این ماه و البته روزهای گذشته از بهمن ماه بازدهی بازار سرمایه در سال ۹۲ تا زمان نوشتن گزارش حاضر به سطح ۱۱۴ درصد عقب ‌نشینی کرده است.

این در حالی است که شاخص کل بورس و اوراق بهادار در جریان معاملات روز جاری بورس با افت ۷۷۶ واحدی به کانال ۸۱ هزار واحد بازگشته است. کارشناسان دلایل مختلفی را جهت سقوط شاخص بورس بیان داشته و می توان رفتار عجیب بورس در ماه گذشته را از زوایای مختلف مورد ارزیابی قرار داد.

۱- بدون شک بازار سهام ایران در ماه های گذشته در بسیاری از نمادها به صورت حبابی و غیر منطقی رشد کرده ولی بسیاری از کارشناسان با این رشد را تا حدی نمی دیدند که اسم حباب را بر روی آن بگذارند و در شعف این که هر روز شاخص بورس در حال رشد است، شعارهای دولت جدید را دلیل این رشد می دانستند. اما دلیل رشد عجیب قیمت سهام در بورس را بیش از هر چیز می ‌توان به جریان نقدینگی وارد شده به بازار سهام نسبت داد؛ جریان نقدینگی که به راحتی توانست حتی سهام شرکت‌ هایی که فاقد پیش ‌بینی سود یا همان «EPS» بودند را تحت تاثیر قرار دهد. حال به نظر می‌ رسد این جریان نقدینگی با سرعت قابل اعتنایی در حال خروج از بازار سرمایه است که باید دید علت این موضوع چیست؟

۲- اقتصاد ایران طی دو سال گذشته با مشکلات متعدد مدیریتی و زیرساختی مواجه بوده است که می توان گفت دچار نوعی رکود همراه با تورم شده است که رونق بازار سرمایه درماه های گذشته نشان از آن داشت که رشد شاخص بورس تنها به دلیل حرکت اشتباه سرمایه گذاران خرد بوده است که دولتمردان به اشتباه این مسئله را سیاست های خود نسیت می دادند. نقدینگی در این مدت توسط افراد غیر حرفه‌ ای یا همان مردم عادی و از طریق صندوق‌ های سرمایه ‌گذاری وارد بورس شده بود. مردم عادی که پس از فروکش کردن تلاطم ارزی ۹۱-۹۰ و کاهش چشمگیر قیمت طلا، سکه، ارز و رکود مسکن جایی را غیر از بورس برای سرمایه ‌گذاری پیدا نکرده بودند به سرعت به بازار سرمایه آمدند و بازدهی اغوا کننده صندوق‌ های سرمایه‌ گذاری که تا همین چندی پیش حتی تا مرز ۲۰۰ درصد هم پیش رفته بود، خیلی از مردم را به سمت این نهادهای مالی کشاند.

۳- طی سال های گذشته بازارهای ارز، طلا و مسکن به دلیل بازدهی که داشت مورد توجه سرمایه داران خرد قرار گرفته و افراد فراوانی به این بازارها رجوع کرده تا از سرمایه های کوچک خود بازدهی کسب نمایند. از دیگر سو، با روی کارآمدن دولت جدید و شعارهای فراوان در جهت رفع تحریم ها این خرده سرمایه داران پول خود را از بازارهای ارز و طلا خارج کرده و به سمت بورس رفتند که رشد شاخص ها را ایجاد نمود. پس وجود سرمایه ‌گذاران غیر حرفه ‌ای در بازار که اصطلاحا پاسوز بازار نیستند، یکی از دلایل سقوط بازار سرمایه ظرف چند روز گذشته است.

۴- در آذرماه سال جاری بود که به سازمان خصوصی ‌سازی دستور داده شد برای رفع عطش خرید سهام در بورس اقدام به عرضه‌ هایی گسترده کند، اما فروش گسترده سهام توسط این سازمان در بورس آن ‌قدر سنگین و دارای اشکالات بنیادی بود که ترس عجیبی را در دل سهامداران ایجاد کرد. نحوه فروش سهام توسط خصوصی‌ سازی در بورس به گونه‌ ای بود که به محض ایجاد صف خرید، این صف با عرضه ‌ای فراتر از تقاضا پاسخ داده می ‌شد و عملا سهامداران از بیم گرفتار شدن در این شیوه عرضه، رفته رفته از سهام دارای پتانسیل بنیادی مثل بانک ‌ها و بیمه‌ ها خارج شدند و سرمایه‌ ها روانه سهم‌ های کوچکی شد که برخی محمل سرمایه‌ گذاری سفته‌ بازان بود.

