شرکت کیونت Qnet چیست؟ + نحوه کار و لیدرها

367

کیونت (به انگلیسی: QNET)، پیشتر شناخته شده با عنوان گلدکوئست، یکی از زیر مجموعه‌های شرکتی، به نام کیو آی (Qi)است. این شرکت در سال ۱۹۹۸ در هنگ کنگ تأسیس شد.  بنیان‌گذار آن نابغه کلاهرداری مالزیایی، ویجی اسواران، و مدیران آن عمدتاً از اهالی کشورهای جنوب شرقی آسیا هستند. شرکت کیونت دارای بازاریابی چند سطحی بوده و در فروش محصولات متعدد فعال است.  این شرکت در برخی از کشورها مانند اندونزی، تاجیکستان، امارات متحده عربی، مالزی، فیلیپین، رواندا، سنگاپور، ویتنام، هند، الجزایر، بورکینوفاسو، ساحل عاج، گرجستان، اردن، قزاقستان، مراکش، میانمار و تونس نمایندگی‌ها یا دفاتری دارد.

  ویجی اسواراندر ۷ اکتبر ۱۹۶۵ به دنیا آمد، ‌این مالزیایی هندی‌تبار چند تابعیتی! در مالزی، هنگ کنگ، ‌سیدنی و لندن زندگی می‌کند و برای مدتی هم در صومعه‌ای در Umbria ی ایتالیا حضور یافته و به مدت ۳۳ روز، روزه سکوت می‌گیرد. ویجی در سال ۱۹۸۴ بعد از چندین بار شکست شغلی و اقتصادی در زمینه‌های بنایی در بلژیک، فروش انگور در فرانسه و رانندگی تاکسی در لندن، تحت دوره‌های آموزشی مؤسسه‌ای با موضوع روانشناسی و آنتولوژی قرار گرفت. ویجی از طریق این آموزش‌ها با سیستم‌های هرمی تحت عنوان بازاریابی شبکه‌ای آشنا می‌شود. این آموزش‌ها از طریق CIMA‌ در انگلستان انجام می‌شود. حضور اسواران در انگلستان تا سال ۱۹۸۶ ادامه می‌یابد. اما در مورد بخشی از زندگی وی در این دوران در انگلستان به هیچ اطلاعی در دست نیست، که این مسئله قابل تأمل و توجه است. ویجی اسواران از انگلستان به آمریکا سفر می‌کند و پس از آن برای اولین بار یک سیستم هرمی را در کشور فیلیپین راه‌اندازی می‌کند. این سیستم منجر به تشکیل شرکتی شد که امروز در ایران به عنوان QI شناخته می‌شود. شرکتی کهه عامل خروج ۸ میلیارد دلار سرمایه از کشور است. این نابغه‌ کلاهبرداری پس از جهش مالی قابل توجهی که به خاطر دریافت ۸ میلیارد دلار از ایرانیان به دست آورده، سعی در ارائه چهره‌ای علمی، خیّر و بشردوستانه در مجمع جهانی دارد. ویجی اسواران با استفاده از ثروت هنگفت و به تاراج رفته ایرانیان در مجمع خیریه بین‌المللی حضور یافته و با بذل و بخشش پول بادآورده حاصل دست رنج ایرانیان برای خود اعتبار کسب می‌کند، ویجی در مالزی به عنوان فردی خیّر و دوستدار بشر شهرت دارد.

این مرد مرموز (QI) در حال معرفی خود به عنوان یک چهره مدافع حقوق بشر است و در نشست‌های مختلف حضور یافته و خود را حامی مردم جا می‌زند. ویجی بعدها همسرش را به ریاست بنیاد خیریه بزرگی به نام پدرش منصوب کرد که این بنیاد به عنوان یک بنیاد بین‌المللی حقوق بشر فعال است. اسواران در سال ۲۰۰۷ برای مدتی هم تحت تعقیب اینترپل قرار می‌گیرد. اما بعدها مشخص می‌شود که بازداشت وی در مانیل کاملاً صوری و در حقیقت یک مانور حقوقی بوده است.ویجی بعد از بازداشت قاضی مانیلی را با ارتشاء مجاب به اعلام برائت درباره وی می‌کند. سپس حکم تبرئه آن دادگاه را توسط وکلای قدرتمند کوئست به تمامی نمایندگی‌های اینترپل ارسال می‌کند. مستندات آن شکایت و اتهاماتی در مورد پولشویی و کلاهبرداری در مورد دو شریک و همدست وی موجود است.

دادگاه‌های دیگری نیز در جاکارتا و هند در مورد اتهامات ویجی اسواران برگزار شد که هر بار به دلایل مشخصی از اعمال فشار و تهدید به سرانجام نرسید. ویجی اسواران در مانیل ۳هفته در زندان به سر برد و به مدت ۲ ماه در وضعیت زندان در منزل قرار داشت، وی پس از آزادی از زندان در مصاحبه‌ای ادعا می‌کند که تحت یک جریان هدایت یافته امنیتی و اطلاعاتی دستگیر شده، بازداشت و ارتباطی با فعالیت‌های QI نداشته است. * گستاخی ویجی به خلیج فارس و سکوت ایرانیان هرمی «امروز در کنار ساحل زیبای خلیج‌العربی در دبی، منطقه جمیرا گرد هم آمدیم…» این سخنان کلاهبردار بزرگ هرمی‌هاست در جمعی که سران ایرانی کوئست حضور داشتند.

محصولات کیونت لیدر هرمی شرکت های هرمی شرکت گلدکوئیست پاتمن کیست بیوگرافی ویجی اسواران بیوگرافی حسین غفوریان اسامی سران گلدکوئست ایران Vijay Eswaran

فعالیت‌های این شرکت هم اکنون توسط دولت برخی از کشورها از جمله ایران به عنوان ترفند هرمی و غیر قانونی شناخته شده‌است. به نظر مراجع تقلید فعالیت در اینگونه شرکتها جایز نیست و حرام است.

نحوه کار

عضویّت در این شرکت با خریدن یک جنس شروع می‌شود و هرکس که بتواند دو نفر دیگر را وارد این تجارت (یا به اصطلاح: گلدکویست) کند مبلغی از طرف شرکت به عنوان پورسانت دریافت خواهد کرد.

محصولات کیونت لیدر هرمی شرکت های هرمی شرکت گلدکوئیست پاتمن کیست بیوگرافی ویجی اسواران بیوگرافی حسین غفوریان اسامی سران گلدکوئست ایران Vijay Eswaran

هر فرد با خرید یک محصول ۳ تا ۶ امتیازی به قیمت ۶ میلیون تومان وارد کار می شود

که در حقیقت محصولی در کار نیست بلکه این پول به عنوان پورسانت به بالاسری ها تعلق می گیرد

پول به ریال از فرد گرفته می شود سپس به حساب شرکت در دبی واریز می شود و سپس خرید فرد با ایکارد (Ecard) به دلار انجام می شود تا پول به هیچ عنوان قابل استرداد نباشد

لازم به ذکر است که فقط در شرکت های هرمی حق عضویت دریافت می شود در شرکت های بازاریابی شبکه ای حق عضویت دریافت نمی شود در صورتی که در شرکت های هرمی تنها با پرداخت مبلغ (خرید ) وارد چرخه می شوند

پلن کمپانی Qi بر اساس باینری است و هر فرد باید دو نفر دیگر را وارد کار کند و این چارت با افراد ساخته می شود نه محصول

این سیستم بر پایه انسانی است و هرکدام از این دایره ها را یک انسان پر میکند.

تعاریف لول های کاری:

۰-۰ صفرو صفر: فردی که خرید انجام داده و هنوز فروشی نداشته است.

۰-۱ صفر و یک: کسی که فرد اول خود را معرفی کرده

۱-۱ استیج: اولین تعادل کسی که دو نفر خود را به سیستم معرفی کرده است.

۲-۲ دودو: کسی که هر دو دایرکتش ۰-۱ هستند.

۳-۳ شرایط آفیسری: کسی که هر دو دایرکتش استیج زده اند

۴-۴ آفیسری:کسی که تعداد افراد مجموعه اش به ۸ نفر رسیده است و در دوطرف چارت خود ۴ نفر زیر مجموعه دارد.

پرزنتور: کسی که یکی از دایرکت هایش آفیسر باشد.

ساپورتر: کسی که هردو دایرکتش آفیسر باشند.

لیدر : کسی که دو دایرکتش ساپورتر باشند.

سقف اول: شخصی که سه هفته پیاپی سقف اول خرید کمپانی را بشکند هفته ای ۵ هزار دلار پورسانت خواهد گرفت.

سقف دوم: شخصی که سه هفته پیاپی سقف دوم خرید کمپانی را بشکند که هفته ای ۱۰هزار دلار پورسانت خواهد گرفت

سقف سوم: شخصی که سه هفته پیاپی سقف سوم خرید کمپانی را بشکند که هفته ای ۱۵هزار دلار پورسانت خواهد گرفت

محصولات کیونت لیدر هرمی شرکت های هرمی شرکت گلدکوئیست پاتمن کیست بیوگرافی ویجی اسواران بیوگرافی حسین غفوریان اسامی سران گلدکوئست ایران Vijay Eswaran

شرکت دسیسه هرمی کوئست حدود ۲ میلیون و ۳۰۰ هزار نفر عضو دارد، که یک میلیون و ۲۰۰ هزار نفر این تعداد عضو را ایرانیان تشکیل می‌دهند. شرکت کوئست طی سال‌های گذشته بیش از ۷ هزار میلیارد تومان ارز از کشور خارج کرده است.

اسامی ۲۶ نفر از لیدرهای اصلی کوئست که توسط نیروهای اطلاعاتی دستگیر و هم‌اکنون در زندان اوین هستند در اختیار خبرگزاری فارس قرار گرفته است، در مقابل نام هر یک از این افراد مبلغ کلاهبرداری‌شان درج شده است. قابل توجه اینکه در آمریکا اگر کسی ۱۰۰ دلار در شرکت هرمی سرمایه گذاری کند ۵ سال حبس در انتظار اوست.

این ۲۶ نفر بیش از ۴٫۱۰۶٫۰۴۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان کلاهبرداری انجام داده‌اند که اسامی آنان به شرح ذیل است:

۱- ع. بوشهری ۱٫۲۱۶٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۲- ا. شکیبا ۴۶٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۳- م. عوض‌خانی ۶٫۳۲۷٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۴- ت. کرباسچی ۴۲٫۵۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۵- خانم ر.احمدی ۳٫۲۵۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۶- ف. حسنی ۳۱۱٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۷- ح. غفوریان ۶۷۹٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۸- ک. محمدی‌جهانی ۱۵۱٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۹- م. محمدی جهانی ۱۴۲٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۱۰- م. شاکری ۱۰۰٫۰۰۱٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۱۱- ر. غفرانی ۴۷۸٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۱۲- ج. شاملو ۲۶۸٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۱۳- م. ت. رستمیان ۸۴٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۱۴- ف. برجعلی‌لو ۶٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۱۵- س. نقدی‌فرد ۱۱٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۱۶- خانم ک. ابراهیمی ۲۰٫۶۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۱۷- م. حسین‌فرد ۶٫۹۷۱٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۱۸- م. صفرپور ۳٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۱۹- ن. سبزی گلگین ۵٫۶۹۱٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۲۰- م. زینعلی ۱۷۰٫۷۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۲۱- ش. امیری ۳۹٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۲۲- م. عنقایی ۳۳٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۲۳- ش. امیری ۱۹۹٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۲۴- د. صداقت ۲۵٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۲۵- ع. خوش‌رونسب ۱۹٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰۰ تومان

۲۶- پ. علیار ۴۰٫۰۰۰٫۰۰۰٫۰۰ تومان

محصولات کیونت لیدر هرمی شرکت های هرمی شرکت گلدکوئیست پاتمن کیست بیوگرافی ویجی اسواران بیوگرافی حسین غفوریان اسامی سران گلدکوئست ایران Vijay Eswaran

برخی کشورهای اروپایی و آمریکایی برای ضربه زدن به ایران از این شرکت‌های هرمی حمایت می‌کنند. شرکت‌های هرمی قادر نیستند در کشورهای اروپایی حتی یک عضو پذیرش کنند اما در کشورهای جهان سوم به عضوگیری گسترده روی آورده‌اند، سرور برخی از این شرکت‌ها از آمریکا پشتیبانی می‌شود و این نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها برای فروپاشی اقتصاد کشورهای جهان سوم، مشارکت دارند.

طی ۴ سال اخیر ۷۹ درصد منابع درآمدی شرکت‌های هرمی دنیا با پول ایرانی‌ها بوده که از طریق صرافی‌های غیرمجاز و رابطان ایرانی از کشور خارج شده است.

به عنوان مثال، حسین غفوریان تاپ لیدر کوئست بیش از ۷۰۰ میلیارد تومان ارز نیز به خارج از کشور منتقل کرده و ۵ میلیارد تومان نیز در این رابطه پورسانت دریافت کرده بود. غفوریان ۳۰۰ هزار نفر از جوانان شهرستانی را فریب داده و خسارات اقتصادی و فرهنگی جدی را به کشور تحمیل کرده است.

محصولات کیونت لیدر هرمی شرکت های هرمی شرکت گلدکوئیست پاتمن کیست بیوگرافی ویجی اسواران بیوگرافی حسین غفوریان اسامی سران گلدکوئست ایران Vijay Eswaran
پاتمن

روایتی از زندگی مرد اول کوئستی ها حاج حسین غفوریان

همشهری ماه در ویژه نامه نوروزی خود به شرح زندگی حسین غفوریان، یک بچه روستایی که مرد اول کوئستی‌های ایران شد و حالا حکم اعدام انتظارش را می‌کشد پرداخته است.

حاج حسین لقبی است که بچه‌های کوئست به او داده‌اند، او را بزرگ‌ترین لیدر کوئست در کشور و حتی خاورمیانه می‌دانند اسم حسین غفوریان آشنا‌ترین اسمی است که هر فردی که وارد کوئست می‌شود به گوشش می‌رسد و تمام اعضای کوئست عالیترین مقام را جایگاه حسین غفوریان می‌دانند.

حسین که برای خیلی‌ها یک اسطوره است ۳۱ ساله و متولد روستای پیرژن در اطراف مشهد است. از سال ۸۲ دانشجوی دانشگاه آزاد شد و به تهران آمد، جاه طلب بود و بلند پرواز، خیلی زود هم پیشرفت کرد و توانست جایگاه خود را در کوئست ارتقا دهد.

محصولات کیونت لیدر هرمی شرکت های هرمی شرکت گلدکوئیست پاتمن کیست بیوگرافی ویجی اسواران بیوگرافی حسین غفوریان اسامی سران گلدکوئست ایران Vijay Eswaran

تز «پول و پتو» متعلق به او است؛ یعنی با یک پتو به تهران بیایید و پولدار شویدو بر همین اساس غفوریان از یک زندگی دانشجویی در خوابگاه دانشگاه آزاد با چرب زبانی و پشتکاری که داشت خیلی زود افزاد زیادی را به خود و شرکت جذب می‌کند.

غفوریان پس از آنکه توانست عده زیادی از افراد و به خصوص شهرستانی‌ها را به این شرکت جذب کند به عنوان یکی از مهره‌های اثر گذار کوئست در شهر تهران شناخته می‌شود. او به علت مشغله‌ای که برایش در شرکت کوئست به وجود آمده بود در ادامه تحصیل دچار مشکل می‌شود و تقریبا قید آن را می‌زند.

حسین برای جلب اعتماد افراد، شغل خود را طلا فروش عنوان می‌کند تا افرادی که جذب می‌شوند بر این باور باشند که درآمد کوئست به مراتب از یک طلافروشی در بازار تهران بهتر و بیشتر است وآنقدر در کار خود پیشرفت می‌کند که به عنوان یکی از مدیران ارشد کوئست در ایران شناخته می‌شود.

غفوریان چنان در این سیستم پیشرفت می‌کند که تعداد افرادی که توسط او جذب شده‌اند از شمارش خارج می‌شود و به همین علت شرکت کوئست اورا بازنشسته اعلام می‌کند و در هفته حقوق چند ۱۰ میلیونی برایش در نظر می‌گیرند.

این همه ماجرا بود، چراکه شرکت کوئست از طریق حسین غفوریان و چند نفر دیگر توانسته بود ۷ هزار میلیارد تومان از ایران درآمد بدست آورد و این مبلغ را به صورت ارز از کشور خارج کند.

محصولات کیونت لیدر هرمی شرکت های هرمی شرکت گلدکوئیست پاتمن کیست بیوگرافی ویجی اسواران بیوگرافی حسین غفوریان اسامی سران گلدکوئست ایران Vijay Eswaran

طبیعی بود که برای کوئستی‌های تازه وارد و به خصوص شهرستانی‌ها حسین غفوریان به یک الگو تدبل شود و روش‌های جذبی که از زبان حسین گفته می‌شد در تمامی جلسات مختلف کوئست از طریق فیلم نمایش داده می‌شد.

در این فیلم حسین غفوریان را از یک خانواده اصیل و حتی سطح بالا از نظر مالی معرفی می‌کنند که بدون تکیه به دارایی‌های پیشینش توانسته به موفقیت‌های بزرگ مالی در شرکت کوئست برسد.

به قول خودشان حساب همه چیز را کرده بودند، خط‌های موبایل بدون اسم، دفا‌تر متعدد و حتی نام‌های مستعار، شاید خود حسین غفوریان و خیلی از کوئستی‌ها هم متوجه شده بودند که حلقه محاصره در حال تنگ شدن است ولی افکار وهم آلود و شاید هم شیرینی پول‌ها و سرمایه‌های انباشته شده مانع از آن می‌شد که از راه رفته بازگردند.

حاج حسین یا‌‌ همان بت هرمی‌ها در اوج فروریخت و شکست. غفوریان سال گذشته توسط وزارت اطلاعات دستگیر شد، خیلی‌ها از او شکایت کرده‌اند و خیلی‌ها هم هنوز باور نکرده‌اند و با خود مرور می‌کنند همه ارتباطات خیالی با مقامات مختلف و القاب و وعده‌ها را غافل از آنکه همه‌اش حبابی بیش نبوده است.

شاید حسین غفوریان در روز‌های زندگی‌اش در شهرستان و خوابگاه دانشجویی ثروت میلیاردی را آرزو می‌دانست ولی از وقتی وارد کوئست شد آنقدر مغرور بود که خط پایانی را برای خود متصور نشود و به مسیر خود ادامه داد تا به نقطه آخر رسید؛ دادسرای جرایم رایانه‌ای و کوهی از پرونده‌های شکایت.

دادسرای ویژه جرائم رایانه‌ای خانه آخر تمام کوئستی‌ها است، هزاران شاکی و برگه‌های سفید شکایت که قرار است سیاه شوند، فرقی هم نمی‌کند شاکی یک کارگر باشد یا دانشجوی شهرستانی، خانواده‌ای که همه دار وندارشان را از دست داده‌اند و کارمندی که حتی شغلش را هم برای کوئست فدا کرده است.

در این دادسرا اکثر مراجعه کنندگان تنها نامی که با آن آشنا هستند حسین غفوریان است. خیلی‌ها فقط نامش را شنیده‌اند و تصویرش را دیده‌اند، بعضی‌ها هم از نزدیک با اور در ارتباط بوده‌اند ولی اصل موضوع این است که همه شاکی‌اند و حاج حسین را کلاهبردار می‌دانند.

حاج حسین حالا تنها است، بت کوئستی‌ها شکسته و از آن همه رویا فقط خاطره‌ای مانده و خیالی! جرمش سنگین است.

۱۹ سال زندان و ۵۰ میلیارد جریمه برای سلطان کوئست ایران حاج حسین غفوریان

حسین غفوریان تاپ لیدر کوئست معروف به حاج حسین، روزگاری سلطان کوئست ایران بود و برای خود برو بیایی داشت. حاج حسین برای تازه واردهای کوئست یک ویژن بود.

محصولات کیونت لیدر هرمی شرکت های هرمی شرکت گلدکوئیست پاتمن کیست بیوگرافی ویجی اسواران بیوگرافی حسین غفوریان اسامی سران گلدکوئست ایران Vijay Eswaran

حسین غفوریان نه تنها لیدر شرکت هرمی کوئست بود که در مقام یک نظریه پرداز روند فعالیت و اساس کار کوئست در ایران را متحول کرد و با ابتکار عجیب خود برای شهروندان تهرانی و بسیاری از ایرانیان مشکلاتی را فراهم آورد.حسین غفوریان، اهل روستای پیرژن در اطراف مشهد است. از سال ۸۲ دانشجوی دانشگاه آزاد شد و به تهران آمد،  با ورود به شرکت هرمی کوئست خیلی زود پیشرفت کرد و توانست جایگاه خود را در کوئست ارتقا دهد. حاج حسین کوئست با ابتکار خود مرد اول کوئستی‌های ایران شد و بسیاری از سرشاخه‌های اصلی کوئست در ایران که قبل از  غفوریان فعالیت می کردند، ابتکار پول و پتوی او را اقدامی کثیف می خوانند. حاج حسین بزرگ‌ترین لیدر کوئست در ایران و حتی خاورمیانه بود و نامش برای کوئستی های مرد رویا و اعتبار بود.وجود شرکت‌های هرمی در برخی کشورها نظیر کلمبیا پیامدهای امنیتی در پی داشت به طوری که در سال ۷۸ ۱۹ در این کشور سه میلیون نفر مغبون شدند و یک میلیارد دلار صدمه مستقیم به این کشور وارد شد و در نهایت آشوب‌های خیابانی پدید آمد و طی آن بانک‌ها و مراکز دولتی به آتش کشیده شده‌اند.

در آلبانی دو هزار نفر در پی آشوب‌های مردمی ناشی از اغتشاش فعالیت شرکت های هرمی کشته شدند و دولت و مجلس آن سقوط کرد. اتفاقاتی که در بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۱۹۹۸ میلادی در کشور آلبانی رخ داد ، رویدادی است که تجربه تلخ گسترش و رشد بی‎رویه و قارچ‌گونه طرح‌های بازاریابی هرمی را به نمایش می‌کشد.

بر اثر این اتفاق شورش‌هایی در نقاط مختلف آلبانی به وجود آمد و حدود دو هزار نفر در جریان درگیری و ناامنی‌های ناشی از فروپاشی طرح‌های هرمی کشته شدند. مجلس این کشور منحل و رییس‌جمهور آلبانی ناچار به استعفا شد.

حسین که برای خیلی‌ها یک اسطوره است ۳۱ ساله سن دارد و حالا باید ۱۹ سال از عمر خود را پشت میله‌های زندان بگذارند.

ابتکار «پول و پتو» حسین غفوریان؛ به این شرح است که  با یک پتو به تهران بیایید و پولدار شوید و بر همین اساس غفوریان از خوابگاه دانشگاه آزاد شروع به کار کرد و با چرب زبانی و پشتکاری که داشت خیلی زود افزاد زیادی را به خود و شرکت جذب می‌کند.

کوئست و درآمد هنگفتش که ناشی از کلاهبرداری از دانشجویان، جوانان بیکار و حتی افراد مسن بود باعث شد تا غفوریان قید تحصیل را بزند و با جذب تعداد بیشتری از افراد و به خصوص شهرستانی‌ها به عنوان یکی از مهره‌های معروف و مطرح کوئست در تهران شناخته شود.

حسین غفوریان آن قدر در کار خود پیشرفت کرد که تاپ لیدر کوئست معرفی شد و برای خود چنان جایگاهی را ساخته بود که تازه واردهای کوئست، ویژن خود را جایگاه حسین غفوریان عنوان می کردند. فعالیت او به حدی گسترش می یابد که  تعداد زیرشاخه‌هایش از شمارش خارج شده و توسط شرکت کوئست بازنشست می شود و هفته ای چندین میلیون تومان حقوق بازنشستگی دریافت می کرد.

حسین غفوریان با ابتکار پول و پتوی خود و با همکاری دیگر سرشاخه‌های شرکت کوئست ۷ هزار میلیارد تومان از ایران درآمد بدست آورد و این مبلغ را به صورت ارز از کشور خارج کند. فیلم‌های پرزنت حسین غفوریان در تمام آفیس‌های کوئست پخش می شد و نسخه موبایل آن نیز دست به دست می چرخید.