۵- با نگاهی متفاوت به اتفاقات رخ داده می توان ردپای اظهار نظرهای نسنجیده درباره بازار سهام را که باعث ایجاد نگرانی در میان اهالی بازار سرمایه شد را نیز در جهت سقوط رخ داده، موثر دانست. اینکه بازار سرمایه بازاری برای نوسان‌ گیری و مناسب دلالان است یا اینکه رشد بازار حبابی است، قسمتی از اظهار نظرهای نسنجیده برخی از افراد و البته افراد به اصطلاح کارشناس است که گاه غیر رسمی هم عنوان می‌ شد؛ اما در نهایت با ضریب انتشار بالا در فضای مجازی اصطلاحا موجب شد که سهامداران با مشاهده افزایش ریسک سرمایه های خود را از بازار سرمایه خارج کنند.

۶- یکی از مواردی که در سال‌ های گذشته سبب شد تا بازار سهام آسیب ببیند تصمیمات خلق‌الساعه بود. در این بین برخی از تصمیمات متولیان بازار سهام نیز در ایجاد نگرانی در فعالان بورس و فرابورس بی‌ تاثیر نبود. یکی از این تصمیمات مربوط به تصمیم یکباره برای انتقال برخی از نمادها به بازار توافقی است. بازار توافقی غیر شفاف ‌ترین بازار موجود در فرابورس است که نمادهای حاضر در آن به شیوه معاملات حراجی معامله می‌ شوند و هر کس می ‌تواند قیمت مورد دلخواه خود را برای خرید و فروش یک سهم پیشنهاد دهد. اما در حالی تصمیم به انتقال ۱۴ نماد به بازار توافقی گرفته شد که پیش از این نمادهای مزبور در بازار پایه بودند، روزانه قیمت می ‌خوردند و نحوه معاملات این نماد‌ها برای همه شفاف بود.

به نظر می‌ رسد این تصمیم شتاب زده برای کنترل سفته ‌بازی در بازار بود و مسئولان می‌ توانستند از طریق ابزارهایی مانند اخطار به انتقال به بازار توافقی یا توقف چند هفته‌ای معاملات این نمادها بر جولان سفته‌ بازان در برخی از این نماد‌ها پایان دهند و البته چون هنوز یک ماهی به مهلت انتقال این نمادها به بازار توافقی مانده، بهتر است برای جلب اعتماد سرمایه‌ گذاران این تصمیم ناگهانی مورد تجدید نظر قرار بگیرد.

۷- بهره مالکانه ۳۰ درصدی معادن سنگ ‌آهن و برنامه افزایش ۸ برابری قیمت خوراک پتروشیمی‌ ها بخشی از تصمیماتی است که بازار سرمایه را نگران کرده است. بهره مالکانه و افزایش غیر منطقی قیمت خوراک، جامعه سهام داری را نسبت به این موضوع نگران کرده که دولت برای پوشش درآمدهای خود بنا را بر این گذاشته که هزینه صنایع پر بازده و استراتژیک کشور را با دریافت‌ هایی این چنینی بالا ببرد.

۸- در نهایت شایعات مربوط به تغییرات مدیریتی در سازمان بورس و اوراق بهادار یکی دیگر از ریسک‌ هایی است که چند هفته‌ ای است بر بورس اوراق بهادار تهران سایه افکنده است. علی صالح‌آبادی که از ابتدای دولت محمود احمدی‌نژاد ریاست سازمان بورس و اوراق بهادار را بر عهده دارد بعد از روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به دلیل عملکرد قابل اعتنایش در رشد و توسعه بازار و عدم وابستگی به جریانات سیاسی، باز هم در سمت خود که البته خواسته بازار بود، تثبیت شد. اما متاسفانه یک ماهی است که عده‌ ای در فضای مجازی بر طبل رفتن وی می ‌کوبند و بازار هم از این تغییر نگران است.

۹- از دیگر سو، اعلام وام مسکن ۳۵ و ۵۰ میلیونی برای ساخت و خرید مسکن نیز از دلایل خروج سرمایه از بورس می باشد. دولت با اعلام پرداخت این وام باعث شد خرده سرمایه داران پول های خود را برای خرید به بازار مسکن ببرند که چند ماهی دوران رکود و کاهش قیمت را سپری می کرد.

به نظر می رسد متغیرهای مهم بورس در حال رسیدن به نقطه هشدار است، اگر افت شاخص و تلاطمات اخیر را حتی ناشی از نیاز بورس به استراحت تحلیل کنیم؛ افت چشمگیر متغیر مهمی مثل ارزش معاملات که در برخی از روزهای سال ۹۲ به هزار میلیارد تومان هم رسیده بود، قطعا باید سرمایه گذاران و مسئولان امر را نگران کند. بهتر است مسوولان امر و در راس آنها وزیر اقتصاد و دارایی به عنوان رئیس شورای بورس و بالاترین مقام بازار سرمایه در دولت و همچنین نمایندگان بازار سرمایه در مجلس فکری اساسی در مورد وضعیت کنونی بورس کنند.

در پایان باید گفت بورس آبروی اقتصاد ایران است و باید بترسیم از روزی که نقدینگی ۵۴۰ هزار میلیارد تومانی شناور در کشور مسیرهایی همچون ارز، طلا، سکه و مسکن را در پیش بگیرد.

علی رضایی

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