جمله معروف “هر کی موند و خواست رفت” متعلق به حسین غفوریان است. این جمله در تمام آفیس‌های کوئست نوشته شده و نقل می شد.

طبیعی بود که برای کوئستی‌های تازه وارد و به خصوص شهرستانی‌ها حسین غفوریان به یک الگو تدبل شود و روش‌های جذبی که از زبان حسین گفته می‌شد در تمامی جلسات مختلف کوئست از طریق فیلم نمایش داده می‌شد.

حسین غفوریان پیش از این در گفت‌وگویی با خبرنگار ما گفته بود: نمی‌دانم به چه جرمی دستگیر شده‌ام. سال ۸۳ به مدت ۱۰ ماه عضو شرکت کوئست بودم و بعد بنا به دلایلی کار را کنار گذاشتم. کوئست، کارش کلاهبرداری بود. به همین دلیل حدود دو سه ماهی طول کشید تا عضو شوم، سال ۸۳ دوستانم مرا به دفتری در خیابان میرداماد بردند و یکسری کاتالوگ به من نشان دادند و از من خواستند تا عضو شوم، اما دو سه ماهی طول کشید تا قبول کنم اما خریدی نکردم و فقط عضو شدم.

وقتی خبر دستگیری حاج حسین منتشر شد کوئستی‌‌ها باورشان نمی شد که بت بزرگ کوئست در ایران فرو ریخته و آن همه نمایش ساختگی و پورسانت‌‌های چندین میلیونی سرابی بیش نبود.

خط پایان کلاهبرداری کوئست در ایران با اعلام حکم تاپ لیدر و مبتکرش بر همه اعیان شد، ثروت بادآورده و نامشروع کوئست که یک شبه به دست امده بود، جوانی حاج حسین غفوریان را به باد داد و او بهترین سالهای زندگیش را باید پشت میله‌های زندان بگذراند.

دادسرای ویژه جرائم رایانه‌ای نقطه پایان تمام کوئستی‌ها است، در راهروهای این دادسرا مالباختگان کوئست پیگیری شکایت شان هستند، همه شاکی‌اند و حاج حسین را کلاهبردار می‌دانند.

حسین غفوریان مبتکر «پول و پتو» و ایجاد آفیس در شرکت هرمی کوئست است، در این ابتکار جوانان بیکار شهرستانی به بهانه استخدام به تهران دعوت می‌شدند و به‎ازای این دعوت به کار فرد باید چند میلیون تومان پول و پتو برای خوابیدن تهیه می‌کردند و منتظر می شدند تا انرژی کیهان و فعالیت کلاهبردارانه سایر اعضا به نتیجه برسد.

محصولات کیونت لیدر هرمی شرکت های هرمی شرکت گلدکوئیست پاتمن کیست بیوگرافی ویجی اسواران بیوگرافی حسین غفوریان اسامی سران گلدکوئست ایران Vijay Eswaran

غفوریان نه تنها لیدر شرکت هرمی کوئست بود که در مقام یک نظریه‌پرداز روند فعالیت و اساس کار کوئست در ایران را متحول کرد و با ابتکار عجیب خود برای شهروندان تهرانی و بسیاری از ایرانیان مشکلاتی را فراهم آورد.

با اجرای تز پول و پتو قیمت اجاره بها در مناطق غربی تهران بالا رفت و سرآفیس‌های کوئست برای درآمد بیشتر و جذب تعداد بیشتری از جوانان اقدام به اجاره واحدهای تجاری و مسکونی با چندین برابر قیمت واقعی شدند.

حاج حسین جرمش سنگین بود و برخی کارشناسان قضایی با توجه به حجم اقدامات و سنگینی پرونده معتقد بودند جرمی حاج حسین به عنوان اخلال در نظام اقتصادی کشور است و مجازات آن هم اعدام است. اما هفته گذشته حکم تاپ لیدر کوئست اعلام شد.

علی تقوی مدیرکل مبارزه با شرکت‌های هرمی وزارت اطلاعات اعلام کرده است: حسین غفوریان از سرشاخه‌های اصلی شرکت کوئست در کشور دستگیر و در دستگاه قضایی به ۱۹ سال حبس و استرداد ۳میلیون و ۷۴۵ هزار دلار که از طریق نامشروع تحصیل کرده بود، محکوم شد.

پایان تلخ قصه کوئست برای حاج حسین می تواند عبرتی برای سایرین باشد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

نظرات شما ( 367 )
  1. علی می گوید

    خوب چرا جلوی این کلاه برداراو نمی گیرن تا بیشتر از این جوانانو سمت این کار بکشن خیلی نامردن خدا وکیلی یه عده افراد دهاتی بدبختو تو این کار میارن که به نون شبشونم محتاجن خدا شرشون کم کنه. واقعا ما ایرانیا چقدر بدبختیم که با این همه هشدار بازم تو دام این افراد میفتیم

    1. یعقوب می گوید

      همه یه مشت بی ناموسن من خودم برج ۱۰ نود و هفت گیرش افتادم ولی زرنگ بودم گولشونو نخوردم کرج میدان درختی اندیشه فاز ۱ پارک دوازده خیابان یازدهم غربی رسول حاجیوند مگه دستم بت نرسه دزفول

      1. ناشناس می گوید

        بی ناموس تویی که الکی فوش میدی اگه کار کردین کدtcتو واسه بقیه بزارین تا اکانتت رو چک کنن با پس وردت

      2. ویجی اسواران کلاهبردار می گوید

        ناشناس زر مفت نزن بدبخت…کلاه رفتن سرشما همانا و خرپول شدنتان همان

      3. سلمان طیبی می گوید

        تو حتمادر تمام زندگیت بی عورضه بودی،وارزش موفقیت در تو زیر صفره

      4. نژاد می گوید

        من الان توش هستم ودارم پورسانتمم میگیرم .مشکلتون چیه

      5. ویجی اسواران کلاهبردار می گوید

        طیبی یه عکس با پورشه ت بگیر ببینم با عرضه ی بابا خخخخخ…فردا می بینم دس از پا درازتر برگردی پیش مامان بیچارت که خدامیدونه چند ماه یا چند ساله ولش کردی

      6. محمد می گوید

        سلام و درود
        واقعا شرکت هرمی وجود نداره
        کیونت هرگز هرمی نبوده و نیست
        چطور یک سازمان با ۲۰ میلیون عضو که رهبرشون هم جزء ۳ اقتصاد دان برتر دنیاست و برای دنیا از اندیشه های ایشون استفاده میکنند
        و تمامیه دوره هاشون هم انسان سازی و راه رسیدن به کمال هست
        لطفا لطفا لطفا به تهمتهای بی پایه و اساس گوش ندید
        زنده باد کیونت

      7. سیامک می گوید

        مشکل اینجاست که کیونت (سگ تو اسمش) میاد میگه برای مبارزه با فقر جهانی اومده. یک شرکت تجاری که قطعا ارزش خرید محصول+ مجموع پورسانت کمتر از پولیه که از یک مشتری میگیره وگرنه ورشکست میشه. بعد دست میذاره رو جوونهای که از نظر اقتصادی ضعیف هستن امید به تغییر کوتاه مدت زندگی بهشون میفروشه. اونها هم برای رسیدن به سود اعتباری که پیش بقیه دارن رو میسوزونن برای رشد. یه معدودی موفق میشن. حجم عظیمی میبازن. اون دوستی که میگه کیون هرمی نیست، تعریف ساختار هرمی همین سیستم باینریه .

    2. ندیم می گوید

      سلام من اهل افغانستان استم وساپورتر استم درامدم خیلی خوبه هفته ۴۰۰الی۷۰۰دالر است وفعل ترکیه این کار خیلی خوب واقع عالی است

      1. سلمان طیبی می گوید

        برادر من خیلی قبولت دارم،شماافغانیهادرکمترین زمان خیلی زود موفق میشیدواثبات کردین که جرات وجسارتش رودارید

      2. ندیم می گوید

        واقع

      3. Nawid Mujtahid می گوید

        ندیم جان من هم یک افغانی ام آیا این شرکت واقعی است نه لطفا راست باشه

      4. Mei3@m afg می گوید

        سلام ندیم جان قیمت محصولات توی ترکیه رو بهم میگی بی زحمت

      5. نژاد می گوید

        حقیقت تلخه ولی کلاهبرداریه
        اوناییم که میگن خوبه تو باغ نیستن

    3. حسن عبدی می گوید

      چی میگی الآن من و چند نفر دیگه گیر افتادیم این قد مختو شستو شو میدن ک هر چی داریو و مداری میفروشی تا تو شرکتشون ثبت نام کتی
      و من و چمد نفر دیگر در ورته داخل شدن در این منجلاب هستیم.
      کاش من بودم وای هر وقت در این حانه به این بچه ها نگاه میکنم اشک از چشمانم جاری میشود به خصوص بچه های افغان.. دهران استتد معین

  2. Behzad می گوید

    اگه واقعاغیر قانونیه پس چرا من توش بودم ولی هیچی نشد چرا پلیس اقدامی نمیکنه

    1. Patman می گوید

      چون نمیتونن و اینکه و توی متن بالا سوتی دادن ک گفتن ویجی درسال ۱۹۸۶ شرکت هرمی رفته.درصورتی ک بازیابی شبکه درسال ۱۹۹۰ توسط پروفسور کینگ تو دانشگاه ایلینوی شیکاگو تدریس شده.یعنی قبل اینکه بازایابی شبکه ایی وجود داشته باشه ویجی بازیابی می‌کرده

      1. ابراهیم زاده می گوید

        سلام منم افغانیم منم رفتم توشرکت کیونت ۷روز آموزشم دادن منو ولی آخرش گفتن توباید ۶۰ملیون بیاری من نداشتم گفتن ۲۰ملیون آخرشه واقعااا نمیدونم چ جوری بود همه کارش سپرایز بود نمیدونستم چ ب چیه ولی آموزش شرکت خوندم خیلی خوشم اومد آخرش ک گفتن ۶۰یا۲۰ملیون اونجا نتونستم پیش برم چون ما اینقد استعداد شونداریم واقعااا ……پیچ شمار و دیدم ۶ملیون بود ۶۰ملیون ازکجا شد؟؟؟

  3. جعفر قریشی می گوید

    من بودم و پورسانتشم گرفتم و دارم میگیرم به اسم کلاهبرداری دارین گول میخورین اصلا چیزی برای کلاهبرداری نیست شما محصول میخری و ازشم استفاده میکنی فقط دارن گولتون میزنن ب اسم کلاهبرداری

    1. میلاد می گوید

      چرا دروغ میگی آقا من خودم توش بودم هیچ محصولی در کار نیست واقعیت نداره خودم رفتم ترکیه اصلا دفترشونم قلابیه پورسانت کیلو چنده تو دونفرو بدبخت میکنی نفری ۱۵میلیون میارن کلا از سی میلیون بهت ۵۰۰هزار تومن خرت میکنن موچ موچ میکنن اونم خرج آفیس و غیره میکنی سر کونت میره سر … دوستاتم گذاشتی پولارو اونا هاپولی کردن و زرت چند میلیارد دلارم از کشور خارج کردی کار تو از بابک زنجانی هم بدتره ضرر تو به خروج پول از جیب مامان بابای خودت و دوستات به جیب …. مالزیایی

      1. leader می گوید

        عزیزم چرا چرت میگی به من ایمیل بزن ببرمت هتل اگه تورت زمان داشته باشه معلومه اصلا اینکاره نیستی شایدم پرزنت شدی فرار کردی اینجا خودتو عقل کل معرفی میکنی

      2. رضا می گوید

        چرت نگو من بودم محصول هم گرفتم پورسانت هم گرفتم فقط ایران جنبه شو نداره

      3. سلمان طیبی می گوید

        مفت نگو

      4. محمد می گوید

        دوست عزیز پس دلارهایی که ساپورترها و لیدرها دریافت میکنند از طرف کمپانی چی؟
        اینکه هزار براره
        پس میشه گفت ارز آوری داشتیم
        من ۳۰۰۰ دلار ارز خارج کردم خب الان هفته ای ۵۰۰۰ دلار وارد میکنم
        پس لطفا تهمت نزن برادر عزیز
        کیونت فقط مدرسه انسان سازیه

  4. حسین می گوید

    اگه خلاف باشه بااین سیستم اطلاعاتی قوی منحل میشه،اگه خلااف باشه سایت فیلتره،که نیست، اگه ذهنیت مردم داغون نباشه که اونم متاسفانه بخاطر بی فرهنگی خودمون بوده وبخاطر گلده چون بدون برنامه توسط دولت آقای … وارد شد پول میدی یک تور میخری که میتونی هم ازش استفاده کنی، سیستم مشکل نداره،مشکل از ماست،کجا دیدی به دلار پورسانت بده ۳۸۰۰برابر واحدپولی ما،فقط اگه دادوهوار بشه و بدون اصول فیلترینگ همه ورود پیدا کنند میشه مثل گلد هر معتادوبچه و دختر و شرور و مسن و …وارد میشن ودرنهایت به فنامیره یه مدرک موثق بیارید که این کار مشکل داره …

    1. yas می گوید

      سلام دوست من ،من میخوام وارد این اینجا بشم ومیدونم راه درستشو میرم واقعا اگه میتونید کمکم کنید خانوادم نمیزارن اگه خودم داشتم حتما میرفتم بهم بگو چکار کنم مرسی

      1. محمد می گوید

        سلام بیا من راهنمایت میکنم که نری چون خودم داخلش بودم

      2. محمد می گوید

        سلام دوست عزیز بیا بنده درخدمت تو هستم

    2. Kaveh می گوید

      مدرک میخای عزیزم اون توری که حرفشو میزنی تو ایران هیچ تو کدوم کشور ارزش داره که بفروشیش درحالی که خود شما میگید بازاریاابی شبکه ای باید جنسش قیمتش و قابل استفاده باشه در حالی که هیچ ارزشی نداره با اطمینان میگم چون خودم دارمش کلاه رفته سرم.عزیزم برو یه بار دیگه با دقت اون cdهایی که آموزش ی دارین و با دقت ببین با فکر خودت نه با فکر و حرف اونا بعد میفهمی فرق گلد کوئست یا کیونت با بازاریابی شبکه ای چیه مثل طوطی همشون حرف همو تکرار میکنن

      1. sohil می گوید

        د آخه مرد حسابی تو می فهمی چی بلغور میکنم من خودم تو این شرکت کوفتی بودم تموم زندگیم عمرم ب فنا همش دروغ میگن تازه اون تور مسافرتی هم ک می خری یوزر پس داره ک ب تو نمیدن

  5. ماباخته می گوید

    باسلام به هم وطنان عزیز
    بارها گفتم بازم میگم اول اطلاعات کسب کنید بعدا نظر بدهید
    غیبت یا تهمت برای شخص حقیقص نیست که بلکه برای نام یک شرکت تجاری نیز هست .
    بصورت کلی گفتم منظور خاصی نداشتم
    اول اطلاعات کسب کنید راجع به هرچیزی که میخواهی نظر بدهی بعدا …
    دوستان من خودم بودم ودیدم که نحوه کار به چه صورت هست با توجه به اتفاقات رخ داده الان وضعیت کیونت در ایران خوب نیس از طرف دولت غیر قانونی اعلام شده است وباقی می ماند تا اینکه مجوز بگیرن
    خبرهای منفی که هم ماشالله زیاد هست وحودا ۲۵ تا شرکت ایرانی هم از طریق بازاریابی مشغول به فعالیت هست ولی ..

  6. ...... می گوید

    کیونت کلاهبردار نیست فقط توی ایران نمیشه کار کرد چون غیرقانونی اعلام شده.منم توش بودم و شکست خوردم.شکست خوردم چون اینجا نمیشه کار کرد.ازین ببعدم هرکی بره بیچاره میشه.یک سال عمرم رفت الان من موندم و زمان از دست رفته و مقداری ایکارت که نمیشه نقدش کرد!!!!!بالاسری هام حرومزاده بودن…
    نتورک تو ایران هنوز جا نیفتاده.اینم چون به دلار بود واسه کشور زیان داشت…

    1. Sebastian می گوید

      سلام دوست عزیز ایکاردتو بیار من برات نقد کنم

      1. محمد می گوید

        سلام ایکارد دارم چطوری نقد کنم مرسی از راهنمایی

    2. خودم می گوید

      داداش ایکارد داری من در خدمتم

      1. محمد می گوید

        سلام ایکارد دارم و میخواستم نقد کنم لطفا راهنمایی کنید مرسی

      2. احمد می گوید

        با سلام
        ایکارد دارم میخوام بفروشم چکار کنم؟

    3. ارمين می گوید

      سلام میشه ثبت خرید و بر گردونید کسی که وارد شده

  7. علی رضا می گوید

    با سلام
    آقا من فقط آشنا شدم فهمیدم دروغه
    مواظب باشین غول نخورین
    عمرتون رو هدر ندین
    خوب تحقیق کنید بعد تصمیم بگیرین….
    وقت طلاست

  8. حبیب می گوید

    این کار حتی اگه خوبم باشه که نیس اصلا موفقیتی توش نیست والا ۳ ساله داداشای من تو این کارن هر ماه میگن دوماه دیگه دسته پر میایم ولی اخرش دوباره به ما زنگ میزنن و پول میخوان
    بنیاد این کار بر دروغ و فریبه
    پایه و اساس حرفشون اینه که برا اینکه موفق بشی هر گوهی که میخوای بخور
    دوتا هر ف دروغ با چهارتا حرف راست به فرد تحویل میدن و خرش میکنن
    بنیاد خانواده رو نابود میکنه
    ما که بهترین خانوادرو داشتیم الان خانوادمون به مرز نابودی رسیده
    تورو خدا نرین تو این کار جزئ بدبختی چیزی نداره
    به خدا هیچی نداره یه سری تصورات برات درست میکنن که عالیا ولی در عمل قابل دستیابی نیست

  9. سهند می گوید

    یه بابایی بنام مهران اهل گیلان ک خودشو قهرمان کاراته معرفی کرد به من میگفت ماهی ۱۵ میلیون درآمد داره و اینا در حالی ک کلا کالباس میخورد و یه گوشی ۱۱۰۰ داشت. دیگه قضاوت با خودتون

    1. Jhg می گوید

      مجاز به داشتن گوشی متصل به اینترنت نیستن،چون ممکنه از طرف دوستانش آگاه باشه

  10. احسان می گوید

    احسنت به نیروی انتظامی ،من رو هم چند ماه پیش کشوندن تهران به بهانه استخدام و ۲روز من رو تو شهر تهران چرخوندن و بردن کافی شاپ و مرکزخرید تیراژه و مرکزتجاری کوروش و دربند و بالاشهرو حرفهای خوشگل میزدن و ماشین های باکلاس رو بهم نشون میدادن و میگفتن ازاینا میخوای داشته باشی؟ میگفتن فقط ازاین کارمیتونی بخری و …شب اول رفتیم توپخونه تهران تو مسافرخونه به بهانه اینکه خوابگاه دارن و باید هماهنگ کنن نمیشه رفت و فردا شب میریم ،روز دوم نصفه شب ساعت ۲ بود رفتیم جنوب تهران بین یافت آباد و راه آهن بود دقیق یادم نیست و ۵ روز هم من رو تو یک خونه که یک اتاق ۹ متری و یک هال ۳۰ متری و یک آشپزی اون کوچک که تو همون هال بود نگه داشتن و در آخر گفتن کارمون به دلاره باید اندازه ۱۷ میلیون تومن دلار جور کنی ،همه ش من رو میبردن تو اتاقو ۳ نفری نوبتی باهام حرف میزدن و میگفتن رفتی تو هال با بقیه حرف نزن چون هنوز وارد کار نشدی لولت نمیرسه واینا…،چندتا برگه هم بهم دادن و گفتن اینهارو به خانواده ت و اطرافیانت بگو تا احساساتی بشن و پول رو ۱۰۰% بهت میدن، این کار رو نکردم و بالاخره بعد از ۱هفته موندن تو اون خونه مجبور شدن ولم کنن چون به حرفهاشون عمل نکردم ،دوباره من رونصف شب ساعت ۱:۴۰بود ازخونه بی سرو صدا بردن بیرون و ازکوچه پس کوچه بردن تا مترو راه آهن تا آدرس رو یاد نگیرم، تقریبا ۳۰ دقیقه پیاده راه رفتیم و از اونجا با سواری خطی رفتم آزادی تابرگردم شهرستان،به جز من و اون ۳ نفر ۵ نفر جوون که اکثرا متولد ۶۹ و ۷۰ بودن هم اونجا بودن ،بچه های مثبت و سالم و لیسانس به بالا بودن و از تبریز و شیراز و آبادان و اهواز و کردستان اومده بودن تهران برای کار که گول اونارو خورده بودن و چند ماهی بود که اونارو تو اون خونه حبس کرده بودن به بهانه اینکه بیرون روحیه شون خراب میشه وهمه چیز انرژی منفی بهشون میده و دخترارو میبینن و دچار حاشیه میشن و باید ذهنشون پاک بمونه و اینا…،کسی که من رو کشونده بود تهران رفیقه دورانه دانشگاهم بود اسمش محمد حدیدی هست و متولد اردبیله و پدر و مادر ۸۰ و ۷۰ ساله داره و ۸تا خواهرداره که یکیشون تو اردبیل دندانپزشکه ومیشناسمش ،تک پسر و بچه آخره بچه اردبیله سمت میدان قیام کافی نت داشت قبلا،تو کار بازرگانی صادرات عسل بود و اسمش تو اتاق بازرگانی اردبیل هست و تو پیام نور اردبیل معماری خونده و میگفت دامادموش رییس اداره اطلاعات سیستان بلوچستانه و هیچکس جرات نمیکنه من رو بگیره و پشتش به دامادش گرم بود ،یکی از رفیقاش که اون هم اردبیلی بود اسمش افشین و آفیسردارشون بود مهندسی مکانیک خونده بود باهامون بود و گفت آدم باتجربه ای هست و از بچگی رفیقن باهم کل اون چند روزی که تهران بودم باهامون بود. یکی از سرشاخه هاشون که میگفت ۲ساله توکاره و اونجا بهش میگفتن بالاسری و اسم واقعیش نواب شهریاری بود و تو شناسامه اش دیدم ولی به ۲ اسم حاج امان و حاج آرش صداش میکردن همه و میگفت ساپورتر هست و درآمد ۸ تومن در ماه داره پرزنتم کرد ،متولد ۱/دی/۶۵ و بچه فیروزآباد ولی میگفت تو شیراز با مادر پیرش تنها زندگی میکردن و پدرش وقتی ۳ ساله بوده فوت کرده و ۲ساله که مادرشو تنهاگذاشته و رفته تهران تو اون کار و گفت ۴ روز باید با ما بمونی تا کار رو ببینی ،اون چند روز که تو خونه شون بودم چندبار باهام حرف زد و کار رو کامل برام توضیح داد که ۱۲ تا لول دارن و خودش لول ۸ بود ومیخواست با حرفهای احساساتی و اینکه باید به داد خانواده ت برسی و و این کار تنها راه موفق شدنت تو ایرانه و این حرفها گولم بزنه که ۱۷ میلیون براشون جور کنم،اگه من اون پول رو جورمیکردم و وارد کارمیشدم به هرکدوم اونها پورسانت میرسید ،رفیقم ۳۰۰دلار پورسانت معرفی نفر و۴۵۰ دلار به رفیقش افشین که بالاسریش و آفیسر بود و به سرشاخه شون ۹۰۰دلار پورسانت میرسید .چون بالاتر از افشین بود و دوبل میشد پورسانتش .تو اون چند روز چیزی حدود ۳۰۰ هزارتومن هزینه ام شد . این تجربه من بود و اینهاروگفتم بهتون که مراقب باشید تا تو دامشون نیفتید ،چون تجربه رو تجربه کردن خطاست .این نوع از تجارت تو ایران جواب نمیده چون نه فرهنگش وجود داره و نه اصولی انجام میشه و عواقب جبران ناپذیری داره ،موفق باشید .

    1. رضا می گوید

      ای دمت گرم

      1. میلاد می گوید

        اخه تو چی میدونی از کار مرتیکه

    2. خودم می گوید

      سلام احسان جان خیلی داری لاف میزنی داداش خر خودتی

    3. سلمان طیبی می گوید

      دلیلش اینه که تو یک پروفسوری،وبیشترازهمه میدونی،وبیشترازدانسته هات حرف میزنی،مغزت از چیزهای منفی پربوده،خوب لامصب به جای اینهمه حرف مفت،درباره ی درکت بگو،درمورد شعورت بگو،جایی که تعهدناموس میدن که موفقت کنندوهمه چیز برپایه ی وین وین هستش کجاش کلاهبرداریه،خودت سر خودت کلاه گذاشتی وفرارکردی،،،۱۸ساله که اوناتوی ایرانن،دولت و نظام نمیتونه جلوشونوبگیره،چون بیشترازدیروزرشدمیکنند،به خاطر حضور افرادی هستش که دیگه چیزی واسه ازدست دادن ندارن،آخه احمق درآمدهفته ای بهتره یاماهیانه،بااین وضع گرونی همه دارن میان،حتی خانمهاهم دارن ازآقایون جلوترمیرن،،،،ازیک زن کمتری

      1. میثم می گوید

        سلام داداش خوبی ،داداش من از سال ۸۲و۸۳بود دقیق نمیدونم.رفت برای این کار بقول خودش تور خریده و طلا داره با شناسنامه خودش،لطفا میشه منو راهنمایی کنی ک ب اون طلا وتور …برسی.چطوری میشه لطفا راهنمایی کنید خیلی ممنونم باتشکر

    4. pezhman می گوید

      شر و ور نگو پورسانت هایی که گفتی اشتباه ان

    5. حسین می گوید

      نمیدونم چجوری پرزنت شدی اما واقعا راه بهتری سراغ داری که به یک جهان سومی بفهمونن کیونت در جهان داره پادشاهی میکنه و ایران نمیخاد مردمش سیر باشن! اصلا رفتی توکار یا فقط ۴ روز پرزنت شدی و داری حرف میزنی و خودتو بچه زرنگ میدونی!؟ من با خود مدیرعامل jr صحبت کردم و تاییدیه گرفتم به زودی تو ایران دفتر زده میشه اونوقت سلام میکنیم همو… یاعلی اینم بگم خودم یک ماهه تو مرحله تحقیقم

      1. صابر می گوید

        هر موقع دفتر زدین بهم زنگ بزن خودم اولین مشتریت میشم. این حرفارو ده ساله دارین میگین ولی خودتونم میدونین خیال خامه

  11. علیرضا می گوید

    همش چرت و پرته.خدا لعنتشون کنه,من سال ۸۴تو این سیستم رفتم که خدا باعث و بانی شو لعنت کنه,بایه عالمه وعده های روییایی تمام داراییمونو فروختیمو اومدیم سکه این شرکت لعنتی رو خریدیمو وارد شرکت شدیم,ولی هیچ محصولی برامون به دستمون نرسید وحمایتی نشدیم,اونهایی که میگن این شرکت خوب بوده و تو فرهنگ ما جا نیوفتاده,ضرضر کردن زیادیه,الکی عدای آدمهای با فرهنگو در نیارین,همین چهار تا بچه در و دهاتی اینجور حمایتهای بیجا از اینها میکنین و کشور میفروشینو این شرکتها یا آدمهای حرومزادشو بزرگ میکنین,,از اونهایی که با من هم فکرن و از مسؤلین محترم میخوام که خواهشأ حد اقل سکه هام به دستم برسه,,,سپاس,,

  12. nader shah می گوید

    سلام ب تموم بادراو خاهرای گل ک چندی از دوستاتون شمارم با دوزو کلک ب سمت این شرک هرمی کوفتی Qnetک بااسم فروش تجهیزات بیمارستانی جوونای مملکتمونو گول میزنن و ازشون سو استفاده میکنن اقا میخام ی داستانیو ک خودم توش افتادم بهتون بگم ولی ازتون خاعش میکنم اگ یروزی گولشونو خوردین رفتین دوره هاشونو ببینین هیچوقت سفته و تعهدوکاغذای سفید امضا نکنین حتی اگ تهدیدتون کنن چیزیو امضا نکرده باشین هیچکاری نمیتونن بکنن
    واما داستان خودم وبهتون بگم توی خدمت با ی نفردوست شدم ب اسم محمد ۶ماه ازخدمتم نگذشته بود ک بابام فوت کرد و منم کفالت گرفتم ازطرفی بابا بزرگمم زنده بود و یک ششم اموال بابامم بهش میرسید بخاطر اختلافاتی ک بینمون پیش اومد برای اینک دیگ روشو نبینم دنبال کار بودم ک دوستم محمد ی روز زنگ زد ک یه کار خیلی خوب و اینده داری سراغ دارم خودمم کارمو مغازمو ول کردم اومدم اینجا چون اینده داره و کلی حرف ک نمایندگی سینوژن و تجهیزات پزشکی میفروشه دفتر ب همه جا میده حتی شهرستان هاو…هرچی ازش پرسیدم چیه کارش چجوریه چون باهاش صمیمی بودم ازطرفیم دنبال کار بهم گفت بیا تهران دوره هاشو ببین اگ خوشت نیاومد برو اونم ب مدت یک هفته دوره داشتن باهزار امیدو ارزو رفتم ک دوستم برام ی کار خوب پیدا کرده رفتیم میدون پل قائم شهریار از کوچه پس کوچه ها مارو بردن خابگاه ک ی کوچه بن بست بود ازروز اول گفتن ۱هفته دوره داری گوشی لمسی ممنوعه خاموش میکنی میدیش ب ما گوشی ساده هم بعداز ساعت کلاسی ک از ۹ صبح تا ۹شب بکوب کلاس بود فقط کلیپ و سی دی و چرت وپرت ک شوستشوی مغزیمون بدن بعدش یکی میاومد اون میرفت یکی دیگ میاومد اخرشیم وقتی میخاستم ی زنگ بزنم نمیذاشتن حتی با مادرم حرف بزنم توی خابگاه ۱۲ تا پسر بودن ک همشون یا لات بودن یا عیاش یا بی پدر مادر ویا حرومزاده ک اومده بودن ب اصطلاح شرکتی رو اداره میکردن همون روز اول خوندم ک این شرکت چیه هرمیه چون قبلنم میخاستن منو تو دام بازاریابی اینترنتی بندازن ولی نتونستن گوشیمم گرفتن برای اینک نتونم تواین یک هفته از اینترنت سرچ کنم این شرکت چجوریه تازه شم توی تهران اینترنتشون eبود اصلا وصل نمیشدروز دوم ک فهمیدم شرکت هرمی هستش گفتم ک من باید برم بهونه اوردم تا عصر نگهم داشتن ۳ نفری کتکم زدن دوستم محمدم چون اونجا تعهد داده بود مثل چوب خشک نشست و کتک زدن منو تماشا کرد نگو قبلش مموری گوشیمو برداشتن هرچی توش بود کپی کرده بودن ک اگ شکایتی چیزی کردم علیه من استفاده کنن جونمو برداشتم و بزور ازدستشون فرار کردم ب شماها هم توصیه میکنم اگ همچین جایی رفتین فورا برگردین مثل من کتک خورده نیاین بیرون اگ واقعا ی شرکت قانونی بودچرا لات و علاف و حرومزاده دورش جم میشد و اخرشم یکی ک میفهمید هرمیه کتکش میزدن کدوم شرکت اینجوریه خاهشا ب خودتون رحم کنین ب خانوادتون

    1. مهدی می گوید

      سلام
      دقیقاً این اتفاق به سره منم اومد همین تجهیزات پزشکی واقعا چه حرومزاده های هست تک تک شون خواهر … و حرومزاده هستن

      1. علی می گوید

        شما tc بده اگر راست میگی

    2. داوود می گوید

      سلام سلام دوست من برای منم دقیقا همین اتفاق افتاده و دقیقا پل قایم شهریار باهام قرار گذاشتن اسم اون طرف چی بود؟

    3. حمید می گوید

      منم دقیقا همون روالی که بچه ها طی کردن رو رفتم ولی توی مرحله فالومالی نتونستم پول جورکنم ولم کردن و الان من یک انسان صددرصد آزادم خخخ مسخره کردم چون توی افیس وقتی خودشونو معرفی میکردن دراخرش میگفتن من یک نتورکی صددرصد موفق هستم

    4. meysam می گوید

      سلام
      من خودم کار کردم اینکه کتک بزننو چیکار کنن کلا قبول ندارم و فک میکنم شما دوروغ گفتی چون دنبال دشمن تراشی نیستن و نمیخوان کسی کینه نگه داره و بعد دفترو ایناشونو لو بده و یا شکایت بازی کنه برخوردشونم خوبه ولی سایر موارد درسته مگر اینکه یه کاری کرده باشی که بازم بعید میدونم

    5. سلمان طیبی می گوید

      اونی که تو رفتی داخلش،یه گروه غیراصولی بود کهرهدفشون تخریب این کمپانیه باارزش بوده،حقته که جای خوبی نرفتی

    6. iran می گوید

      منم دقیقا روز دوم فهمیدم ک هرمیه و بهشون گفتم ک نمیخام ادامه بدم بعدش حدود سه ساعت سه نفری رو مخم کار کردن که نظر منو برگردونن ولی نتونستن و بعد از کلی هماهنگی دو نفر منو همراهی کردن و به بیرون از آپارتمان بردنم ولی برخوردشون خوب بود و کتک هم نزدن چون با زبون هرچی گفتن محکومشون کردم و خودشون فهمیدن که نمیتونن مخمو شستشو بدن و ولم کردن

    7. حسین می گوید

      خودم یک ماه مهمانشون بودم با تمام امکانات و تجهیزات و رفیق معرفم رو میشناسم ادمی نبوده که ساده باشه و براحتی سر ک*ونش بزارن! الان هنوز یه ماهه با ۴ تا لول بالاترم در ارتباطم و همه جوره کارو قبول دارم… کتک خوردنتو درک نمیکنم

  13. Ali می گوید

    باسلام من دیروز از همین خونه اومدم بیرون واقعا دروغ محضه باور نکنید من گول دوست قدیمی مو خوردمو رفتم ولی خداروشکر با صد بهونه کشیدم بیرون دوستان ی سرچ بزنید ببینید چ خبره تازه من خودمم از اون جا اومدم دیدم ک چ هست تازه از قدیم گفتن تا نباشد چیزکی مردم نگویند چیز ها

    1. وحید می گوید

      دوست عزیز تو زندگیت چی ها داری واقعا متاسفم

      1. کاظم می گوید

        دوست عزیز،اگه از نظر شما خوشبختی با پول مردمع،یا ماشین مدل بالا و خونه و اینا،،،من نمیخوام داشته باشم،،،،خودت داشته باش

  14. وحید می گوید

    این کار هیچ مشکلی نداره کمپانی درسته فقط ما ایرانی ها نفهمیم تو فرهنگ سازی ادم پیر میشه اونم با این مغز پهن ایرانی ها کارش فوق العادست ما لیاقت نداریم…

    1. احسان می گوید

      لایک

    2. ۷۰ملیون ایرانی عقب مونده ونفهمنداونوقت امثال توی کلاهبردارودروغگوفهمیده این ک میان به این همه ادم فحش میدین اقااین هفتادملیون نمیخوان میلیاردرشن همین که شماشدی بسه که نون خوردنتونم ندارین دوروزاونجابودم شمابه خانواده هاتونم دروغ میگین حتی جرئت نداری همینجام اسم وفامیل واقعیتوبگی اسم پلیس که میاددست وپاتون میلرزه خواهشادیگه ازاین کارتون دفاع نکنین خندمون گرفت خداییش

  15. مهدی می گوید

    زندگی منو نابود کرد .چه بیناموسهای دارن توش فعالیت میکنن همشون حرومزاده هستن

    1. عارف می گوید

      برو تو صف پراید اشغالو بخر۵۰میلیون تومان برو تو صف گوشت یخ زده برو تو صف مسکن مهر پول بده ۶ سال منتظر باش اینا کلاهبرداری نیست

    2. esi می گوید

      آخه چی میگین واسه خودتون کیونت خیلی هم درسته کارش من تحقیق کردم راجبش اگه واقعا وقت بزاری بالاسریها تا اخرش هستن فقط خودت باید مردش باشی خیلیا موفق شدن و دارن میشن فقط باید جنمشو داشته باشی وقت بزاری.

      1. حنیف می گوید

        سلام، کسی از شهرستان هست برای اشنایی بیشتر با کار؟

    3. سلمان طیبی می گوید

      وقتی که فوش میدی پس چرابه ناموس خودت فوش میدی،کلااحمق زاده هستی

  16. Reza می گوید

    من خودم یکی از افرادی بودم که به بهونه استخدامی شرکت فولاد منو به تهران کشوندن و خودشونو افرادی با نفوذ در مراحل استخدامی شرکت فولاد معرفی میکردن که بعد از متوجه شدن موضوع کناره گیری کردم از تمامی دوستانی که دنبال کار هستن و با همچین مواردی روبه رو میشن خواهش میکنم اول خوب تحقیق کنید و از طرف مدرک معتبر بخواید که نشون بده کاره ای هست،و در نهایت جز کلاهبرداری و اتلاف عمر چیزی گیر کسی نمیاد .

  17. اصغر می گوید

    سلام بچه ها من خودم سال ۹۴ با تمام استراتژیهایی که چیده شده توسط لیدر های qnet در ایران وارد این حرفه شدم حرف از استخدام دولتی بود ولی بعد ۵روز اطلاعات گیری با۳۶۰۰ دلار وارد. این کار شدم که از درامد۶۰۰۰۰۰دلار میگفتند وبالغ بر ۵۰۰ نفر جوان از طریق من اطلاعات گیری کردن ۱۸ ماه داخل این کار موندم از سیر تا پیاز این کارم میدونم علاوه بر این کار ۵۰۰ شرکتم هست مثل qnetخلاصه الانم بقوله کوئستی ها فلی هستم تمام راه های کوئستم بلدم
    الانم کل زندگیم بر باده فنا هست چی بگم خیلی دلم پره خیلی سختی کشیدم به ناموسم….

    1. صادق می گوید

      میشه توضیح کامل بدین چکارها میکنن توی مراحل بالاتر

    2. ماردین می گوید

      سلام..دوست عزیز من تازه در این مجموعه عضو شده ام اگ میشه پیامی به بنده داده تا از شما راهنمایی بگیرم…

      1. Taher می گوید

        من میتونم راهنماییت کنم

      2. حنیف می گوید

        سلام طریقه کار به چه صورت هست؟
        در شهرستان ها هم رابط دارید شاید تهران برای دوستان سخت باشه

    3. Sajjad می گوید

      سلام ایا کسیو میشناسید موفق شده باش تو این کار چون بهم ۳الی۴ بار پیشنهاد شد

    4. جمال می گوید

      سلام دوست عزیز لطفا شماره تلفنتو بڋار باهات تماس بگیرم. یا اینکه بیشتر توضیح بده. من الان مرحله اف ام هستم.

  18. نتورکرکیونت (لول آفیسر) می گوید

    سلام به همه ایرانیان عزیز ،دوستان این مطلب رو هرچقدر که میتونید اطلاع رسانی کنید و حتما بخونیدش .درسته طولانی هست ولی هوشیار و آگاهتون میکنه و به همه پسرهای فامیل و اطرافتون که سن ۱۸ تا ۳۵ سال دارن اطلاع بدید تا گیر این شرکت هرمی نیفتن چون اینها فقط با پسر کار میکنن .من ۲بار تو شرکتهای ایرانی پرزنت شدم و یکبار برای کیونت که ۲ماه تو ایرانی کار کردم و ۱۴ ماه تو کیونت و اومدم بیرون چون دیدم چه اتفاق های بدی توش میفته و چه بلاهای روحی و روانی سر جوونامون میاد و خودم هم خیلی ضربه خورم …ببینید کسانی که نماینده این شرکت تو ایران هستن و به نوعی بازاریابی میکنن براش رفیق های دوران تحصیل و دانشگاه و خدمتتون هستن و فقط با ۲ تا ۴ نفر کارمیکنن و جذب میکنن …چون با افراد بی سواد و زرنگ کار نمیکنن دنبال افراد باسواد و ساده میگردن پس ساده نباشید…این ها با استراتژی باشما تماس میگیرن درطی ۳۰ روز تا ۶۰ روز و از بین ۷ تا ۱۰ روز یکبار به شما میزنگن و تماس اول فقط حال واحوال میکنن و تماس دوم آمار کار رو میگیرن که بیکار هستین یا شاغل و با کدوم یکی از دوستانتون درارتباطید و آمار اونهارو میگیرن تا ببینن اعتبار دارین یا شماره ای ازشون دارین و ممکن هست به بهانه اینکه بعد از مدتها میخوان به رفیقهای گذشته زنگ بزنن مرامگیرتون کنن و شماره ی دوستاتون رو ازتون بگیرن و یا اگه نه بخوان روی شما کار کنن و جذبتون کنن از کار خودشون میگن که ۲ حالت داره ،یا میگن تو یک شرکت بزرگ دولتی با پارتی کلفت استخدام شدن و ماهی بین ۲ تا ۳ میلیون یا بیشتر حقوق میگیرن یا تو شرکت های گردشگری و تور مسافرتی که مسافر میبرن خارج کارمیکنن و اونجا هم پول به دلار میگیرن و کلی حال میکنن تا از این طریق بتونن شما رو گول بزنن و وسوسه کنن … از تماس سوم و چهارم به بعد بصورت دقیق و هدفدار فقط از کار خودشون بهتون میگن و بیکاریتون رو میکوبن تو سرتون یا شغلی که دارید رو زیر سوال میبرن که چرا نمیرید سراغ یک کار بهتر و یک بهانهتماس هم میارن که شک نکنید چرا چند هفته هست بعد از مدت ها بهتون زنگ میزنن و اون هم یا آمار از جایی که باهم بودین هست یا سوال درمورد شهرتون وسوغاتی هاش و تو تماس سوم و چهارم بهانه تماس ها متفاوت هست و اگر خیلی صمیمی باشید اصلا بهانه تماس نمیارن و فقطاز کار خودش وشما صحبت میکنن…نکته مهم بعدی اینکه اینها هر روز به۵ تا ۱۰ نفر طی۳۰ تا ۴۰ دقیقه زنگ میزنن و آمار میگیرن و با گفتن جوک و خاطرات خوبی که گذشته با هم داشتید رفاقتتون رو بیشتر و صمیمیت بینتون برقرار میکنن چون افراد با تجربه ای کنارشون نشستن و قبلا این راه رو رفتن و حرف های شما رو آنالیز میکنن و بنوعی اونها باتجربه ن و میدونن که با شخصیت های مختلف افراد چطور باید ایجاد رابطه کرد…درتماس پنجم و ششم یا مستقیم دعوتتون میکنن برای ۴ روز مصاحبه به یه شهری هرکجای ایران کهخودشونهستن چون محدودیت مکانی ندارن و کارشون فقط با تلفن و اینترنت انجام میدن…موقع دعوت هم بهتون میگن که به هیچکس نگید که کجا میرید و با کی هستید یا یک ادرس خودشون بهتون میدن که اون رو به همه بگید و اون آدرس جعلی هست… سر بستهبه رفاقتتون تکی یا دونفری میان و ازتون قول ۴روز موندن رو میگیرن وکلیبراتونخرج میکنن از کرایهتاکسیو پولغذا و کافی شاپ و … میخوان خودشونرو موفق و پولدار نشون بدن تا گول بخورید ،درواقع دارن پول پدر بیچارشون رو که با کلی عرق و زحمت درآورده اونطوری خرج میکنن…زمانی که من رفتم تو این کار سال ۹۱ دلار ارزون بود من ۱۴ میلیون هزینه کردم و درطی مدتی که کار کردم ۵میلیون بیشتر در نیاوردم و اومدم بیرون چون با استراتژی های غلط آدم هایی که خودشون رو باتجربه میدونن و از طریق معرفتون بهشون وصل میشید ،بهشون میگن بالاسری فقط داشتیم کرایه خونه و پول مفت میدادیم و هیچی درآمدی نداشتیم…چون تو تهران بودیمهزینه ها خیلی بالا بود…یک خانه اجاره میکنن و حداقل ۷ نفر جوان پسر تا ۱۴ نفر تو اون یک خانه ی نهایتا یکخوابه و ۷۰متری پایین شهر زندگی میکنن .اصلا بیروننمیرن و به نوعی همه رو زندانی میکنن و چون شماها پول دادید و اونها هیچ تعهدی بهتون ندارن و از ترس اینکه ولتون نکنن و بیرونتون نکنن هیچ اعتراضی نمیتونین بکنین و حبس میمونید و به مامور و خانوادتون هم نمیتونید بگیدچون ۱. اونها اسم جعلی و مستعار دارن و اون اسم شخصیت حقیقی نداره و ۲. موضوع آبروتون هست پس به کسی نمیگید و تو خودتون نگه میداریدش که من خودم این کار رو ۱۴ ماه انجام دادم و الان هم که اومدم بیرون خانواده ام میدونن کجا کار میکردم چون وقتی اونهارو ول کردم بالاسری هام زنگ زدن به خانواده و فامیلم همه ی اتفاقاتی که افتاده بود رو با دلیل ومدرک گفتن و من هم نتونستم کتمانش کنم یا بگم نه دروغه…خیلی خیلی مراقب باشید و این مطلب رو بخونید وبه همه اطلاع بدید وارد این کار نشن چون ۱. هیچ تعدی توش وجود نداره ۲. پولتون رو رسما میریزید دور که رقم میلیونی و بالایی هم هست ۳. محصولی به دستتون نمیرسه چون شرکت خارجی هست و ایران تحریم پستی هست و اگر جنستون رو میخواید باید باهزینه خودتون برید گمرک چند برابر پول بدید و ترخیصش کنید ۴. درصد موفقیت این تجارت تو ایران حداکثر ۵% هست و بالای ۹۵% افراد تو این کار شکست میخورن یا مثل من ولش میکنن و ادامه نمیدن چون نه تعهدی توش وجود داره نه دستتون به کسی میرسه و چون تجارت شخصی و مجازی و انفرادی هست از کسی نمیتونید شکایت کنید و دولت ایران هم بجز به چندتا شرکتهای داخلی که به بقیه و خارجی ها مجوز فعالیت نداده و اصلا کمکتون نمیکنه حالا میخواد شرکت ایرانی باشه یا خارجی فرقی نمیکنه ۵.فرهنگ این تجارت هنوز تو ایران جا نیفتاده و ذهنیت سنتی ایران که پدران و اطرافیانمون هستن قبولش نمیکنن پس شکست میخورین مطمعن باشین … اگه سوالی درمورد این تجارت و این شرکت داشتین زیرهمین پست ازم بپرسین من جیک وپوک اینکار و بلدم و تا نصفش رفتم … اگر خواستار موفقیت تو این تجارت تو ایران هستید باید زندگی خیلی از دوستان صمیمی و اطرافیانتون رو خراب کنید تا زندگی خودتون رو از اون خرابه ها بسازید … موفق باشید.

    1. مهرداد می گوید

      سلام دوستام رفتن ولی چون یه مقدار پول دریافت کردن و طعم پول به دهنشون مزه کرده نمیخوان بیان بیرون منم نمیخوام با پلیس در میون بذارم چون پای اونا هام گیر میکنه به نظرتون بهترین کار چیه؟

    2. مجتبی می گوید

      میگم من الان دارم اطلاعات گیری میکنم و همه هزینه های خورد و خوراک و کرایه خونه و غیره هم به عهده ی خودمه و محصول شرکتشم تور مسافرتی و گمرک بهش تعلغ نمیگیره. پس چجوریه که اطلاعات گیری فرق کرده

    3. فریده می گوید

      سلام ببخشید من یه سوال داشتم

    4. میثم می گوید

      تا چه لولی و تو چه شهری

    5. آراز می گوید

      سلام من الان یک ساله تو این شرکت هستم و لول صفر و یکی هستم اومدم مرخصی ۱۰۰دلار هم پورسانت گرفتم ولی کار کردن تو ایران خیلی سخته مرخصیم داره تموم میشه چیکار کنم برگردم یا ن

    6. عاقل می گوید

      سلام شماره تماس بدهید سوالات از تجربیات شما دارم
      ممنون.

  19. Araz می گوید

    باسلام دوستان فقط یه چیزذهنموزیادمشغول کرده اینه که ایران باین که خیلی اطلاعاتش بالاس وبقول مجازیاپلیس فتاحواسش ب همه چی هس چراسایت این نوع شرکت هافیلترنمیشه اگه واقعاغیرقانونیه؟من خودم ب عینه دیدم سایتشونو،خودمم ۱۰۰%اطلاعات گیری شدم وتوی این شرکت بودم،واگه پول خریدوداشتم ادامه میدادم.چون منطقی بودحرفاشون

  20. افیسر می گوید

    کمپانی که اسپانسر منچستر سیتی شده و تو خیلی از کشور های جهان کار میکنه چطوری کلاه برداریه ؟ چطوری اموزش نتورک ایرانی الگو برداری شده از همین کیونت و پاتمنه .. کلاه برداری نیس چون چارلز کینگ کسی که نتورک به صورت علم دراورد تو جشنا کمپانی شرکت میکنه . ادمای ضعیف میبازن دنیا جای ترسو ها نیس … ترسو نباش خدا بهت عقل داده ..

    1. vahid می گوید

      درود برشما

    2. پرسپولیس می گوید

      ترسو نگو محتاط بگو…ترسو بودن بهتر از خر بودنه

    3. سلمان طیبی می گوید

      لایک

  21. افشین می گوید

    داداش ماهواره هم اولش خیلیا بهش منفی بودن و میگفتن حرامه.ام الفساده ولی امروزه این حرف خنده داره تلویزیونو اولش میگفتن جعبه جادو.نتورکو اولس میگفتن کلاهبرداری ولی الان تو ایران۵۴ شرکت بازاریابی هست ک میخان شبیه کیونت کار کنن.۱۹۸ کشور نفهمبدن ایران فهمید خخخخ.منچستر نفهمید ما فهمیدیم.اسپانسر دودوره جام باشگاهای اسیا نفهمید ما فهمیدیم.اونایی ک موندن میسازن اونایی ک فرار کردن در حسرت اینکه چرا نموندن تو رختخاب هاشون میمیرن.ولی۶ سال دیگ میان زیر مجموعه اینا

    1. Hg می گوید

      اسپانسری چیز عجیبی نیست،توالت باز کن هم اگر پول داشته باشه میتونه اسپانسری هرچی که میخواد رو داشته باشه.
      بحث اینه طرفو تا ابد زندانی میکنن و آفتاب به چشم نمی بینه،گوشی لمسی دست گرفتن آرزوش میشه،
      بحث اینه وسیله ای که زیر صد هزار قیمتشه چند میلیون باید بخری،بحث اینه شیاد میتونه موفق باشه و به نوعی قوی تره پاشو روی گردن صدها نفر ضعیف میذاره تا بالا بره،بحث اینه دنبال رفتن که لذایذ زندگیو ازشون گرفتن،یک تلویزیون داشتن مگه توی زمانه چیه؟

      1. مجید می گوید

        احسنت درود به شرفت مرد

    2. جمشیداحمدی می گوید

      خخخخ جالبه همتونم ادعاتون جرمیده دنیاروولی طوطی وارنشستین یه چیزایی روحفظ کردین همونارومیگین حداقل برین چارتاچیزجدیدحفظ کنین ادم خندش نگیره وردپاین مرسی اقاhg

    3. عیسی می گوید

      باعرض سلام خدمت دوست خوب افشین …‌ببین داداش من توی کیونت کارکردم آفیسرهم شدم بعداز یک سال ونیم لولم به دم ساپورتری هم رسیده بودتا۲سال وس ماه این حرف هایی ک داری میگی ماهواره و تلویزیون جادویی و….اینهاروتودفترافیس نوشته و..ببین من به عنوان یه فردنتورکری کیونت ۲سال ونیم ازعمرم روتواین کارگذروندم این حرف هایی ک تومیگی رومن خودم به خوردامثال تووخیلی هادادم کیونت کاری نیست ک باهاش آیندت روبسازی چون حداقل باید۱۰سال ازعمرت رو صرف کنی که آیا به لولی برسی آیانرسی من بعداز۲سال فهمیدم ک پولم ک از دست رفت هیچ اینقدرهزینه کرایه افیس و..دادم هیچ عمرم هم داره از دست میره هیچ یه عده جوون روسرکارمیارم ۲۰میلیون و۳۰م ۴۰م و….ازشون گرفتم وبعدازیه مدتی هم ازکارمیرفتن دیدم خداروخوشش نمیاد ول کردم …می دونم الان باحرف هاشون جوری توروقانع کردن وتوبه درجه ایی ازقانعیت رسیدی ک حرف های من روچرت می دونی ولی من تجربم صدبرابرازتوبیشتر می دونم پولت رفته پس نزار عمرت بره نزار پول وعمرچندتاجوون دیگه برن بچسب به زندگیت بعدیه مدتی هم حالت خوب می شه

      1. عاقل می گوید

        سوال دارم از شما
        ممنون میشم ایمیل بزنید.

      2. شایان می گوید

        با منم تماس گرفتن دوره هم رفتم ولی وارد نشدم به دلایلی اگه لطف کنی فقط بهم بگو اگه وارد میشدم چه چیزهایی در انتظارم بود چه دروغایی باید میگفتم و چه کارایی باید براشون میکردم

      3. فرامرز می گوید

        بعد یه مدتی حالت خوب میشه خیلی خوب بود

  22. Dexter می گوید

    سلام دوستان منم ب بهونه استخدامی شرکت فولاد کشوندن قم.با چه انگیزه ای رفتم خدامیدونه.اولش ک سر قرار با ۸ساعت تاخیر حاضر شدن همشونم گوشیا ساده دستشون بود.فقط پیامکی باهم حرف میزدن.منو قرار بود ببرن ی شرکت واسه مصاحبه و تست ورزش یکم ک طول کشید یکی بهمون اضاف شد تا شب منو داخل پاساژ تابوندن شب ک شد گفتن ک جواب نمیدن امشبو بریم اتاق بگیریم تافردا.فردا شد منم پیگیر ک پ چرا نمیریم شرکت؟؟
    بعد منو سه چهار تا پارک چرخوندن تا نفر چهارم بهمون اضافه شد.یسری کاغذ گرف دستش و وایساد از پلن درامد حرف زدن.حرفاش قشنگ بود خدایی ب دل مینشست مخصوصا وقتی از درامد میلیونی حرف میزد.ولی من قبلا تجربه این کارو داشتم ک هیچ پولی توش نیس.بمحض شنیدن این قضیه ک ب دروغ منو از شهرستان کشوندن قم کارگاه ک تموم شد جیم شدم.دربست گرفتم ۷۲تن و یاعلی.ی لحظه هم واینسادم فقط اونی ک ادعا رفاقت باهام میکرد خودشو باناسزا گفتن بهم ثابت کرد منتظر بود از کوره خارج بشم تا ی بلایی سرم بیارن. نرید نرید ک بدبخت میشین

  23. محمد می گوید

    من همین امروز تونستم از دست یک تیم در رامسر فرار کنم. یکی از دوستای دوران خدمت یک ماه مدام بهم زنگ میزد و اوایل فقط خوش و بش میکرد و بعدش کم کم از کار خوبی که تو رامسر داشت تعریف میکرد. کم کم موضوع بحثش شد کار و گفت پارتی داره و میتونه برام اونجا کارجور کنه و شنبه باید رامسر باشم برای ارائه مدارک. منم ساده پاشدم رفتم رامسر و وقتی رسیدم دوستم اومد استقبالم و کمی بعد دوستش (آفیسر) هم ملحق شد. بعد کمی خوش و بش بحث کار شد و بصورت خیلی گنگ و نامعلوم میگفتن یک کاری هست که واقعا عالیه و فردا بهت توضیح میدیم و چهار روز طول میکشه که کار رو درک کنی. به من گفته بودن شب تو خوابگاه میخوابیم اما شب که شد گفتن اداره موافقت نکرده و امشب رو باید سوییت اجاره کنیم. اون آفیسر هم مدام بهش اس ام اس میومد و خیلی مشکوک بود. شب اول رو تو سوییت گذروندیم و فرداش توضیح کار شروع شد. که ما یک تیم خیلی قوی هستیم که در کمپانی کار میکنیم و من هم با گوش دادن به آموزش هاشون میتونم به تیمشون ملحق بشم. بعدش کم کم ملاقاتها شروع شد. روزی سه چهار نفر میومدن کنار ساحل و از کار حرف میزدن که چقدر پول و سود داره و طی دو الی چهار سال میتونی درآمد هنگفتی داشته باشی. من که اسم کمپانی رو فهمیدم خواستم تو اینترنت دربارش سرچ کنم که دوستم وقتی میدید گوشی رو دستم گرفتم میومد بالاسرم.حتی وقتی با مادرم حرف میزدم هم زودی خودشونو بهم نزدیک میکردن. نمیخواستن بجز خودشون از جای دیگه درباره کارشون اطلاعات بگیرم. ولی شب دوم هم که باز گفته شد خوابگاه جور نشده و سوییت گرفتیم، اساسی بهشون شک کردم و وقتی خواب بودن درباره این کار سرچ کردم و فهمیدم قبل من چقدر جوون به همین روش گول خوردن و بدبخت شدن. فردا که شد با سه نفر کله گنده که یکیشون اسمش خشایار بود و گفته میشد قهرمان کشتی هست قرار گذاشتن و میگفتن نزدیک هیفده میلیون خرج خودت میکنی و برای خودت چیزی میخری و پول هم درمیاری و بعد دو الی چهار سال میلیاردر میشی.شب سوم هم شد و باز هم گفتن باید امشبو هم سوییت بگیریم! جالبه میگفتن ما همه پول در میاریم و موفقیم اما ارزونترین سوییتها رو میگرفتن و برای غذا بیشتر از کیک و نوشابه‌ و تخم مرغ خرج نمیکردن و از درختهای خیابون میوه ی ازگیل میکندند و میخوردن.شب سوم که توی سوییت بودیم من گفتم علاقه ای به انجام این کار ندارم و دیگه نمیخوام ادامه بدم. دو نفری باهم شروع کردن گفتن این بخاطر ترسته و عدم اعتماد و ما بهت حق میدیم.ولی فعلا با ما باش. ما که نمیتونیم مجبورت کنیم. ولی زودتر از این چهار روز نرو و مطمعن باش دفاتر رو که ببینی نظرت عوض میشه. منم الکی گفتم باشه. فردا ظهر که میخواستیم از سوییت دربیاییم پول کم داشتن و صاحبخونه گفت برید از عابربانک پول بگیرید و یکیتون اینجا بمونید. منم از فرصت استفاده کردم و به آفیسر گفتم من پول میگیرم و با دوستم رفتیم سمت عابر. به خیابون که رسیدیم به دوستم گفتم من کار فوری دارم و همونجور که گفتم اصلا علاقه به کار شما ندارم و نمیخوامش و بهش گفتم خدافظ. یهو دیدم دستمو گرفته میگه نه کجا.واسا. اشتباه میکنی.گفتم دستمو ول کن ولی ول نمیکرد و نمیزاشت برم. دستشو محکم پس زدم و فاصله گرفتم.افتاد دنبالم که منو نگه داره و به یکی هم زنگ زد و گفت این داره میره. تلفن رو که قطع کرد بدو بدو اومد بهم رسید و نگذاشت سوار تاکسی بشم و به تاکسی داد زد که برو. منم که دیدم ول کن نیست بلند وسط خیابون داد زدم که هوووی ول کن.چند نفر دورمون جمع شدن گفتن چی شده.گفتم طرف گلد کوستی هست بزور نگهم داشته نمیزاره برم. اونم گفت نه بابا دروغ میگه این به من پول بدهکاره! منم بلند گفتم باشه الان زنگ میزنم پلیس بیاد ببینه تو گلد کوستی هستی یا نه. اینو گفتم دوستم آروم شد گفت بیا خودمون حلش میکنیم. منم داد زدم با توی کثافت حرفی ندارم. دستمو ول نکنی خودتو و تیمتو بدبخت میکنم. اینو که گفتم مردم هم ریختن سرش که گمشو برو. ترسید و رفت و منم تا جایی که گوشش میشنید فحشش میدادم. از همونجا مستقیم هم رفتم خونه و الان اومدم رسیدم و اینا رو دارم برا شما مینویسم. مراقب باشید. من که اونجا بودم احساس میکردم ده نفر منو زیر نظر دارند و مدام از طریق پیامکهایی که به آفیسر میومد داشتم کنترل میشدم. ولی خوب آفیسر رو گول زدم و کاشتمش و حسابی هم اون دوست(دشمن) رو فحش دادم. فکر نمیکردن اینجوری رکب بخورن با اون تیمشون.

    1. مهدی می گوید

      داداش دمت گرم منم توی همین گروه بودم و زدم بیرون

    2. ان اچ 3 می گوید

      لیاقت نداشتی عضو تیم بزرگ

    3. مهم نیست می گوید

      اره بخدا دقیقا درسته. منم دقیق تو رودسر بودم و همین گروه که گفتی فعلا دارن فعالیت میکنن و جوونای مملکتمون رو بدبخت میکنن . حتی اسم مستعار خشایار هم اونجا بود که می گفتن کم مونده لیدر شه . همین الان بزور از دستشون فرار کردم و تو اتوبوس تو راه برگشتم. بخدا دوستی که از بچگی باهم بزرگ شدیم منو به اسم یه شرکت عمرانی معتبر برد اونجا ولی…….. آخر سر هم وقتی قبول نکردم بمونم صدتا فحش به دوستی بینمون داد و…. هیییییی بخدا بدجور رو مغزشون کار کردن که کلا بخاطر پول میخوان بقیه رو بدبخت کنن.
      درسته زمونه بدی شده ولی انسانیت ارزشش بیشتره و با پول بدبخت کردن خانواده های دیگه شاید بشه پول پیدا کرد ولی نمیشه عاقبت بخیر شد .

  24. سجاد می گوید

    سلام.۱۳۹۷/۳/۲۸ سه روزه از اونجا با بدبختی اومدم بیرون.جاشونم بلدم ….اسلامشهر یه خونه قدیمیه تقریبا کوچه ترنج ۷ به طرف خیابان مهدیه میخوره .دقیقا از پنجرش نگاه کردم روب روی یه خونه هست به پلاک ۱۰.الان آروم شدم فقط نگران دوست دوران خدمتم هستم که اونجا خرید کرده تازه .هرچند من دیگه ازش دل خوشی ندارم قولم زد …..ولی من مثل اون قول نخوردم.کاری ندارم توی دنیا کارشون چجوریه و مردم اروپا نسبت به ما ایرانی ها باهوش تر هستن و ساده نیستن ….این کار توی ایران پول جوونارو راحت میبره خارج کشور ….چون ساده ایم.قبول کنید

  25. محمد می گوید

    با سلام
    در تکمیل نظر بچه های نتورک //درسته این کار مشکلی نداره اما تو ایران هیچ کدوم از شرایط نتورک مارکتینگ که تو همون ویدیو های آموزشی ازش دم زده میشه اجرا نمیشه روشش هم کلا مشکل داره
    اگه میخوای با اروپا و هر جای دیگه کار نتورک در ایران رو مقایسه کنی لا اقل روش کار پرزنت آفیس بهان های الکی دروغ گفتن همه ی اینا رو درنظر بگیر بعد مقایسه کن
    حالا یه سری مواردی هست که واسه اونایی که دارن پرزنت میشن چه تو کیونت چه پنبه ریز چه هر شرکت خارجی و داخلی دیگه ای …
    ۱- جایی کار کن که مثل یک بازریاب کار کنی یعنی یک محصول درجه یک داشته باشی که بتونی بفروشی و پورسانتش چه فروش خودت چه مجموعه نوش جانت اما تور مسافرتی بخری و نتونی استفاده کنی و به یکی بخوای بفروشی که اونم نتونه استفاده کنه نه به تو چیزی میرسه نه به دوست ولو اینکه من خودم آمدن و پرزنت کردن بیش از۷۰۰ نفر رو دیدم و پاشیدن مجموعه ۱۰ لیدر رو دیدم که یکشبه فراری شدن
    ۲-اگه داری پرزنت میشی و درباره بدست آوردن اطلاعات محدودی شک نکن بی خیال اون کار شو
    ۳-به خونوادت دروغ نگو اگه از همین اول کار بخوای دروغ بگی دیگه روی برگشتن نداری تو یه منجلابی گیر میفتی که من بخاطر همین یک سال موندم
    ۴-مطمئن باش شرکتی که واسش کار میکنی وجود فیزیکی داره به سایت اکتفا نکن …

  26. ایوب می گوید

    اقا من از دیروز رفتم توش ولی شک کردم زدم بیرون نمیدونم چی شد اومدم ولی خدا خواست

  27. پریسا می گوید

    من دو ماه وارد این سیستم شدم اما نه کویست فقط پلان کویسته و محصول درست و درمونی داره ولی نتورک تو ایران بد جا افتاده و کار خیلی سخت شده و هر کسی نمی تونه این کار و انجام بده خیلیتو این دو ماه فکر کردم چطور میشه من بتونم تیم تشکیل بدم .اینکار به جای انرزی مثبت همش انرزی منفی میشه . وقتی شرکت قانونی وپلان باینری و محصول هم عالیه و قابلیت ارسال به خارج از کشور و داره نمی تونم درک کنم چرا اینقدر سخت میشه. من به خودم ایمان دارمو تا به امروز تو هیچ کاری شکست نخوردم و برای خودم ۳ ماه در نظر گرفتم اگه نتونستم دیگه انرزی نذارم

  28. مهدی می گوید

    سلام دوستان عزیز
    من خودم رفتم داخل یکی از همین گروه های کیونت و خوشبختانه امدم بیرون.
    متاسفانه همه ی ما بخاطر اعتمادی که به رفیقهامو داریم وارد این شرکت ها میشیم.
    (خلاصه)من چون خدمت نرفته بودم دنبال کار های امریه بودم تا اینکه یه روز رفیق دوره هنرستان ودانشگاه ام زنگ زد و از کار وخدمتم پرسید منم بهش گفتم اونم گفت که من آشنا دارم توی یه شرکتی توی شمال هم خدمت میری هم کار میکنی و درآمد داری منم رفتم شمال (حتی برای عروسی داداشم هم نبودم) و صبح زود رسیدم شمال و کلی منم رو منتظر گذاشتن بعداز چند ساعت امدند و بعد از کلی پیاده روی حرف زدن درمورد وضعیت کار و درآمدم یه نفر که دنبال رفیقم آمده بود شروع کرد از کار حرف زدن و…تا اینکه بعد از چند روز صحبت کردن و دیدن چند نفر دیدن چند تا کلیپ بلاخره اجازه دادن تا بریم همون جایی که گروه بود یا به قول خودشون آفیس(البته تویی این چند روز همش منو زیر نظر داشتن حتی وقتی میخواستم با تلفن صحبت کنم میومدن کنار من و میگفتند که تلفن رو بزار روی بلندگو)دو روزی هم اونجا بودم و همه افرادی که اونجا بودن باهام خیلی گرم میگرفتن و درد دل میکردند واز زندگی شون میگفتندند که متاسفانه همه اون ها افراد ساده لوح و بچه ی روستا و شهرستان بودند. بعد از دو روز بقول خودشون جلسه جواب گذاشتن(جلسه جواب:جلسه ای که تویی اون مشخص میشد فرد میتونه بمونه یا باید بره)و اجازه دادند که من ادامه بدم و رسیدم به مرحله فالو مالی(فالو مالی:مرحله ای که باید یه محصولی بخری) اونا فقط به فکر پول بودن که به من استراتژدی دادن همه ی بچه ها گفتند که فالو مالی تو هم درست میشه که خوشبختانه من عمل نکردم و یه روز عصر کلی فکر کردم و به چند دلیل آمدم بیرون
    ۱_موقعی که میخواستم حرف بزنیم بالاسری هات میومدن(در صورتی که میگفتند کار ما بر اساس اعتماده)
    ۲-گوشی بهمون نمیدادند
    ۳-پرده ها کشیده بود و درب ورودی رو قفل بود
    ۴-همش یه لول بالا باهات حرف میزد(اگه کاری خوب باشه نیازی به تبلیغ نیست؟؟؟)
    ۵-اجازه نمیدن با یه فرد جدید که میاد حرف بزنیم
    و…..
    خلاصه که مواظب باشید من۹۷/۴/۲۷ رفتم و۹۷/۵/۷ آمدم بیرون
    خانواده ما با ارزش ترین ثروتی اند که ما داریم و حتی با بدترین کارهای که ما انجام میدم بازم مارو می پذیرند.

    هر کسی اشتباه میکنه ولی بد اینکه از اشتباه ش درس نگیره
    اگر به دنبال ثروت هستید هدف ها تو مشخص کنید و برای رسیدن به آن تلاش کنید.حتی از بدترین چیز ها میتونید درس بگیرید.

  29. حسن می گوید

    با اینکه ۲۰ میلیون باختم ولی خوشحالم که که حق کسیو ضایع نکردم و خانوادمو از دست ندادم و زود سرم به سنگ خورد. از یک جهت دیگه از لحاظ روحی بهم خورده بودم به خاطر ۲۰ میلیون ولی خانوادم پشتم بودن
    لعنت خدا به علی دهقان، حسن دهقان، بهروز حسن زاده، رامین امامی و تورج بی شرف که باعث بدبختی خیلیا شدن تف تو ذات و شرف همشون

    1. علی می گوید

      خیلی بی ناموسی تو یکی.بی ناموس اگه عرضه رسیدن بجایی رو نداری چرا گوه اضافی میخوری.پس چرا تو اینجوری شدی ولی من و خیلیایی ک میشناسم اینجوری نشدیم

      1. حسن می گوید

        بی ناموس تویی که سگ یک عده آدم شدین دارین جونای مردمو قول می زنین. اگه یه ذره منطق داشتین می فهمیدین این کار حرامه. بی عرضه تو و اون بالاسریاتون هستین که نمیاین بگین که اشتباه کردیم و می خوایین جونایی مردمو نابود کنین. با همین قالب کردن بی عرضگی همه رو نابود کردین

      2. حسن می گوید

        بی ناموسا سر مردم کلاه میذارین بدهکارم هستین. ۲۰ میلیون به خاطر شما بی ناموسا به باد دادم . لاقل یه چیز درست حسابی می دادین می گفتم عیبی نداره عوضش یه تور مسخره دادین که چوسیم نمی ارزه. شما عوضیا به چیزی جز خودتون فکر نمی کنید فقط دروغ می گین سر جونای بدبختو شیره میمالید می گین ما به فکرت هستیم. بی ناموس اگه راست می گی چرا همه فامیلتو نمیاری تو این کار تا زود بازنشست بشی بری تا ماهی بهت ۱۰۰ ملیون بدن

      3. حسین می گوید

        حیف اسم علی که روتوی نجس گذاشتن البته اگه اسمت علی باشه اگه حرفاتون درسته چراهمش بادروِغ میاین ملتوجذب کنین نون خوردن ندارین تواین خوابگاهاتون.ارزو قشنکه ولی زندگی واقعی اینی نیس ک شمافک میکنین درودبه شرف اونایی که مالباختن ولی نمیزارن چهارنفردیگه مثله خودشون بدبخت شن

  30. حسن می گوید

    من تو کیونت جز دروغ و دغل هیچی ندیدم یک مشت بی سواد که فرق پ و ت رو نمی تونن تشخیص بدن شدن واسه ما نتورکر. کلیپ های انگیزشی دکتر آزمندیانو میذاشتن و میگفتن ببینین خودش داره میگه بیایین نتورک کار کنین ولی خودش تو کلیپ زیر میگه که این کار حرام هستش. ای نتورکری که منطق نداری لاقل گوش کن بفهمی که چه غلطی می کنی و جوانی مردمو بدبخت می کنی و خیلی خانواده ها رو از هم پاشوندی
    فقط می گم تف تو ذاتت بی شرفا
    https://www.aparat.com/v/6KAkv/%D8%A7%D8%B2%D9%85%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86_%D8%AF%D8%B3%DB%8C%D8%B3%D9%87_%D9%87%D8%B1%D9%85%DB%8C

    1. پرسپولیس می گوید

      عالی بود

  31. میران می گوید

    سلام من چند وقت پیش از طرف یکی از دوستام برای کار در یک شرکت گمرکی رفتم تهران گفتن باید یه هفته آموزش ببینی ولی این ی هفته فقط داشتن ذهنمو شستشو میدادن آخرشم دیدم اینا چرا نمیرن بیرون از خونه حتی آرایش گاهم داخل خونه بود میگفتن هفته ای ۶۸۰۰دلار درامدته ولی اول ازم ۳۲ملیون پول خواستن واس خرید بک بایو دیسک ک ی گردن بند ساده بود گفتم ندارم این پولو میخواستن صحنه سازی کنن ب پدر کشاورز من ک دارایش تو دنیا پوتا تیکه زمین بود اخازی کنم ک مثلا منو گروگان گرفتن بابا نرید تو اون خراب شده اون لیدر ها همشون با پول چنتا گارگر بدبخت ماشین و خونه خردیدن همش الکیه کدوم شرکت بابت خرید ۶۸۰۰دلار در هفته میده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    1. محمد می گوید

      داداش برو خداتو شکر کن و نذر بده چون خیلی سخته بتونی از دست این حرومزاده ها در بری. خیلی از خانواده ها به خاطر همینا دارایشونو از دست دادن. من یه بار یادمه با هزار دوز و کلک پدر طرفو گول زدن تا پولو از چنگش در بیارن واقعا خیلی مارمولکن. بعدشم یه جوری از خدا و پیغمبر حرف می زدن که انگار خود خدان. از این احترام گذاشتناشون بدم می اومد کار مسخره ای بود. دقتم کرده باشین همشونم دهاتی هستند به خاطر همین زود گول می خورن

      1. ان اچ 3 می گوید

        داداش بهت شخصیت دادن چیزی که خانوادت بهت ندادن

      2. پرسپولیس می گوید

        ان اچ ۳ … تو شخصیتی ک بهت دادن…اینکه میگن صداقت و ادب و اینا شخصیته ولی اینکه سر ملت کلاه بزاری بی شخصیتی نیس؟؟؟حرامزادگی نیس؟؟حالا جدا ازینکه خودشون همش دروغ میگن و ازت انتظار روراستی دارن گمشو بابا

  32. حسن می گوید

    سلام
    من دلم واسه اونایی که تو کیونت کار می کنن نمی سوزه، دلم واسه اون پدر و مادری می سوزه که فکر می کنن بچشون رفته سر کار و انگار دنیارو بهش دادن. ولی نمی دونن که بچشون تو چه حچلی افتاده. بعدشم که می فهمن فقط غصه می خورن. بعضیا هستن اینجوری پدر و مادرشونو از دست می دن چون دق می کنن. امیدوارم هیچ کسی تو این شرایط قرار نگیره چون پدر و مادر یکی از نعمت های تکرار نشدنی هستند و با حماقتون اونارو از دست ندیم
    من یه نظری دارم می گم مردم ما که ۲۴ ساعته تو اینستا هستند با این راه میشه اطلاع رسانی کرد تا مردم بیشتر با کیونت و کلاهبرداریش آشنا شن

    1. ان اچ 3 می گوید

      داداش اونا به لول برسن برای پدر و مادراشون تلافی میکنن

      1. بدبخت می گوید

        آخه مادر مرده خوشت میاد خانواده کسیو بدبخت کنی؟؟چون خودت گرفتار شدی باید مردم ساده لوح بیچاره بشن آخه بدبخت کثافت …زاده چی بگم بهت الان دوستم پیشم نشسته داره گریه میکنه چون سه هفته پیش سی میلیون به شما … داده حالا هم نتونسته کسیو فالو مالی بکنه میگه بازم پول بده این بدبخت زندگیشو خراب کرد بنده خدا بچه گلستان گنبده کاووس هستش تازه بیستو یک سال داره با اون همه آرزو که اون پولی هم جور کرده از بچه ها درصد گرفته نه پولی نه چیزی با این سنو سال کوچیکش داره خودشو میکشه تو آیا خوشت میاد ولی توکه نمیفهی چون یه ولد… هستی

      2. Behnam می گوید

        توچراانقدزرمیزنی اخه دیوث توپول حرام بهت ساخته شدی لیدرحالت خوشه من سه سال دهنم سرویس شدیه هزارتومنی ازگلوم نرفت پایین

      3. حسن می گوید

        هیچ مغازه داری نمی گه ماست من ترشه. می دونمم که به قول خودتون شما هیچ منطقی ندارین و جز حرف بالاسریتون به حرف هیچ کسی اعتقاد نداری. ولی خدا وکیلی تا حالا فکر کردی که اگه با این کار همه پولدار می شدن خود دولت می گفت بیاین تو این کار تا مشغول شن و خودشم سود بکنه

      4. حامد می گوید

        ..دم تو اون شخصیتی که نتورک بهم داده. نتورک جز ناراحتی روحی، اضطراب و پریشانی، بی آبرویی و … چیزی به کسی نداده. خانواده خیلی چیزا یهمون داده از جمله حلال خوری ، صداقت و غیره ولی مال شما همش شعار بود

  33. بی دار می گوید

    اگه اینطوری باشه شرکتای ایرانی که شامپو و دستمال توالت میفروشن به اسم بازاریابی اینتربتی خیلی … بردار تر هستن نسبت به اینا.دو بار تو شرکت بیز جنس خریدم .یک بار جنس ناقص بود بار دوم تحویل ندادن .خیلی هم گرون تر حساب کردن باهام.

    1. ائلشن می گوید

      لایک داداشی درسته ِ. نت ورک یعنی حذف واسته شرکت های ایرانی نت ورک کار نمیکننن اونا فقط واسطه میسازن

    2. پرسپولیس می گوید

      بدبخت اونجا باز جنسی هس ک بفروشیش آدم میشناسم از طریق همین اوریفلیم داره شکمشو سیر میکنه هرچند میلیاردر نیس…هرمی یعنی غرق کردن بقیه برا بالا کشیدن خودت

    3. سینا می گوید

      یه جوری میگی انگار خودشون هوا واسه آدم نمی فروشن. شما خوبین که ۴۰ ۵۰ ملیون طرفو به باد میدین. واقعا که خیلی بی ناموس و بی چشم و رویین

  34. محمد می گوید

    آقا اگه کسی درموردش قشنگ میدونه منو هم توجیح کنه آخه داداشم الان همونجا کار میکنه میخام همه چیز رو درمورد این شرکت بدونم اگه این شرکت همش الکیه و زیان میزنه و ب درد نمیخوره بهم بگین تا بتونم داداشمو توجیح کنم ؟؟؟

    1. ان اچ 3 می گوید

      داداش خیالت راحت داداشت اگه لول دار باشه دیگه برای کمپانی رگ میده پس فکر خارج کردنش از تیم رو بیرون کن لطفا . بنده یه پیام دیگه هم دادم اون یکی کامل تره در مورد این که چرا کمپانی توی ایران غیرقانونی معرفی میشه

  35. بهرام می گوید

    سلام
    اگه بخوام خیلی مختصر بگم تنها بعد چند ماه گذشتن از خدمتم یکی از هم خدمتیام چند هفته یه بار زنگ میزد و احوالپرسی میکرد و درباره کار ازم میپرسید که بیکار هستم یا نه ، منم متاسفانه بیکار بودم و تحت فشار و اونم هی منو تحریک میکرد که تو شرکت ایران‌کو کار میکنه و کارش فاکتور نویسی هستش و این چیزا و هیچوقت کامل توضیح نمیداد تا یه روز واقعا فشار زیادی روم بود خودم زنگ زدم بش که اگه میتونی یه کاری برام ردیف کن منم بیام پیشت اونم از خدا خواسته گفت باید یه دوره ۷روزه رو بگذرونی که چند وقت دیگه شروع میشه
    خلاصه یکی بم زنگ زد و گفت فلان ساعت میدان آزادی تهران باش
    من یه مقدار دیر رسیدم و رفیقمم اونجا بود بش گفتم تو اینجا چکار داری گفت اومدم مرخصی کار دارم و رفتارا و تماسای مشکوک داشت یک نفر اومد پیشمون گفت یک هفته کامل باید تحت آموزش باشی آدم کنجکاوی نیستی و از اینجور سوالا که منم از شوق و ذوق کار اداری داخل خیابون ولیعصر تهران نمایندگی ایران‌کو همینجوری هرچی میگفت تایید میکردم
    خلاصه از میدان آزادی رفتیم یه جایی به اسم ملارد کرج البته اینارو با جی پی اس گوشی در آوردم و رفیقم هیچی توضیح نمیداد تا که رفتیم یه محله ای بیرون شهر و از چندتا کوچه پس کوچه منو برد که گیج بشم و نتونم بفهمم کجام که منم مدام از کنجکاوی و اینکه قبلش به دوستای تهرانیم گفته بودم دارم میام اونام از میپرسیدن کجایی منم با جی پی اس آدرس بهشون میدادم و اصلا هم مشکوک نشده بودم
    بعدش رسیدیم به یه ساختمون ۳طبقه تقریبا خلوت و تاریک و رفتیم داخل از همون اول پر ذهنم سوال بود ولی اصلا فکر نمیکردم قضیه این باشه تقریبا ۱۴ نفر بودیم و ۲نفر به ما آموزش میدادن نوبتی اولش با کلیپ های انگیزشی شروع کردن و رفت و آمد های مشکوک بعد ۱روز متوجه شدم نصفمون معرف هستیم نصفمون کارآموز اونجا بود که شک کردم به دوستم گفتم مگه شرکت هرمیه گفت نه منم گفتم باشه فرداش شروع کردن درباره کیونت صحبت کردن و پخش کلیپ درباره کیونت و گفتن تبلیغاتش کلامی هست اونجا بود که کاملا متوجه شدم قضیه چیه ولی فکرشو نمیکردم غیر قانونی باشه تو نت سرچ کردم نمایندگی کیونت در ایران که بعد از دیدن سایتا و خبرهای غیر قانونی بودنش به هم ریختم اونجا بود که رفتم بشون گفتم من از این کار خوشم نمیاد و اجازه بدید دوستانه برم ولی من پا فشاری کردم خودمو به ناراحتی زدم و مادرم رو بهونه کردم و اونا هم که دیدن من همه چیز رو میدونم و گول نمیخورم بخاطر اینکه بقیه رو از دست ندن بدون سر و صدا وسایلمو دادن و خارجم کردن و رفتم و پشت سرم رو نگاه نکردم البته اینو بگم من به وسیله تلگرام به چندتا دوستای تهرانیم خبر دادم و براشون لوکیشنم رو ارسال کردم و چندتا عکس و فیلم به صورت مخفیانه گرفتم و براشون فرستادم و گفتم اگه تا ساعت ۹صبح خبری از من نشد پلیس رو خبر کنید و بیاد کمکم که خداروشکر با پافشاری خودم و وقتی دیدن مثه باقی بچه های معصوم روستایی و درس نخونده گول حرفاشونو نمیخورم بی سر و صدا فرستادنم بیرون الان که این متن رو می نویسم در مسیر برگشت به خوزستانم و هنوز هم خونه نرسیدم و اینو نوشتم که یه سری مثل من گول رفاقت رو نخورن و به هیچکس جز خانواده اعتماد نکنن البته خیلی مدیون دوستای تهرانیم هم هستم که کمکم کردن با اینکه اجازه نمیدادن باگوشی کار کنیم و تمام رفتارامون زیر نظر بود من مخفیانه باشون چت میکردم تو دسشویی و وقتی که همه خواب بودن یادتون باشه هیچ شرکت معتبری اینجوری نیرو جذب نمیکنه به هیچ عنوان به محله های پرت و خونه های سوت و کور وارد نشید خواهش میکنم هوشیار باشید و اطلاع رسانی کنید

    1. رضا می گوید

      خدا خیرت بده

  36. پیروز می گوید

    ایا کیونت تو ایران واقعی یان

  37. عباس می گوید

    با سلام به همه دوستان
    نظرات رو خوندم و واقعا دیدم که چه مراحل سنگینی رو جونا میگذرونن تو این شبکه ها
    من خودم هم تازه از خدمت اومده بودم و تقریبا دو ماهی بود که دنبال کار و بار بودم که از همون زمان اومدم از خدمت دوست همسایم بهم زنگ می زد و حال و احوالم رو می پرسید. برام جای سوال بود که دوست سرکوجه ای که ازش شماره تلفن ندارم چطوری شمارم رو گیر اورده و مدام هر هفته بهم زنگ میزنه
    راستش واسه یه سری کارای دانشگاه مجبور شدم که برم تهران و دوستم هم کماکان هر هفته بهم زنگ میزدو از شرایط کاری منو شرایط جامعه می پرسید و منم که هی ناله که بیکارم شروع کرد از کار خودش گفت که دولتیه و با پارتی اومدم و بزار اگه نیرو خواستن خبرت کنم گناه داری بیایی تو کار
    از وقتی که تهران بودم تماس هاش بیشتر شد و منم بیشتر شکاک تر
    خلاصه گفت که از شانست شرکت داره نیرو میگیره و اگه میخوایی بهشون ی گوشه بدم که قبولت کنن
    خلاصه منم از خدا خواسته گفتم خدا خیرت بده و از این حرفا
    گفت پس تهران باش تا خبرت کنم و بعد چند روز گفت دوره کاراموزیه و اسمت رو با هزار التماس رد کردم و چون شرکت دولتیه خوابگاه و خوراک و پوشاک هم میدن خیالت راحت
    هر جوری شد منو سر به راه کرد و حدودای ساعت ۸ شب منو کشوند سر قرار که بیا میام دنبالت و با ماشین می برمت
    اومدیم و از ساعت ۸ تا ۱۰ شب منو تو سطح تهران پیاده گردوندن و خوب که شب شد و رفت و امد کم شد منو بردن با تاکسی سر قرار و با عبور دادن از کوچه پس کوچه که راه رو گم کنم با هزار محافظه کاری و کلی منت که اقا همه خوابگاه ها پر شده و من با کلی هماهنگی برات خوابگاه جور کردم و منم که حساابی کنجکاو و جای سوالات فراوان برام پیش اومده بود با هزار تشکر و منت گذاشن به دمت گرم وارد ساختمان شدیم
    خاک تو سرم که اینقد شور و شوق داشتم که کلی میوه و شامشون رو هم بهشون دادم و خلاصه وارد خونه شدیم
    شب خوابیدیم و روز من منتظر اینکه بریم سر کلاس درست و حسابی ولی دیدم گفتن که همکین اتاق کار رو شروع می کنیم تا بهمون خبر بدن
    خلاصه شروع کردن رو مخم کار کردن و منم که دیگه حسابی مشکوک شده بودم روز دوم دیگه فهمیدم که بد جایی گیر کردم و از همون روز شروع کردم به بهانه اوردن و مخالفت باهاشون
    گفتن باید تا روز اخر اموزش ببینی تا برات باز شه و خواستم که وسایلم رو بردارم و در برم که دیدم در رو هم قفل کردن و تو خونه هم همه جا پرده کشیده و خلاصه حالم داغون داغون بود
    روز سوم حجت رو بهشون فهموندم که من بمون نیستم و نمیخوام و اونا هم کلی اسرار که بمون تا روز اخر و اموزش ببین فرصتیه که دیگه بهت نمی رسه
    خلاصه خدا کمک کرد و نمیدونم چی شد که یهو ساپورترشون گفت همه بریم بیرون و منم باهاشون رفتم و بعد دیگه افیسرشون اومد و گفت که اگه میخوایی بری بمون تا برم لوازمتون رو بیارم
    رفت و اومد و ساعت یازده شب منو ول کردن و تا یه جا هم منو دنبال کردن که دارم میرم و بعد دیگه خودش برگشت
    فقط اینو میخوام بگم که واقعا جای تاسف داره که جوونا راحت گول می خورن
    اونجا ادم بود که با داشتن حقوقو خوب، زن و بچش رو ول کرده بود و مث این ادمای زامبی فقط از پول زیاد و ماشین و ازادی زمان و مکان صحبت می کرد
    لیدر اومده بود و حرف از حقوق های درشت می زد و گوشی کلاس بالا نشون می داد و و هزار تا خواسته کلفت که همه بچه ها مث کبک فقط محو این گفتار و تخیلات خودشون شده بودن و یه سری ارزو به اصطلاح ویژن تعریف کرده بودن و نوشته بودن و میدادن لیدر که امضا کنه و کلی از این حرفا
    جالبه که اگه لیدر و ساپورتر اینقد کلفتن و پول دار چرا خونه ها همه داغون و غذاهاشون همش سویا و سیب زمینی و ماکارونی بدون رب بود
    اینش خدایی خنده داره که ساپورتری که ماهی ۳۰ میلیون میگیره جرا به فکر زیر مجموعش نیست
    خلاصه که خدا رحم کرد و از دست اون زامبیا خلاص شدم ولی دلم به حال اون رفیقم میسوزه که ماشینشو فروخته اومده اونجا داده به اونا و منتظره که یه روز بیاد و به هفته به دلار حقوق بگیره
    دلم به حال اونی میسوزه که زنو نامزد و همه کسش رو ول کرده و امده اینجا که ره هزار شبه رو یه شبه بره
    نمیدونم این پول چطور خوردن داره که هزار تا جوون رو نابود می کنن که خودشون به خوشی زندگی کنن که به نظرم اگه عدالت خدایی با شه اونا باید یه روز این پولا رو مث زهر از بدناشون پس بدن
    امیدوارم خدا به همه جونا کمک کنه و گول این شبکه ها رو نخورن و اگه رفیقی دارین همه رو از این کار اگاه کنین که یه وقت با وعده و وعید الکی بلند نشن برن شهر غریب

  38. علی دهقان کیقال می گوید

    سلام اونایی که می گن این کار درسته برن ببینن دکتر آزمندیان در مورد اون چی می گه. دکتر آزمندیانو که قبول دارین انشالله… .
    ایشون میگن نتورک مارکتینگ یک علمه ولی اونی که تو ایرانه هرمیه چون ارزش جنسا و یا تورایی که می خری خیلی پایینه و اگه منطقی به قضیه نگاه کنی می بینی درسته چون تورایی که می خریو نمی تونی بری و خیلی گرونم هستش و یه مسئله دیگه که هست ریزش در این کار زیاده. چون از اول همه چیو بهت نمی گن و مغزتو شست و شو میدن و بعد یه مدتی می بینی گفتار و کردار بالا سریا یکی نیستش و بهش شک می کنی و می بینی اصلا این کار حرامه. پس تو رو خدا جدی و هوشیار باشین چون اینا بد آدمو قول می زنن

  39. سروش می گوید

    سلام.دوستان منو هم به همین بهونه بردن تهران اونم دوستم برد و گفت بیا استخدامشو برا این شرکت کولر سازی.من خودم ادمی هستم اول تحقیق میکنم بعد میرم سمت یه چیزی هرچی تی اینترنت کانال های خبر استخدام شرکتی که گفت گشتم اصلا پیدا نکردم فقط سر اعتمادی که به دوستم داشتم رفتم و خلاصه اولین مرحله کاریشون سواستفاده از اعتماد ادمهاست وبعدش همه دروغ میگن خدا دروغهای میگن به ادم که خندش میگیره به من گفتن بیا تهران ازادیاونجا خوابگاه داریم حالا خلاصه خیلی مشکلات پیش اومد برام بعد گفتن خوابگاه نیست باید امشب هماهنگ کنن برید پیش چندتا از مهندسهای شرکت بخوابی تا فردا تکلیفت مشخص بشه همین که اومدم سه راه مارلیک پیاده شدم رفیقم زنگ زدم دیگه اونجا دیدمش سلام نکردن میبینم شخصی که با خودش اورد گفت چرا لباس رسمی نپوشیده ،چون من قبلا بازاریابی توی شرکتهای ایرانی کردم همین روندو داشتم با خودم گفتم بازاریابیه چون رفتا رفیقم هم شبی اون موقعه بازاریاب های بود که باخودم کار میکردن خلاصه سلام علیک کردن سوال از خودم کردن واز این حرفها منم گفتم چه خوب برم سرکار ۷ملیونی پرسیدم مهندس چقدر پول میگیری گفت ماهی ده تومان گفتم مهندسی که ماهی ده تومان میگیره ماشین نداره بعد وقتشو بخاطر من میزاره میاد اینجا و بعدش لباسها تنشبا کفشهاش ۲۰۰ هزارتومان هم نمی ارزیدن خندتون میگیره بخدا حرفهاشون میشنیدن خلاصله بگم لاشی بودن به قول خودشون زرنگ بودن اما نمیدونستن من ادمیم که کل روز توی اینترنت و کتاب ها هستم فکر کردن مثل رفیقم که سواد درستی هم نداشت وبقیه اونا که همه بچه شهرستنهان بودن چون یه بچه تهرانی نمیدی توشون نبودن منو بردن خوابگاه .خوابگاه کجا بود یه واحد مسکونی توی مارلیک بود بنظرم اونجا شهرکی بود چون همه واحد های مسکونی اونجا بودن بعدش خلاصه رفتم داخل واحد اپارتمانی که حدود ۷۰ متر بود د داخلش شدیم و دیدم کسی نیست من ودوستم نشستیم روی مبل وقبلش که بیرون بودم بردنم لباس خریدم که پیش مهندس زشته و بقیه مهندسین اینجوری میگفتن خودشون وخلاصه مهندس اصلی اومد گفتن این حقوقش بالای ده ملیون ونمیدونن چقدر میگیره خلاصه نشست و مثل بزها .. میگفت حاج اقا بود گفت ۱۵ سال طلب بود دیگه زد بیرون وزد روحانیت زیاد هم حرف میزد و از احوال من وخانواده وکارهای که انجام دادم و یه نکته جالب که میگفتن مابهت تعهد داریم وصداقت که وبرادری که هیچکدومشو نداشتن مااز صداقت حرف میزدن بی شرفها که نداشتن وهمه شون لب دهن بودن فقط حرف میزدن ادا ادمها پولدارو درمیاوردن فکر کردن من هم مثل بقیه ادم ندیدم بخدا لباسها وحرفهاشون میخورد به اگهی پخش کن های توی خیابون وخلاصه گفتن بمون تا فردا مهندسین بالاتر چی میگن گفتم باشه شب ساعت ده شد بقیه مهندسین اومدن گفتن از سرکار اومدن درصورتی که داخلاون اتاق بودن بودن منو بردن توی یه اتاق فقط خودم دوست که اونا بیان توی حال وقتی لباس عوض کردم اومدم برا شام قیافه هاشنو دیدم مهندسین که ماهی ۵ ملیون میگیرن بیشتر شبی کارگران خخخ خلاصه گفتم دروغ هاشون میشمردم تا اون موقعش کلی دروغ گفتن ورزهای بعدش شد شروع کردن به دروغ بیشتر اولین کاروشن احساساتی کردنته که از خودت از بدبختیات باید بگی و اونارو بکنی دلیلت روز چهارم شد دیدم پلن برام باز کردن هرچی گفتم بیشتر بازش کن گفت همینه تعجب میکردم که چنین پلنی وجود داره حرفشو باور نکردم بعد گفتن به دلار پول میده گفتم اگه به دلار پول میده پس به دلار هم باید خرید کرد بهشون گفتم برید سر اصل موضوع خرید باز کنید برا من محصولات چین میگفتن بعدا میخواستن به طول ده روز ورزو اخر اینارو برا من بگن و در کل دروغ پشت دروغ و میخواستن من جو اونجا بگیرم و بعد ده روز دیگه قبول کنم دیدم فایده نداره اینا ول کن نیستن نمیزارن من برم گفتم باشه باخودم ده روز میمونم کل کارشونو میفهمم ومیرم همین کارو کردم شروع کردم دروغ دادن مثل خودشون امتحانشون میکردم یه دروغی به این میدام که بهتر بشناسمشون ومیشناختمشون همون رفیق بی ناموس خودم چقدر دروغ میداد بهم خدا چقدر دروغ میداد یه کارهای میکردن فکر میکردن من خبر ندارم ولی راه متوج میشدم و به روشون نمیاوردم بعد چند روز که کارو خوب گفتن دیدم هیچی ندارن به مسخره میگم مهندس مهندس صداشون میزدم خخخ خلاصه روز هفتم شد گفتم من حوصله ندارم بگید چقدر خرید بزنم این درسها وکتاب ها وسی دی ها بدرد خودتون میخوره من خودم صدتا ازاینا دیدم تازه نصف من هم بلد نبودن کار بلدی ادا کار بلدهارو در میاوردن منم زدم ش به … خری ..شعر وازاین حرفها میگفتم و یه لیدرشونو اوردن حاج مثیم بچه ارومیه ترک بود و خیلی هادیگه شون که …م هم نبودن خلاصه این لاشی بودن چون اول کارشون دروغ بود تا اخرش کاری که اولش دروغ میدادن خزا میدونه اخرش چیه بهم گفتن روز هفتم چون فشار اوردم بهشن گفتن ۳۰ ملیون پول خرید باید بزنی حساب کردم من ۳۰ ملیون بداشتم میومدم اینجا … بدم اخه بی شرفها گفتم ندارم گفتن جور میکنیم برات خرید زیاد مهم نیست طوری خریدو کم اهمیت جلوه میدادن که انگار پول بی معنی بود براشون گفتم ببینید همه تون براپول اینجا جمع شدید نه برادری نه چیز دیگه ولی میگفتن هدف ما برادریه وتیم ساختنه و خلاصه گفتم راه حل هاتون چی هستن برا جور کردن پول باید به دروغ بگی من فعلا جا رفتم شرکت پول خوابگاه ندارم واز این حرفها باید بزدی ولی من بهشون گفتم همون اول پول ندارم کسیو هم برا قرض کردن ندارم ورومو هم نمیزنم اینارو هر دقیقه میگفتم تا در اخر دیگه بگم هرکاری هر دروغی میدن و میگن کل حرفها بحثها خانوادتو باید بگی وخلاصه وقتی زنگ میزدی خانواده دونفر پیشت می واییاد که چی میخوای بگی بهشون اینقدر لاشی بود من که نموندم و اومدم …م توناموس رفیقم وامیداورم نابود شه بره لاشی …همه تون توی ناموسشون فقط پلیس بگیرشون تا …شونو پاره کنه با تشکر برادرها و یه چیزدیگه میگید کیونت مال منچستره وفعلانه برو ببین چطور پول درمیاره خرا توی بقیه کشورها برید بیرون کار کنید اینو هم بهشون گفتم چرا توی ایران کار کنم که غیر قانونیه میرم یه کشور دیگه باز هم …شعر میگفتن ولی خلاصه توی این کار ۵ از ۱۰۰ موفق میشن که اونم اون لاشیا وزرنگاشن ن بقیه ما ایرانی ها فقط خوب بلدیم … بخوریم

    1. پرسپولیس می گوید

      دمت گرم سروش جان حقیقتو گفتی

    2. عاقل می گوید

      کیونت بخاطر غیر قانونی بودنش تو ایران شکست خورده یانه کلا خود کیونت مشکل داره یا یک کلاهبرداری اس؟
      تو ایمیل جواب بدهید ممنون.

  40. علی می گوید

    سلام
    نزدیک بود منم گرفتار بشم
    چند ماهی بود یه رفیق های دوره خدمتم بهم زنگ میزد و حال و احوال میکرد و سراغ کار منو میگرفت و بعدش از کار خودش میگفت و اینکه چقدر خوبه خوابگاه داره و ماهی سه تومن پس انداز میکنه و…. (چرت و پرت ها و اغراق هایی که اگه بگم سرتون درد میاد)
    ۱۰بار شایدم بیشتر زنگ میزد و حدودا ۱۰دقیقه حرف میزد و خاطرات خدمت رو تعریف میکرد و میگفت کاش میشد همدیگه رو باز ببینیم و اگه خواستی بگو تا یه کار خوب برات دست و پا کنم ؛ بعد از این همه تماس باخودم گفتم چقدر این با معرفته و من بی معرفت ۱۰بار زنگ زده و من اصلا سراغشو نمیگیرم…
    خلاصه بهش گفتم باشه میام میبینمت اول گفت اراک کار میکنم بعد گفت نمایندگی اصلی شرکت تهرانه و بیا اونجا منم میام اونجا و چون منو میشناسند کار تو رو هم راه میندازه( تو دلم گفتم ایولا بابا با مرااام… خخخ)
    خلاصه روز قبل از رفتن به تهران زنگ زد گفت باید چند روزتو خالی کنی گفتم چرا؟
    گفت یه سری کلاس آموزشی داره و شب ها هم خوابگاه میری فقط وسایل ضروری ات رو بردار
    شب بلیط گرفتم و صبح ساعت ۵تهران بودم
    تا ساعت ۱۱ منو نگه داشتن تو ترمینال ( تو این مدت چندباری زنگ زدم به دوستم و گفتم ساعت اداری پنجشنبه ها تا ۱۲ یا نهایت ۲ پس چی شد یه بهانه هایی میاورد)

    قرار گذاشتم دم میدان انقلاب بعد از ده بار کشوندن من به این طرف و اون طرف خیابون نهایتا خودش اومد…یه نگاه به قیافه اش کردم ( لاغر مردنی ….. کفشاش دو سایز از خودش بزرگتر… لباساش هم یه جور نوستالژی حساب میشد)
    سلام و احوال پرسی کرد و گفت الان اون طرف که من خیلی توصیه تو رو بهش کردم میاد فقط تا اومد بلند شو و احترام بذار ( تا آخر شب من پیش سه نفر برد از این پارک به اون پارک و جاهای خلوت و تا نفر جدید میومد برای اون طرف رانی باز میکرد و جلوش کوتاه بلند میشد در صورتی که قیافه هاشون و نوع پوششون دو زار نمی ارزید )

    پول ناهارشون رو من حساب کردم …کرایه اتوبوس و تاکسی هم من اخ که چقدر ساده بودم …هععی

    دست آخر نفر سوم تو یه پارک و مکان دیگه که اون هم میخاست منو تشویق کنه به همکاری و اینکه اگه رفتی دیگه نمیخاد بیای و گفتم باشه نمیام و بزور دستمو میگرفتن منو بین خودشون رو نیمکت جا میدادن و مجبور میکرد دقیقا به حرفاشون گوش کنم ( دقیقا شبیه گروگان گیری )
    تا اینکه یه پلیس اومد تو پارک و به دختر پسرا گیر میداد اومد سمت نیمکت ما و گفت شما اینجا چیکار میکنید اونا هم یکم من من کردن و نگاه دومش رو به من و کوله پشتی ام کرد و فهمید اینا دارن عضو جدید میگیرن و… سریع فهمید و گفت سریعا اینجارو ترک کنید و شما حتما شرکت هرمی هستید ( خدا خیرش بده اولین باری بود که از گیر دادن های بی مورد پلیس خوشم میومد …تو دلم کلی دعاش کردم چون سر خیر شد)

    منم بزور با رفیقم دست دادم گفتم خیلی نامردی من پشت تلفن بهت گفتم که از این شرکت هرمی ها نیست و تو وعده نمایندگی تجهیزات پزشکی بهم داده بودی
    گفت صبر یه نفر دیگه هم بیاد گفتم دیگه داری اعصابمو سگ میکنی
    و بزور دستشو کشیدم و رفتم
    از روی قیافه هاشون و لباس پوشیدنشون ؛یکیشون مثلا لیدر بود و ۱۰۰دلار درامد ماهیانه لاغر مردنی با کاپشن چرمی ۱۰سال کار کرده و دندون وسط افتاده؛ یکیشون نیرویی که ۶ماه کار کرده و یه خونه دوطبقه ساخته بود تو دلم بهش گفتم بدبخت تو برو یه کفش برادخودت بخر که جای انگشت شست پاش داشت سوراخ میشد و دندوناتو اورتودنسی کن – همشون تلفن های ساده داشتن و همه از شهرستان گرگان ، گیلان، اهواز
    بهشون شک کرده بودم ولی نمیذاشتن برم تا اینکه اون آقا فرشته رو خدا رسوند…
    و من از دستشون خلاص شدم
    ۱ روز کامل تایم براشون هدر دادم
    دوتا ۴۰تومن کرایه اتوبوس و ۴۰ غذا و کرایه تاکسی
    و نهایت پوزه خاک مالی برگشتم خونه

    هواستون به دوستایی که خیلی بهتون زنگ میزنن باشه
    بعضی وقتا آدم بی شعور بی معرفت باشه بهتر از اینه که بعد بشینه به سادگیش بخنده و برای آگاهی باقیه این پست رو بذاره…

    موفق باشید

  41. Rez می گوید

    من دیروز از شر اینا خلاص شدم خیلی … یه جوری بسن خودشون مهندس و دکتر راه انداختن انگار کین غرورشون رو شکستمو با حرف و با زور از خونشون بیرون اومدم دوستمم تف کردم بیناموس

  42. بازاریاب می گوید

    گول اینارو نخورید من همین یک ساعت پیش از شرشون خلاص شدم چند ساله تو بازارم و چندتا بچه با یکی از بهترین دوستام که گولشونو خورده اومده بودن منو پرزنت کنن که برم تو این کار خلاصه دو روز باهاشون چرخیدم و تلاشم این بود رفیقمو نجات بدم اما نشد برای همینم خودم زدم بیرون

  43. مهسا می گوید

    دوستان گول این ادمایی عوضی رو نخورین، فقط زندگی خودتونو تباه میکنید همین

  44. shz می گوید

    سلام دوستان،توی این کمپانی کیونت اگع کسی تازه عضو شده باشع راه برگشتی هست؟
    آدرس دقیقی نداره؟
    یکی از همکلاسی های دوران مدرسع یع عزیزی اونو برده تازه شش روز میشع این طفلکم آدرسی رو اونجا ندارع و اونا خودشون اومدن ترمینال دنبالش
    به هر نحوی شده میخام برش گردونم
    لطفا کمکم کنید

    1. رضا می گوید

      تنها راه موفقیت موندن وادامه دادنه تا موفق شدن ورسیدن به درامد هفتگی من خیلیا میشناسم که موفق شدن اونی هم که کارو ترک کرده کمپانیو مقصر میکنه واعضای تیمشو

  45. saeed می گوید

    دوستان کامنتای همتونو خوندم همتون از وسطش در رفتید بعد شرکتم بد نام میکنید.من خودم یک ماه اونجا بودم واقعا فوق العاده به ادم شخصیت میدن و بصورت باور نکردنی مغز ادمو باز میکنن.دوستم الان اونجاست و موفق شده اما من مثل ترسوا فرار کردم.اگ بشه در اینده برمیگردم..

  46. فریب خورده می گوید

    سلام دوستان امروز ۲۴/۱۱/۹۷ دو روز پیش یکی از همخدمتی هام به نام ب.انداوه زاده اهل ایذه منو به بهانه کار در شرکت تولیدی پمپ و آب تصفیه از شیراز به تهران کشوند صبح روز ۲۲ بهمن رسیدم و ۵،۶ ساعت در ترمینال منتظر بودم و دوست شیاد و شاید فریب خورده ام به بهانه ی اینکه کارهای اداری جهت اسکان را انجام میدهد ساعت ۱۳ به همراه فردی به نام رضا اهل ایذه به ترمینال آمد من رو با مترو به دربند برده و هربار که من میگفتم برویم چمدانم را از انبار ترمینال تحویل بگیریم با مخالفت رضا مواجه میشدم.ساعت ۸ شب به ترمینال رسیدیم و با مترو تا ایستگاه امام رفتیم از آنجا با اتوبوس و سپس با تاکس تاکسی به میدان الغدیر فکر کنم در حوالی رباط کریم رسیدیم.سپس برای اینکه آدرس را یاد نگیرم مسیر را از کوچه پس کوچه رفتند تا به آپارتمانی ۷ واحده رسیدیم.در واحد و به اصطلاح خودشان خوابگاه با فردی که مهندس خطاب میشد مواجه شدم و سوالاتی در مورد گرایش سیاسی .مذهبی و وابستگی ها پرسید ولی مدرک تحصیلی کوچکترین اهمیتی نداشت.جهت اعتیاد به جای تست عدم اعتیاد گفتند باید ۵ روز در خوابگاه بمانید و در همین حین برای کاهش هزینه های شرکت و شما، کلاس ها در همین واحد برگزار خواهد شد من هم موافقت کردم و به اتاقی راهنمایی شدم و در کمال ناباوری حدود ۱۱ نفر دیگر عمدتا زیر دیپلم با چهره هایی پرامید و آرزو در اتاق بودند که آنها نیز فریب وعده های پوچ و دور از واقعیت مهندس را خورده بودند.بچه ها استقبال بسیار گرمی کرده و مشغول بازی شدند.شب خوابیدیم و صبح من ساعت ۷ بیدار شدم و دیدم همه خواب هستن و پیش خودم گفتم این دیگر چجور کارخانه ای است که کارکنانش ساعت ۷ صبح هنوز تکان نخورده اند گویا در وسط خوابشان هستند.ساعت ۹ تازه از خواب بیدار شدند و با ارده و شیره ای که سوغاتی شهرمان بود از خودشان پذیرایی کردند .سپس لباس پوشیده و اکثرا خوابگاه را به محل کاری که وجود خارجی نداشت ترک کردند.من و دوستم و دو نفر دیگر در کلاس منتظر مهندس شدیم.مهندس آمد و شروع کرد به گفتن حرف ها و وعده هایی که با واقعیت جامعه ما زمین تا آسمان فاصله داشت دو نفر دیگر در اتاق رو به رویی مشغول تماشای کلیپ هایی از فردی به نام جلالی استاد دانشگاه علم و صنعت بودند.من که قبلا به شرکت ابرتجارت کهکشان رفته بودم متوجه شباهت های صحبت های مهندس با لیدر سابق در ابر تجارت شدم.ساعت ۱۲ نشده بقیه به خوابگاه آمدند ۲ ساعت کار.من هرچه از کار میپرسیدم کسی چیزی نمیگفت فقط جواب میدادند بگذار دوره ات تمام شود.ادرس شرکت را میپرسیدم باز همین جواب.انگار پاسخ تمام سوالات دنیا شده بود بگذار دوره ات تمام شود.ناهار لوبیایی که شباهتی به لوبیا نداشت انهم در شرکتی که ساعتی پیش مهندسش از حقوق بالای ۱۰ میلیون در ماه میگفت.خنده دار است ولی آن لحظات جز تلخی برای من نبود.ساعت ۳ بقیه باز رفتند و باز هم مهندس و کلیپ شیادی به نام سرداتو سواران و پاتمن و رویای سفر به خارج و حرف از قدرت سواران در اقتصاد دنیا و اسپانسری منچسترسیتی و تحول ترکیه به خاطر لطف نظر سرداتویی که لقب خود را از ملکه انگلیس گرفته.وعده ماشین فورد به من میدادند در حالی که همه ایشان با هم یک موتور هم نداشتند، که ناگهان با شنیدن اسم کمپانی Qnet تمام حقایق بر من آشکار شد و فهمیدم که چه کلاهی قرار است به سر من که نه به سر بقیه برود.به برادرم که ساکن تهران بود پیام دادم و لوکیشین محل اقامت را نیز در واتساپ ارسال نمودم تا مرا از جهنمی که در آن بودم نجات دهد.وقتی من اصرار کردم برادرم بیاید و فقط خوابگاه را ببیند و سلامی هم خدمت مهندس عرض نماید گفتند وسایلش را بدهید تا برود ولی مهندس مخالفت کرد.موقع شام شد و بوی نامطبوع جگر مرغ نپخته در ۴ عدد سیب زمینی ای که مهندس خریده بود به مشام رسید.من که نخوردم از ترس اینکه چیزخور نشوم.بلاخره بعد از شام مهندس سعی کرد مرا با مثال زدن افراد موفق شرکت راضی به ماندن کند ولی من گوشم به این حرفها بدهکار نبود تناقض در صحبتهایش و اشاره من به تناقض ها مهندس را راضی کرد که من بروم.با دوستم مسیر قبل را پیچیده تر از قبل رفتیم .برادرم بعد از ۱۰ دقیقه که لوکیشین را اشتباه رفته بود آمد و من را برد.صبح پیام دادم و گلایه کردم و مرا تهدید به قتل و حوالی ظهر ۲۵/۱۱۹۷ متهم به دزدی ۱ میلیون نقد از آنها شدم و خواستار محل ملاقاتی شدند تا به چیزی که در ذهنشان بود برسند.تماس با پلیس از سوی زن برادرم هم نتیجه ای جز نداشت و در جواب گفتند بگذارید برود تا تجربه اش زیاد بشود.دوستان اینروزها به کسی اعتماد نکنید.بهای اعتماد شما ممکن است به قیمت جانتان تمام شود بحث مالی پیشکش

  47. babk می گوید

    تو کشوری که دولتش عرضه نداره برا جووناش اشتغال ایجاد کنه ” معلومه که کشورای دیگه سو استفاده میکنن و سرمایه رو از کشور و خارج میکنن.و میخوان از آب گل آلود ماهی بگیرن من نمیگم این کمپانی Q NET درست هست یا کلاهبرداری میکنن. ولی اگه دقت کنید کشور های فلجی مثل ایران دارن توش فعالیت میکنن.

    1. ali می گوید

      ما رفتیم واس کار تهران بهمون زنگ زدن ک کار هس باید بیای مسول ببینتت. رفتیم چندتا سوالو خلاصه گفتن باید بریم پیش اقای مژدهی.. رفتیم خلاصه ی پسر خوشگل اومد بنام سهیل مژدهی خدا لعنتش کنه. راس هرم بود.. هرکی ندونه کیه!! فک میکنه این شخص ۳۰سالشه و داره ۳۰ ساله کار میکنه مارو رسوند ب جور کردن پول ک وقتی فهمیدم ۵۰ تومن ۴۰ تومن میخواد رفتم ولی همون روز قبلش واس یکی ۴۰تومن پول جور کرد نمیدونم چطوری.. حواستون باشه گیر اینا نیوفتین

  48. زرنگ می گوید

    سلام. خواهشاً توجه توجه توجه من برج ۸,۹ امسال ۹۷ از دست اینا فرار کردم اینها که اسمشونو آوردم بشناسید که از خانواده هاشون بزور وشر پول گرفتن… سینا طاهری اهل مراغه سعید اهل تکاب بهزاد احمق محمد مولانی مادر … محمد اهل مراغه الاغ آکام بی پدر مادر مرتضی اهل روستای اشترجین سیروان مولانی اینا مادر … هایی هستن که تو تهران آپارتمانهای پردیس ساکنن و سر مردم کلاه میزارن و مخفیانه کار میکنن اینها از هاله ای از توهم تو شرکت کیونت کار میکنن

  49. هیچکس می گوید

    با درود
    دوستان من هم چند وقت پیش گرفتار این جماعت شدم، ولی خوشبختانه با تیزبینی خودم و همینطور تجربه ای که از قبل داشتم سریع متوجه ماجرا شدم و بیرون زدم. از شرح کل ماجرا میگذرم چرا که مشابه چیزیه که خیلی از دوستان اشاره کردن. و
    فقط خواستم این آخر چندتا نکته رو اشاره کنم که برای همیشه توی ذهنتون باشه:
    ۱-اینکه توی این زمونه هیچکس مفتکی و بصورت مرامی و از روی رفاقت نمیاد برای شما یه همچین کاری که خودشون میگن اونهمه درآمد داره جور کنه. پس تا یه پیشنهاد به اصطلاح توپول و خیلی آرمانی دیدین سریع طمع نکنین.
    ۲-کارو بار اینا برای خودشون یه سری چیزا به عنوان اصول کار دارره و همونطور که دوستان اشاره کردن. مثلا اینکه شما هر ساعتی برسید فرقی نمیکنه، اونا با شما شب قرار میذارن چرا که توی روز راحت تر میشه تابلو های خیابون رو خوند و بخاطر سپرد و این کارو میکنن که مکانشون لو نره.
    ۳-اگه دقت کرده باشین هیچوقت به افراد تهرانی پیشنهاد نمیدن؛ چرا که تهرانی ها به راحتی محل رو میشناسن و ادرسو یادشون نمیره. بنابراین با انتخاب افراد شهرستانی کمتر لو میرن
    ۴-یه تجربه که من در مورد همچین شرکت هایی داشتم این بوده که :
    تا دیدین یه نفر با یه لبخند ملیح و بهمراه ماژیک و وایت برد داره میاد سمتتون و صحبت از جاهای مختلف میکنه، بفهمید که ماجرا از چه قراره.
    و در آخر اینکه توی این دوره زمانه هیچکس مفتکی و مرامی هیچکاری برای شما نمیکنه و اگه به چنین چیزی برخوردین بدونین حتما کاسه ای زیر نیم کاسه هست.

    من فقط ناراحت اینم که با این کاری که میکنن، دارن اعتماد مردم نسبت به هم رو نابود میکنن. حالا بماند که این وسط میلیارد میلیارد پول به جیب یه بیشرف مالزیایی میریزن…
    خود دانید

  50. حسن می گوید

    سلام.یکی از دوستانم که با هم پارسال در یک شرکت کار میکردیم یه دو هفته ای بود که با من تماس میگرفت و به بهانه احوال پرسی سراغمو میگرفت و از کارم میپرسید تا اینکه یه بار گفت بیا مشهد اینجا داریم غرفه میزنیم برای عید به یه نفر مطمئن نیاز داریم منم گفتم باشه و بلافاصله راه افتادم وقتیکه رسیدم با یه نفر دیگه ۳ تایی رفتیم مثلا تو شهر چرخیدیم تا اینکه شب شد و گفت بریم.خلاصه رفتیم تو خونه ای که همون شب اجاره کرده بودن فرداش صبح ک بیدار شدم همه لباس رسمی پوشیدن و هر کی یه دفتر مخصوص خودش رو برداشت منم صدا کردن و بردن داخل اتاق برای یه سری توضیحات.خلاصه بگم یه جوری رو مخت کار میکنن که پیش خودت میگی من باید حقمو از این کشور بگیرم به هر نحوی.چنان شستشو مغزی میدن که میگن تنها راه پولدار شدن همینه تو عرض ۲ سال میتونی درآمد ۳۰۰ میلیونی داشته باشه اونم در ماه.
    خدا نصیب هیچکی نکنه اگر طرف یه خورده ساده لوح باشه صد در صد گرفتار همچین بی وجودایی میشه خواهشن هیچکی به حرفاشون گوش نکنه حتی ۱ درصد.از هر راهی میتونین خودتونو خلاص کنین و بگین نمیخوام فعالیت کنم.این بهترین راه ممکنه.یا حق

  51. reza می گوید

    چرا عاقل کند کاری که باز ارد پشیمانی.دوستان گول این جور افرادو نخورید منم دوروزی موندم بد زدم بیرون بیشرفا خیلی چرب زبانن هر چقدر بیشتر بمونید بیشتر روی اعتماد به نفس کاذبتون کار میکنن و خروج از اونجا خیلی سخت میشه پینهاد خونهای مجلل در بهترین نقطه تهران و در خارج ماشینهای لوکس.پورسانت به دلار و…. / داداشام قاچاق فروشی و دزدی هم پر سوده چرا سراغ انا نمیرین چون خلافه و اینده واخری جر تباهی در جلوتون نیس. پس خواهشن با فکرو عقل وارد هر کاری بشین./ یا علی….

    1. نژاد می گوید

      اوناییم که میگن خوبه گولتون میزنن برادرا

  52. مجتبی می گوید

    منم کشوندن تو پرند میخواستن سرم کلاه بذارن رفیقم منو برد مواظب حرف رفیقاتون باشید رفیق میتونه به ادم خنجر از پشت بزنه خدا ازتون نگذره

  53. علی می گوید

    امروز ۹۸/۱/۱۰
    برادرم توسط دوست دوران دانشگاهیش گیر شرکت کیونت افتاد الله را هزاران نرتبه شکر که به موقع فهمید و در رفت و امشب هم تو راه خونه هستش.
    قضیعه از این قراره که دوستش که هم همکلاسی دوران دبیرستان و هم دوران دانشگاهیش بهش زنگ میزنه که من پارتی گیر آوردم و امریه سربازی گرفتم تو یه شرکتی که زیر نظره سپاه هستش و ماهیانه ۵۰۰تومان هم بهم حقوق میدن و کارای حسابداری هم انجام میدم تو دانشگاه رشته حسابداری میخوند. و دو سال هم باید اینجا باشم و بعد دو سال هم برام سابقه کاری ایجاد میشه هم منو معرفی میکنن به یه ارگان یا اداره واسه کار. خلاصه هفته یبار بعضی وقتا دو هفته یبهر به داداشم زنگ میزد و ازش میپرسید تا رسید به روزی که گفت تو شرکت دارن نیروه استخدام میکنن یکم رو مخ داداشم را رفت گفت بیا اینجا خیلی خوبه هم امریه سربازی میگیری هم بعد از دو سال جیری سر کار ۲ترم باقی مونده درستو بعدا میخونی دانشگاه آزاد.
    داداشم هم گوله حرفاشو خورد چون فکرشو نمیکرد که دوستش که همیشه با هم بودن بهش دروغ بگه داداشم هم بهش اعتماد میکنه و میگه میام دوستش بهش میگه باشه من برم اگه فرم ثبت نام داد برات بگیرم یه چند ساعت بعد بهش زنگ زد گفت به زور تونستم ازش یه فرم دو ستاره بگیرم که به هرکسی نمیده مشخصاتتو بگو بنویسم برات داداشم مشخصاتشو بهش گفت بعدش بهش گفت بهت خبرشو میدم یه دو روز بعد بهش زنگ زد که فعلا قبولت کردن بیا ولی یه هفته بهت آموزش میدن بعد یه هفته ازت امتحان میگیرن اگه قبول شدی که بهت امریه تحلق میگیره اگه نه که هیچی داداشم هم قبول کرد بهش گفت که فردا صبح حرکت کن با خودت یه پتو با لباس و پیراهن دکمه دار و یه شیرینی یا یه چیزی ولسه این آقای که فرم دو ستاره داده بیار داداشم هم از خوشحالی گفت باشه به خانواده خبر داد هم خوشحال شدن که از سربازی راحت شدی آموزشی نمیری امریه گرفتی بعد دو سال نیری سر کار.خلاصه سرتونو به درد نیارم صبح ساعتای ۱۰ از استان گلستان حرکت کرد که دوستش بعش گفته بود این موقع حرکت کن که شب اینجا باشی .
    یه روز که گزشت یه عکس ماهواره ای از برنامه گوگل مپ برام فرستاد که من الان اینجام آدرسش تهران بزرگراه شهید همت.بلوار شهر زیبا هستش یه ساختمان دو طبقه ولی حرفی از کوچه پلاک اینا نزد تو نقشه که من نگاه کردم ندیدم . ما هم که از جریان با خبر نبودیم نماز میخوندیم و واسه داداشم دعا میکردم که انشاءالله قبول شه .
    روزا هرچی بهش زنگ میزدیم جواب نمیداد مگه اینکه شب یه زنگ به ما میزد و میگفت که من رسیدم یه هفته آموزش داریم خیلی سخته ۲۰ نفریم از این ۲۰ نفر دو نفر فقط قبول میشن احتمال اینکه من قبول نشم زیاده چون که بقیه اینجا پارتی دارن ما هم موندیم چی بگیم گعفتیم توکل کن به الله مادرم که شبش بهش گفت که من دلم نیست که بری قبول شی دوباره بر میگردی حیف همین پتو چای و پول کرایه .
    فرداش بهم اس داد که برو درمورد کیونت تحقیق کن قسمت نظرات مردمی برام تو تلگرام بفرست منم بهش گفتم باشه من فکر کرده بودم که چی هست این کیونت یکم که مطالبش رو خوندم کلا دستم اومد که کار کلاهبرداریه بازاریابی شبکه ای.شرکت هرمی .پول از راه حرام. راه ۱۰۰ ساله رو یه شبه رفتن.
    هر چی به داداشم زنگ زدم جواب نداد بهش اس دادم که ۱۰۰در۱۰۰ شرکت هرمیه که تو رفتی داخلش زودی وسایلاتو جمع کن بیا خونه هرچی بهش زنگ زدم جواب نداد تا اینکه خودش زنگ زد فورا بهش گفتم اونجای که تو رفتی سپاه هستش گفت من خودم میدونم بهش گفتم به رفیق نامردت چی گفتی که بهت دروغ گفته .گفت میام خونه بهت میگم گفتم باشه پس زود بیا یه سه ساعت بعد زنگ زد گفت تو ترمینالم بلیط گرفتم دارم میام بهش گفتم اینجا که اوندی به خانواده میگم که اون دو نفر پارتی داشتن قبول شدن من نتونستم قبول شم گفت باشه.الانم که دارم این متنارو مینوسم ساعت۳شب ۹۸/۱/۱۰هستش عصابم از دست رفیقش خرابه آدم باید همچین رفیقی رو باید یه بلای به سرش بیاره که درسه عبرتی باشه واسه همه کسای که تو شرکتای هرمی مثل کیونت رفتن و گول حرفاشون رو خوردن و هم درس عبرتی بشه واسه خودم و بقیه آدم های دیگه که به هر کسی اعتماد نکنیم اگه داداشم ازش میپرسید که اسم شرکت چیه آدرسش کجاست یه شماره تلفن از شرکت داشت این همه راه رو نمیرفت تا تهران با یه تحقیق کوچولو همه چیز رو میدونست.گیر همچین شرکتای نیوفتین دولت که به فکر جونا تیست افراد سود جو هم به فکر جیب خودشونن میگردن دنبال اونای که مدرک گرفتن و بیکارن دنبال کار میگردن باز خداروشکر که داداشم نرفت از دانشکاه بیرون .
    مواظب خودتون باشین .

    1. علی می گوید

      خدا رو هزار مرتبه شکر که گول دوستشو نخورده وگرنه ۵۰ ملیون ازش می گرفتن و یه تور واسش می خریدن که به هیچ دردی نمی خوره و آخرشم جز پشیمونی و افسردگی و آبروریزی عایدی واسش نداشت. منم بهترین دوستم سرم کلاه گذاشت و الانم خبری ازش نیستش.در مورد اونایی که میگن این کار صد در صد درسته برید کلیپ دسیسه های هرمی دکتر آزمندیانو ببینن بعد بیان چرت و پرت بگن. ایشون که قبول دارین

  54. چهارگوش می گوید

    سلام بچه ها.
    برای من هم اتفاق افتاد. مشابه داستان همه. فقط یه خواهش. توروخدا این مطالب رو بازنشر بدید. برای دوستان و عزیزاتون
    تعریف کنید. سرسری نگیرید توروخدا. توروخدا. بگید. به همه بگید. آگاه کنید آشناهاتون رو. نذارید بستگانتون به دام بیفتن.

    1. ehsan می گوید

      ما رفتیم واس کار تهران بهمون زنگ زدن ک کار هس باید بیای مسول ببینتت. رفتیم چندتا سوالو خلاصه گفتن باید بریم پیش اقای مژدهی.. رفتیم خلاصه ی پسر خوشگل اومد بنام سهیل مژدهی خدا لعنتش کنه. راس هرم بود.. هرکی ندونه کیه!! فک میکنه این شخص ۳۰سالشه و داره ۳۰ ساله کار میکنه مارو رسوند ب جور کردن پول ک وقتی فهمیدم ۵۰ تومن ۴۰ تومن میخواد رفتم ولی همون روز قبلش واس یکی ۴۰تومن پول جور کرد نمیدونم چطوری.. حواستون باشه گیر اینا نیوفتین

      1. بها می گوید

        سلام
        منم مثل همه رفتم دیدم و فعلا موقتا برگشتم
        اگر از دوستانی که اینجا دارن از کیونت دفاع میکنن جواب این سوالمو بدن مرد و مردونه برمیگردم اما بهم جواب رد گم کنی ندن جواب منطقی میخوام اونا جواب درست و قانع کننده ندادن بهم

        من تمام شواهد و مدارک موجود رو دیدم و درستی کار و شرکت رو تایید میکنم

        حالا کاری به رفتار و ممنوعیتهایی که دوستان گفتن ندارم ولی دقیقا درسته همین کارها رو میکنن خب طبیعیه برلی چلب مشتری هر بازاریابی و هر فروشنده ای این کارو میکنه

        سوال ::
        مگه نمیگن هر تعادلی که بزنی کمیسیون میگیری و همچنین حق معرفی ؟
        میخوام اینو بگم با خرید من و دایرکت بعدی معرفم اون پورسانت و حق معرفی میگیره که ما میگیم یک سوم پول خرید میره برا این یک نفر
        خب نفرات بالاتر هم از استیج و آفیسر و ساپورتر و لیدر و همینطوری برو تا مکث اوت و کسی که سقف میزنه از این خرید پورسانت میگیره درسته؟
        من دیگه شخصی که بازنشت شده رو نگفتم و در نظر نگرفتم که اونم ۶۸۰۰دلار میگیره ما اصلا میگیم این خود کمپانی بیمه اش میکنه و از بیمه میگیره نه از فروش محصول
        کسی که به این علم واقغه و درک میکنه منظورم چیه بیاد به من بگه اون دو سوم باقیمانده پول خرید محصول چطور به تمانی این افراد میرسه و تازه کمپانی هم از فروشش راضی هستش؟؟؟؟؟؟؟؟
        به من نگید که این باینری میریه پایین و فروش بیشتر میشه و غیره این دلیل و جواب منو قانع نمیکنه
        به من با اعداد و ارقام یا مثال زدن درست و تبدیل ارقام بهم ثابت کنید که این خریدها چطور هم پول خود محصول و هم پورسانتهای تمام این افراد رو میتونه جواب بده ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

  55. علی می گوید

    سلام دوستان من ۳ فروردین ۹۸ با دعوت یکی از دوستای نزدیکم ک ۱۰ ساله باهمیم رفتم تو این باتلاق نمیخام کامل توضیح بدم چون دوستان با جزییات گفتن من لیسانس دارم و دنبال کارم همون روزای اول متوجه شدم و و پرسیدم ازم پولی میگیرن یا ن ک میگفتن خیر تو سرمایت فقط همین وقت و زمانیه ک ابنجایی هه منم ذوق میکردم عجب جایی حتی روز تولدم هم اونجا بودم و بهترین ایام عیدم بعد چند روز اروم اروم گفتن باید یه محصولی بخری مثلا تور منم فهمیدم تور چیز کشکیه گفتم ن ساعت میخام ک گفتن هزینش بالای ۲۰۰ میلیونه منم گفتم قبوله پولو دارم ولی ایسگاشون کرده بودم چون تصمیم داشتم بزنم بیرون و اون کوچه روکاملا بلد بودم حتی پلاکشم موقع رفتن فهمیدم و با دوستام هماهنگ بودم ک اگ اتفاقی بیافته بیان خلاصه بعد اینکه فهمیدن میخام برم یکی یکی اومدن باهام حرفیدن زنگ زدن حاجیشون اومد میگفت تو حیفی نرو پشیمون میشی ب رشته تحصیلیت میخوره از این شرا منم اونروز نگ داشتن ک شب بفرستن برم منم گفتم من کامل بلدم نیازی نیس منو بپیچونین ادرسو کامل گفتم ک کجاییم ازم خاهش کردن ک پیش کسی نگم ولی با این حال دوستم و افیسرشون اومدن تا یه جایی همراهیم کردن و تمام خلاصه اینا همش کشکه شاید یه مدت خوب باشه ولی چرا اونایی ک بالا سرین همشون بعد دوسال فراری میشن خارج خودشونم اسمشو میزارن رفتن ی خط لوله تو خارج بزنن هه اونا خودشون میدونن چ غلطی کردن خاهشا گول نخورید یا علی

  56. حسین می گوید

    من نمیدونم شماها چتون شده من رفتم افیس سهیل مژدهی لامصب واقعا کلاهبرداره چنان حرف میزنه فرش زیر پاتو میفروشی مام فروختیم خب چیکار میکردیم خر شدیم. انتقال بدین

  57. حسین می گوید

    اینارو میگم بشناسین. محمد مولایی.. سهیل مژدهی اینا دارن میترکونن سره مردم شیره میمالن ما ک در رفتیم ولی پخش کنین تورو خدا هرکی گیره این دوتا بیوفته دیگه خدا ب دادش برسه

  58. ehsan می گوید

    ما رفتیم واس کار تهران بهمون زنگ زدن ک کار هس باید بیای مسول ببینتت. رفتیم چندتا سوالو خلاصه گفتن باید بریم پیش اقای مژدهی.. رفتیم خلاصه ی پسر خوشگل اومد بنام سهیل مژدهی خدا لعنتش کنه. راس هرم بود.. هرکی ندونه کیه!! فک میکنه این شخص ۳۰سالشه و داره ۳۰ ساله کار میکنه مارو رسوند ب جور کردن پول ک وقتی فهمیدم ۵۰ تومن ۴۰ تومن میخواد رفتم ولی همون روز قبلش واس یکی ۴۰تومن پول جور کرد نمیدونم چطوری.. حواستون باشه گیر اینا نیوفتین

  59. Javadkine می گوید

    سلام بچه ها ایدورام خوب باشید و از تعطیلات نوروز کمال استفاده رو برده باشید چون که من ازش استفاده نکردم یعنی یه رفیقا نامردم منو دقیقاً روز ۲ فروردین کشوند تهران به بهانه کار و یه هفته مارو اونجا اوسکل کردن شانس آوردم خر نشدم که نزدیک بود بشم ولی نشدم ولی نجات پیدا کردم. یه هفته جهنمی رو داشتم اونجا امیدوارم دیگه هیچوقت هیچکس گولشون نخوره
    کلاه بردارهای شیاد

  60. اشنا می گوید

    الان بیشتر میفهمم چرا این قدر ایران عقب افتاده و گدا صفت داره. افرین به همگیتون که فرار کردین، مایکل اسکافیلدهای معاصر. خخخخخخخخخخخخخ

    1. مھدی می گوید

      ھھھھھھھھھ دوحالت دارہ یا سادہ لوحی ھنوز و از مغزت استفادہ نمیکنی یا تو این سیستم داری شیادی میکنی امیدوارم ھرچہ زودتر خودتو نجات بدی تو جفت حالت چون تو جفت حالت بہ قھقرا میری اولی پولتو میبازی حالت دوم گیر پلیس میوفتے

    2. جمشیداحمدی کلاهبردار می گوید

      جناب اشناکه تخم نداری حتی اسمتوبنویسی عقب افتاده تویی که سرتوکلاه گذاشتن وتوهم اینقدراحت سرخونوادتوبقیه روکلاگذاشتی نه اونی که فهمیدوول کردرفت شمادروغگوهاوکلابردارارو.گداتویی کهدنهاروشامی که اونجاداری میخوری اندازه یه کف دست سیب وزمینی وماکارونی خالیه بدبخت.زرمفت نزن تواگه یه ذره عقل داشتی ک اونجاگرفتارنمیشدی فقط برداشتین همتون یه سری چیزحفظ کردین وخودتونوعقل کل دارین بقیه ملتم نادون.اگه به چشم نمیدیدم سن تقریبی همتونودوازده سیزده سال حدس میزدم بااین حرف های بچه گانتون .

    3. س می گوید

      جناب روشن فکر دلیل عقب افتادگی ما ربطی به این نداره که عضو کیونت بشیم یا نه. چون اگه عقب افتاده نبودیم کیونت نمی تونست ما رو گول بزنه. حالا یکی اومده گولش زدین و بعدا اومده بیرون دلیلش عقب موندگی نیست بلکه حرومزادگی شما هستش. اون فهمیده سرش کلاه رفته و وجدان داره که مثل شما سر بقیه کلاه بذاره.

      1. حسین می گوید

        مرسی داداش

  61. محمدرضا می گوید

    سلام منم این عید نوروز گرفتارشون شدم ولی برای من خیلی دردناک تموم شد. قضیه از اونجایی شروع شد که من سال ۹۷ پیش دانشگاهی تموم کردم و کنکور دارم ولی از اونجایی که شرایط خوبی نداشتم من متاسفانه جایی که میخاستم قبول نشدم و تصمیم گرفتم یک سال دیگه هم صبر کنم. بعد از اینکه چند ماه گذشت و من اونطوری که باید نرسیدم درس بخونم برای کنکور ۹۸ و خیلی ناامید شده بودم که نزدیکای عید شده و من هنوز هیچی نخوندم. این وسط همه چیز به ذهنم میرسید از تصمیم برای مهاجرت از کشور بگیر تا خیلی چیزای دیگه. ولی بزرگترین مشکلی که همیشه سر راه خودم میدیدم سربازی بود. این قضیه بماند تا اینجا که حدود ۳ هفته قبل از عید یکی از دوستان قدیمیم که تقریبا فراموشش کرده بودم شروع کرد به زنگ زدن و احوال پرسیدن‌ منم که توی اون شرایط روحی و وضعیت وخیم بودم بعد از یه مدت پیش خودم گفتم بابا این خیلی با معزفته و حتما خووبی منو میخواد و ببین چقدر حاللمو میپرسه. اون دوستمم که اسمشو میزارم جواد اوایل هیچ حرفی از کار و این چیزا نمیزد و فقط احوال میپرسید و از خاطرات قدیمی یاد میکرد. هیچی یه چندوقت گذشت و من خودم بودم که اول از کار و زندگیش سراغ گرفتم و ازش پرسیدم چیکار کرده کنکور و ایا دانشگاه رفته یا سربازی و یا کار و… اون هم بار اول فقط جواب داد که آره فعلا چندوقته یه جایی مشغول شدم و اونم از وضعیت زندگی من سزاغ گرفت که بهش گفتم پشت کنکوری هستم ولی خودش دیگه بیشتر از این توضیح نداد اون زمان منم بیخیالش شدم. گذشت تا از چندروز بعدش که گذشت و من براش درد دل میکردم و از مشکل غول سربازی میگفتم اون خوب متوجه شد که باید از چه راهی وارد بشه…. توی تماس های بعدیش بهم گفت که اونم همین مشکلو داشته ولی الان از جایی که توش کار میکنه امریه گرفته فرای سربازیش!!! من که اولش باور نمیکردم ولی دیگه جوری با جدیت گفت که کم کم باورم شد که این دوستم با دیپلم اوجا امریه گرفته برای سربازیش! تازه میگفت که بهش قول دادن بعد از پایان امریه همونجا استخدام رسمیش هم بکنن! این حرف هارو که میزد منو کم کم طمع میگرفت و یه جور حس حسادت نسبت بهش پیدا کرده بودم اینکه دوست من با وجود اینکه درسش از من ضعیفتر بود ولی حالا جایی استخدام میشه و سربازیشم که هیچی دیگه! بهرحال منو خیلی هوایی کرده بود و منم که خیلی دلم میخواست به هر طریقی که شده از شر سربازی خلاص بشم دوست داشتم کاری برای من هم دست و پا بکنه… بعد از یه مدت یهو گفت که چندتا از کارمندا اینجا دارن بازنشست میشن و قراره نیرو جدیدی بگیره و از اونجایی که من با پارتی به اینجا معرفی شدم متوجه شدم اگه استخدامی بود بهت خبر میدم. منم دیگه توی پدست خودم نمیگنجیدم ازش پرسیدم پس سربازی چی اونم گفت که سربازیتم همینجایی دیگه خره. من دیگه داشتم از خوشحالی دیوونه میشدم و دیگه بجای اینکه اون به من زنگ بزنه هر روز من بهش زنگ میزدم وو سراغ کارو میگرفتم . این تماس ها ادامه پیدا کرد تا اینکه منو کشوند تهران و بد داخل چیزی که بهش میگفتن خوابگاه. تا اینجای کار همه چیز برای من عادی بود حتی اون دوستش که موقع دیدنم توی تهران باهاش بود و آقا مصطفی صداش میزدم. خلاصه شب شد و رفتیم داخل خوابگاه. اولش رفتم داخل اتاق و یکی اومد و گفت که شما هم برای دوره امادگی استخدام شرکت اومدین که دوستم منو معرفی کرد و گفت اره. اونم گفت که اونم برای همین دوره اومده ( که البته بعدش فهمیدم دروغ بوده و اون خیلی وقته که اونجا بوده…) شب جا انداختیم و خوابیدیم وقتی میخوابیدیم توی سالن ۳ نفر بودیم ولی وقتی صبح قبل از همه بیدار شدم دیدم حدود ۱۰ الی ۱۱ نفر اونجا خوابیدن با ما.. صبح همه بیدار شدن و طوری نشون دادن که انگار خیلی همو نمیشناسن از قبل ولی دروغ… یه مقدار که ورزش کردیم صبحونه اوردن و خوردیم بعدش گفتن برید لباس بپوشید برید سر کلاس. کلاس های روز اول با کلیپ های استاد آزمندیان و شروع شد ک بعد از ظهر هم با معرفی سر داتو اسواران و دارودستش تموم شد. تمام مدت کلاس من متعجب بودم که چرا همش من باید وسط باشم و اینکه چرا گوشیم باید میذاشتم بیرون کلاس و از اونجایی که گوشی نو گرون قیمتی بود همش نگران بودم که ندزدنش یه وقت. روز اول گذشت و روز دوم هن به همون روال روز اول شروع شد و اینبار بچه ها نشستن یه مقدار صحبت کردیم در مورد زندگی و سختی اون توی ایران و منم گفتم که از سربازی متنفرم ولی نمیدونستم که تمام این برنامه ها برای اینه که توی ذهن منو بخونن و ازش بر علیه خودم استفاده کنن.
    توی کلاس که بودیم توجهم به نفر کناریم جمع شد که برخلاف بقیه که خیلی احترام نگه میداشتن و اصلا نزدیکم نمیشدن این یارو خیلی خودسو به من میچسبوند و گاهی شوخیایی هم با من میکرد ولی خیلی ادامه نمیداد…من توی اون جمع ازهمه کوچیکتر بودم به جز جواد دوستم که اونم چند ماهی از من بزرگ تر بود و کلا قیافه ش به بالای بیست سال میخورد.
    بعد از یک روز دیگه که گذشت من با دیدن پنل هرمی و توضیحاتش یخورده شک کرده بودم به کاراشون. بعد از روز سوم، شب سوم من به جواد گفتم که فکر نمیکنی این شرکت هرمیه و اونم گفت که نبابا این حرفا چیه و کلی برام حرف زد…
    ولی من میدونستم که یه جای کار میلنگه…
    وقتی که روز پنجم بهشون گفتم که میخوام برم و به خانوادم سر بزنم چون دلم تنگ شده و نذاشتن من دیگه شکم زیاد شد و ترسیدم. چون علاوه بر اینکه نمیذاستن بریم بیرون، حتی اجازه نمیدادن از پنجره بیرونو نیگا کنم. خلاصه من ظهر روز پنجم به جواد گفتم که میخوام برم و تصمیمم جدیه و اونم اولش گفت چند روز دیگه صبرکن تا اصل کارو بفهمی ولی قتی با اصرار من روبرو شد رفت و به بقیه گفت. بعد اقا مصطفی اومد و مصحبت کرد که دید من قانع نمیشم. منم بلند داد زدم اگه نذارید برم به پلیس خبر میدم که اینجا چیکار میکنید و اقا مصطفی رفت…
    دیدم یکدفعه دوستم جواد بهمراه همونی که همش باهام شوخیای زشت میکرد وارد اتاق شدن. جواد گفت: خب بچه خوشگل میخوای به پلیس خبر بدی نه؟ اگه میتونی بده بعدش میبینی که چطور همینجا بهت تجاوز میکنیم و بعدشم میکشیمت… اون دوستشم همش بد نگاهم میکرد. من که خیلی ترسیده بودم گفتم باشه باشه هرچی شما بگید، هرکاری بگید میکنم فقط اذیتم نکنید.
    اونا هم که متوجه شدن من خیلی ترسیدم یه نگاه به هم کردن و اومدن که مثلا شلوار منو در بیارن و من تا حد مرگ ترسیدم. ففط میگفتم ببخشید ببخشید بخدا غلط کردم و به پلیس نمیگم.! انقدر گفتم که بیخیال لخت کردن من شدن و موقت ولم کردن. بعدش کوله پشتیم رو آوردن و توشو گشتن و پرت کردن توی صورتم گفتن حالا میتونی بری آشغال اوبی حیف شد که نذاشتن همینجا ترتیبتو بدیم .بعدش جواد و اون دوستش منو بردن دم در و گوشیم و سوار ماشین کردن و بدون اینکه بفهمم از کجا به کجا میریم منو بردن یه ناکجا آباد توی تهران ولم کردن و کفش و جورابمم با یه حالت بیمارگونه از پام درآوردن و ولم کردن رفتن… من انقدر ترسیده بودم که حتی بفکرم نرسید شماره ماشینشون بردارم. بعد از کلی پرس و جو و پیاده روی با پای برهنه روی آسفالت بلاخره راه ترمینال رو پیدا کردم و رفتم نشستم اونجا تا موقعی که صبح بشه و اتوبوس شهرمون حرکت کنه…
    حالا هم از همه تون میخوام بیدار باشید و مراقب گرگ هایی باشید که با لباش دوست و آشنا و به طمع کار به هرجایی می برنتون!

  62. نیما می گوید

    سلام
    تاحالا توجه کردید ک چرا ازهمون شهر یا روستا کسیو اموزش نمیدن؟؟
    من از تهران رفتم مشهد دوست دوران خدمتمو ببینم ک بهم پیشنهاد این کارو داد بعد ۴ روز کلاس گزاشتن ….. فهمیدم قبول نکردم کارو اسمشونم گزاشته بودن فاتح تیم درهرصورت از نظرعقلانی درست نیست باز انتخاب با خودتونه

    1. زاک می گوید

      سلام‌
      منم همونجا دعوت شدم دقیقا

  63. غلام می گوید

    سلام من افغانستانی هستم ۱/۲۰/۱۳۹۸یکی دوستانم زنگ زد یه شرکت کار گرمیخوایم گفت بیا شهریار گفت شب بیا شب رفتم شهریار منو ازونجا برد رباط کریم توی یه خانه ۳۰ تا از همشهریان خود ما بود با ما بسیار مهربان بود ۴ روز درس داد من قبول نکردم امدوم بیرون

  64. معین می گوید

    اسرارخرابات به جز مست نداند
    هوشیار چه داند در این کوی چه رازیست
    چه باور کنید یا نکنید این سالم ترین سیستم فوروش در دنیاست تمام مطالب این سایت دروغه فقط باید مرجع اصلی شما ویکی پیدیا باشه لطفا در سایت معتبر ویکی پیدایا کیونتو سرچ کنید

    1. WIN می گوید

      پشتتیم داداش….!!!!!

  65. وفا فاضلی می گوید

    من سال ۸۸ به دام این شرکت افتادم میخام بگم این شرکت کلاهبرداره هر کسی هم بحثی داشته باشه من در خدمتم.اگه کسی اطلاعاتی در رابطه با شکایت از این شرکت و باز پس گیری پول داره به من ایمیل بزنه.
    [email protected]

    1. ارمين می گوید

      سلام شمارتونو میدید وات بهتون پیام بدم

    2. محمد می گوید

      من هم دیروز زدم بیرون بعد از ۱۱ روز که تو حبس بودم

  66. jafar می گوید

    ﺍﻭﻝ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻗﺎﯼ ﺩﺍﺗﻮ ﺳﺮ ﻭﯾﺠﯽ ﺍﺳﻮﺍﺭﺍﻥ ﺩﺭﺳﺘﻪ ﺩﻭﻡ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺍﺗﻮ ﺑﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩﺍﻥ ﺁﻗﺎﯼ ﮔﺎﻧﺪﯼ ﻣﯿﮕﻦ ﻭ ﻟﻘﺐ ﺳﺮ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﻣﻠﮑﻪ ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ~ﺷﺘﯿﺒﺎﻥ ﺣﻘﻮﻕ ﺑﺸﺮ ﻫﺴﺘﻦ ﻋﻄﺎ ﻣﯿﺸﻪ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﯾﻪ ﮐﻢ~ﺍﻧﯽ ﺭﻭ ﺍﺯ ﺭﻭ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﺍﺕ ﻭ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﻫﺎﺵ ﻣﯿﺸﻪ ﺷﻨﺎﺧﺖ

  67. حسین می گوید

    سلام منم ب اسم کار اداری میخاستن استخدام کنن.. وختی ک مدارک خاستن ی مدرک دفاع شخصی استادی نشونشون دادم بعد ۲ روز فهمیدم ک هرمیه.. بهونه اوردم ریختن ک باهام صحبت کنن قانعم کنن ک ما بخاطر خودت میخاییم بهت کمک کنیم و چون میدونستن استاد دفاع شخصی ام هیچ بلایی نتونستن سرم بیارن… خلاصه جاتون خالی کلی خوردیم بعدش با بهونه زدم ب چاک… مواظب .. شعرای کیونتو نتوورک اینا باشین… ویجی اسواران ی نابغه کلاهبرداره ک از ایران۱ میلیونو ۲۰۰ هزار نفر عضو جم کرده .. ما نتونستیم همسایمونو متحد کنیم ویجی اسواران این همه عضو داشته… خلاصه ب دام حرومزاده ها نیوفتین اگ دیدین ی شرکت مشکوک میزنه قیدشو بزنین… یاحق

  68. WIN می گوید

    انجمن احقاق حق مستقل (Independent Adjudication Counsel) به ریاست دیوان عالی لاهه هرگونه نزاع یا دعوادر رابطه با تجارت الکترونیک را رسیدگی و احقاق حق میکند و دعاوی کتبی از راه دور را می پذیرد و به حضور شخص نیازی نیست . کیو نت خود را به IAC واگذار کرده تا مطمئن شود که با همه مشتریانش منصفانه و به درستی برخورد میشود . لازم است بدانید که IAC قدرت کامل دارد به QNET دستور دهد و طلب خسارت کند که تا کنون این اتفاق رخ نداده است

    1. هیچکس می گوید

      داداش میشه ازت خواهش کنم با این حرفای قلمبه سلمبه، مردمو گمراه نکنی؟
      درواقع اصل ماجرا اینه که شما وارد کیونت شدی و یه پولی ازت به یغما رفته و حالا داری به در و دیوار میزنی که عضو جمع ونی و حداقل ضررتو جبران کنی و بزنی بیرون‌ تازه این در صورتیه که فرض کنیم اندکی شرافت براتون باقی مونده! در غیر اینصورت که اگه به شما اجازه بدن میخوای از ۲۰ میلیون نفر کلاهبرداری کنی که البته امیدوارم اینطور نباشه…

    2. Saadat می گوید

      داداش حالا اینا ک مال باخته اند راهش چیه ک به پولشون برسند؟

  69. WIN می گوید

    کلیه معاملات و امور حسابداری کمپانی QNET توسط سازمان بین المللی وری ساین(VERISIGN) معروف به پلیس اینترنتی تضمین و گارانتی شده است .توضیح اینکه امضای این سازمان در پای صفحات کمپانی بوده و با کلیک کردن روی آن میتوان به سایت سازمان وری ساین متصل شده و برگه تائیدیه کمپانی رو دریافت کرد .

  70. Scofield می گوید

    یه سری آدم بیچاره رو جمع کردن رو مخشون کار میکنن متاسفانه. جامعه هدفشون هم افراد کم سواد ، فارغ التحصیلان بیکار!!! و جوانان فقیر و ضعیف شهرهای مرزی و افاغنه.
    فکر کنید که فقر، بی سوادی و تعصب(که تو حرفای افراد عضو دیده میشه) یه جا جمع شود.چه شودددد؟!

  71. محمود می گوید

    سلام دوستان واسه منم مثل شما ها اتفاق افتاد و منم رفتم به آفیسشون ولی یک مشت آدم بی سواد بودن که اونجا جمع شده بودند و داشتن از توهماتشون حرف می زدن. جالب بود که یه یارویی که تا پنجم ابتدایی درس خونده بود داشت واسم از ایمن بودن سایت کیونت می گفت و جالبه که بدونین می گفت برای ایمن کردنش ماهی چند ملیون دلار جرج می کنه و به خاطر قیمت بالای اون بانک های ما نمی تونند سایتاشونو ایمن بکنند. منم یه سر رشته ای از کتمپیوتر داشتم و فهمیدم چرت و پرت میگه. اگه بری سرچ بزنی می بینی که چیزای مسخره ای می گن. قیمتش اینجوری نیستش و جستجو بکنی می بینی واسه امن کردن سایت سالی از ۵۰ دلار گرفته تا ۱۰۰۰۰ دلار می تونه خرج داشته باشه نه ملیون دلار. معلومه که چیزهای مزخرف فقط بهش می گن اونم به ما می گه. واقعا گنده تر از دهنشون دارن حرف می زنن یارو از آزادی مالی حرف می زنه اونیم که می خوره ماکارونی و سیب زمینیه اونم در حد غذای گنجشک. یارو یه جوری می گه که نمی زارم دولت حقمو از کیونت بگیره که انگار داره از کیونت پول دریافت می کنه. در حالی اون پولی که می گیره از پولی هستش که توسط دوستش به کیونت داده شده و در واقع دزدی بهتر از این کار هستش. و اینکه همه مردمی که بیرون از آفیس هستند رو به عنوان نورون می شناسند و خودشونو عقل کل می دونن و فقط از بدی بیرون می گن و خودشونو تعریف می کنن. از رفتار دوستمم بدم اومد منو با هزار بد بختیو کار و با هزار منت کشوند تهران و آخرشم دیدم گلدکوئست هستش و تازه یه دوایی هم با من راه انداخت تو آفیس که ببینید. با بالا سریش شوخی کردم نزدیک بود منو بزنه. از این اخلاقش بدم اومد. واقعا حیف به اون نان و نمکی که با هم خوردیم آدم به خاطر گول زدن رفیقش این جوری بشه. خلاصه بعد از چند روز موندن گفتم من نمی تونم سر مردم کلاه بزارم و با اینکه حرفای خوبی می زدند ولی درست فکر کردم دیدم اگه سیستم اصولی جلو بره سیستم اشباع می شه یعنی همه میان تو این کار و حدود ۳۰ میلیون خرج می کنن اگه همه ۸۰ ملیون نفر ایران بیان این کار دیگه آدمی نمی مونه و ۴۰ ملیون نفری که زیر هرم هستن هیچ مشتری ندارن که معرفی کننن پس سیستم عملا نابود میشه تازه لول های استیج و آفیسر عملا هر چیزی درمیارن صرف خوراک و خانه می کنن پس ۳۰ ملیون لول بالایی هم در آمدی نخواهند داشت. حتی مقام بالایی اینها یعنی ساپرتر که ۵ ملیون نفر میشه تازه فقط خرج دارن و درآمد کم دارن و در آمد تازه از لیدری شروع میشه. پس با این اوصاف اگه تمام ۸۰ملیون نفر ایران برن تو این کار مسلما ۷۵ ملیون ضرر می کنن و ۵ ملیون تازه پولشونو جبران می کنن و اونایی که راس هرمند پولدار تر میشن. همچنین تواین سیستم اگه زیر دست ها خریدی انجام ندهند بالاسریا پورسانت دریافت نمی کنن

  72. یوسف می گوید

    سلام شرمنده اگ مبخام بی ادبی بکنم منم چندماه بعد خدمتم یکی از همخدمتیام زنگ زد و با اسم شرکت پنروشیمی منو کشوند اونجا .خلاصه بیست ملیون دادم
    تا اینک ۶ماه اونجا بودم و هیچی عایدم نشد .بازم نمیزاشتن ک برگردم تا اینک پدربزرگم مرد و مجبور شدن بزارن بیام مرخصی ک فهمیدم هرمیه …فقط خواهر مادر اونایی ک ازش دفاع میکنن … .بیناموسا من خودم هنوز نتونستم ب زندگی عادیم برگردم مثل یک مرده متحرک شدم بخاطر ..شعرایی ک تو سرم کردن

  73. احمد می گوید

    سلام بهشون اعتماد نکنید. می گن کار ما از روی صداقت هستش ولی یک ذره صداقت هم ندارند. فقط صداقت از پایین به بالا هستش نه بالا به پایین. یعنی هر چی می تونن بهت دروغ می گن. نمونش موقعی هستش که یکی از اعضا می خواد از گروه بره بیرون. اون موقع هستش که باید خونه رو تخلیه کنند و برن جای دیگه ولی اینو بهت نمی گن بلکه می گن لوله خراب شده فردا باید لوله کش بیاد. آدمو شبانه می کشن بیرون تا یه جای دیگه ببرن. اون موقع به گروه های ۳ نفره تقسیم می شن و بیرون می زنن تا بهتون شک نکنن. اون موقع حس خلاف کاری بهت دست می دهِ ولی حق نداری چیزی بگی. ۲ سه روز الاف تو مسافر خونه ها و جاهای مختلف و غیره می گردوننت و الافت می کنن بعد می گن از این لحظه ها استفاده کنید و قدر آفیسو بدونید. اینا واسه اینکه تا افکار منفی پیشت نیاد و اصلا نمزارن یه جا بشینی. و دائما باید تو حرکت باشی تا خسته شی و شب بگیری بخوابی. حربشون همین هستش که فقط به شم به سیستم کثیفشون فکر کنید نه خانواده و نه چیزای منفی دیگه. یا واست فیلم افردی مانند آزمندیان و معظمی و افراد خارجی و کلاهبرداران کیونتو می زارن و یا ۵ شنبه ها واست فیلم سیستمی میذارن و جمعه ها هم تا ظهر یه جلسه هفتگی میذارن بعد از آن نظافت طویله آفیس و ناهار و بعد از اون احتمالا دو ساعت خواب یا مطالعه. جالبه که بدونید اینا شستن دستشوییو افتخار می دونن و خاک کثیف و نجس آفیسو مقدس میشمارن. اونایی که احتمالا بنا به دلایلی اونجا رو ترک کردنو شکست خورده می دونن. ولی اونایی که اکثرا بیرون میان بیشتر به خاطر دروغ هایی هستش که می گن و اصل حلال و حرام بودنش هستش و رفتارهایی متناقض بالاسری هاش هستش و کسایی که بیرون میانو خانوادشو تهدید می کنن. حالا اون بی ناموسیایی که سر مردم با حرف های گندشون شیره می مالند و به خاطر حرف اونا خرید می کنند اونم که جنسی نامعلوم هستش و آخرش هم خانواده طرفو تهدید می کنند منطقشون چی هستش؟

  74. مهرداد می گوید

    سلام منم چند وقت پیش گرفتار این شرکت شده بودم . یه چیزایی می گفتن که رسما پرم ریخت. می گفتن حضرت علی گفته سفره دو نفرو رنگی کن تا سفره خودت رنگی بشه. اینو به کیونت ربط می دادن .می گفتن ببینید علی (ع) گفته نتورک کار کنید. واقعا نهایت بی ناموسیه که اومدن اینجوری با اعتقادات آدم بازی می کنند. آخه حضرت علی کجا گفته به زور مردمو تر غیب کنین بیاد تو کیونت که آخرش اکثر اعضای اون چه انصراف بدن چه ندن متضرضر می شن. همچنین یه دروغ بزرگ دیگه ای که می گن اینه که دکتر معظمی و آزمندیان نتورک کار کردن و از این طریق گول می زنن و تمام گفتارشونو به نتورک ربط می دن. رفتم تو سایت خود آزمندیان و دیدم گفته همه اینا شایعه هستس و فقط برای جذب عضو هستش. منو پسر عموم بردش اونجا پسر عمویی که مثل داداش بودیم و خیلی بهش اعتماد داشتم و بچگی با هم بزرگ شدیم. اصلا نمذاشت تکون بخورم نمی ذاشت اینترنتو چک کنم و خیلی رفتارهای مشکوک که از پسرعموم سراغ نداشتم دیدم و فهمیدم گول خورده . می خواستم بزنم بیرون ولی پسرعموم و چند نفر نوبتی میومدن تا منو منصرف کنن آخرشم منو تهدید کردند اگه به کسی بگی می دونیم کجایید. پسر عموم بهم خیلی بدی کرد هیچی بهشون نمی گفت. من از تهدید کردن اینا می ترسم پسرعموم به راه بد کشیده بشه. آدم میترسه بره به گروهک ها بپیونده چون رفتارشون خیلی مشکوک بو

  75. قربانی می گوید

    سلام منم یه مدت تو این کار بودم و حدود ۱ سال و نیمکار می کردمو تا ساپورتری رسیده بودم و حتی می تو نستم ادامه بدم ونهایتا بازنشسته شم. ولی از موقعی که دیدم تو این کار فقط منفعت شخصی مهم هستش که حرف اولو می زنه دیگه تصمیم گرفتم بزنم کنار. من خودم از اون دسته آدمایی بودم که سرم قسم می خوردن و با فالو های اعتقادی که انجام می دادم خیلیا رو ترغیب به این کار کردم. ولی تو این کار ما همه عقل و هوش و چشم و گوش خودمونو به بالاسریمان داده بودیم و الکی قسم ناموسی می خوردن که موفقتون می کنیم و فقط به فکر شما هستیم. درحالی که اینجوری نبود و فقط به فکر خودشون بودن نه زیر دستشون. حتی یک شیرینی خشک و خالیم نمی گرفتن تا بیارن به زیر مجموعشون بدن و تیپ می زدن و میومدن به آفیس و نشون می دادن بله ما به اینجا رسیدیم. حتی میومدن از خوراکی بچه های آفیس می خوردن. ولی اینا به کنار می گفتیم سیستم نتورک یک سیستم انساتی هستش و دل ها را به نزدیک می کنه درحالی که اینجوری نبود. فردی که به آفیس می آوردن بلاهایی سرش می آوردن که خدا کنه کافرم دست اینا نیفته. اینا بسته به واکنش افراد رفتارهای متفاوتی از خود بروز می دهن. اگه تونستن فردو گول بزنن اون وقت هستش که الکی پز کارشونو میدن و جوری وانمود می کنن که انگار به یارو نیاز ندارن و همه چیز دست خودشونه و در واقع با این کار فردو حریص تر می کنند و با خوب جلوه دادن کار می خوان فرد مجبور کنن خودش با پای خوش بیاد خریدو بزنه. ولی اگه فرد جواب منفی بده در اون صورت هستش که همه اعضا میان و باهاش حرف می زنن تا هر جور شده نگهش دارن و حتی نزدیک هستش کار به کتک کاری کشیده شه و فردو تحقیر و ذلیل می کنن و آخرشم خانواده و خود طرفو تهدید می کنن. تو شرکت های هرمی هیچ موقع همه چیزو بهت نمی گن که می خوای بعدا چیکار کنی و نمی گن بعدا باید به دوست و آشنا و فامیلو و همسایه و دشمن و غیره باید زنگ بزنی و بیاریش اینجا و فقط فردو جو گیر می کنن و سر این کار میارن.بسیاری از افرادی سر این کار میان از روی احساسات تصمیم می گیرن و بسته به شخصیت طرف از راه های مختلف جهت ورود به این کار استفاده می کنند. مثلا اگر برای فرد مورد نظر خانواده مهم باشه از طریق خانواده به افراد فشار میارن و اگه مثلا خرید ماشین با کلاس باشه از این روش فردو ترغیب می کنند. و یک چیز مهمی هم که هستش اینه که بعد از ورود به این کار اکثر بچه ها از این کار بیرون میان. بعد از اینکه وارد این کار میشن تازه سوالات زیر مجموعه شروع میشه و بعضی بالاسریها جواب مشخصی ندارن که بدن و به خاطر همین هستش که اکثرا میرن بیرون. بعضی مواقع هستش که مثل قاچاقچیا رفت و آمد می کنن و به خاطر همین اعضا دلسرد می شن. حرف گفتنی زیاد هستش ولی تو اینجا نمی گنجه گفته بشه ولی از منی که تو این کار سررشته دارم درس بگیرین این کار عایدی نداره و اگه هم داشته باشهبه قیمت نابودی زنگی دیگران تموم میشه و اون بی ناموسایی که بالا از کیونت دفاع می کنن یه مشت آدم دزد و خلاف کار و بی وجدان هستند و چون خودشون زندگیشون نابود شده می خوان زندگی مردمو نابود کنن.

  76. هادی می گوید

    یه عده خلاف کار که باعث بدبختی بسیاری از جونا شدند. یکی از این خلافکارا رامین امامی حروم زاده و بی ناموس هستش که خودش ادعا می کرد من قبلا یه فرد لات بودم و دنبال عتیقه جات می گشتم. این آدم فقط به فکر خودش بود و فکر می کرد عقل کل هستش. موقعی که از اونجا بیرون اومدم خانوادمو تهدید کردند که اگه کاری به بچه ها داشته باشی فلان کارو می کنیم. من می گم آخه بی ناموس تو که سر من کلاه گذاشتی پول و خانواده و وقت و غیره منو گرفتی حالا داری منو تهدیدم می کنی و یه چیزیم بهت بدهگار شدیمِ واقعا اگه وجدان داشتی می دونستی این پولا حرامه و خودتونو به خریت نمی زدین

  77. Elliot می گوید

    سلام . من تصمیم گرفتم داستانم رو بنویسم الان ۲ روزه میگذره میگذره ک برگشتم از مشهد . ۱۰۰۰کیلومتر راه من رو دوستی ک ن تصمیمی بودم باهاش ن چیزی همکار بودیم۳سال پیش بهم زنگ زد البته منن وضعیتم توب نبود گف بیا کار پر درامد برات سراغ دارم و منم از خدا خواسته رفتم از اونجایی ک من ی ادم بروز و همیشه شبا تا صبح تو انواع وبسایت ها و سر کار با کامپیوتر زیاد دارم بالاخره بعد ۵روز گفتم من پول نمیخام خانواده هم برام مام نیست هیچی برام مهم نیست میخام برگردم ب زندگی قبلیم! هنگ کردند چون من ی پله جلوتر بودم ازشون هر چقدر میخاستن من رو قانع کنند نمیتونستند من روز ۴شک کردم این خمه احترام غذا های مسخره جوری ک ارزوی ی نوشابه فانتا داشتم ت ی اون چند روز لاغر شدم بالاخره گفتم بزار بمونم ببینم اخرش چی میشه؟ تحقیقامو انجام دادم و اینم بگم برنامه نویسم !! بعدش رفتم از یه نفرشون سوال کردم کشوندمش کنار گفتم ک قیمت خرید اولیه توی سایت کیونت هزینش چقدر میشه ؟ دقیقا میدونستم نمیگه و رفت بقیه رو گفت بقیه هم میومدن از بدبختیاشون میگفتن نمیدونم طرف میگف اشپز بود ماهی فلان تومن میگرفت یکی داروخونه بود !!! و … خیاط و … شب میخوابیدم گفتم من عضو میشم شرایط قبول میکنم خواستم عکس العملشون رو بدونم. !! گفتم بازی میکردم باهاشون با همشون رابطهی خودمونی ایجاد کردم!! بعدش روز ۵کفتم ساعت۷.۳۰بیدار شدم اماده شدم گفتم خدافظ من دارم میرم میخام برگردم ب زندگی سابقم و من یک مورونم و زندگی مورونیمو دوس دارم. انقدر سمج بودن تا ترمینال مشهد دنبال دنبالم اومدن باز توی راه توی گوشم میخوند اشتباه میکنی خدا تو رو فرستاده ک ی حکمتی بوده ی چیزی !! من تو دلم میگفتم احمق من ی پله از تو جلوترم تلاش نکن فایده نداره شماره چند نفرشو نو هم گرفتم ک مثلا در اینده ببینن منو خخخخخ ولی خدا شاهده افرادی ک اونجا بودن ی موس داهاتی بدبخت افغانی و …… ب نظرم افراد زیادی نمیتونن قسر در برن مخصوصا شهرستانیا و دهاتیا چون اموزشا شستشوی مغزی میدن ادمو. فورا خارج بشید وگرنه گرفتار میشید . خیلی ادمای کثیفین.

  78. رسول می گوید

    اون بی ناموسایی که سنگ این کارو به سینه می زنن همون طور که خودشونو می کشن تا جونای مردمو بدبخت کنن و عضو این سیستم کثیف بکن حاضر نیستن خانواده خودشونو وارد سیستم بکنن. اگه واقعا درست بود باید همشون پدر و مادر و تمام فامیلشونو به زور وارد این کارمی کردند ولی این کارو نمی کنند بعد انگ بی عرضگی به دیگران می زنند

  79. احمد می گوید

    سلام دوستان خسته نباشید الان که دارم مینویسم توی اتوبوسم دارم برمیگردم شهرمون پنج شیش روز بود یکی از دوستای دوران دبیرستان بهم زنگ میزد میگفت چطوری خوبی چیکار میکنی چخبر منم تعجب کردم خداییش تا یه روز گفت من تهران کار میکنم توی یه شرکت آلمانی توهم بیا اینجا یه نمایندگی بگیریم منم گفتم چه کار به نمایندگی دارم گفتم پول ندارم هیچی گفت مشکلی نیست شرایطی هم میدن ولی باید یه هفته باهاشون کار کنی منم دیگه قانع شدم خواستم برم تهران گفت بعدظهر حرکت کن تا شب برسی اینجا یه استراحت کنی فرداش بریم واسه شرکت منم مشکوک شدم کمی گفتم باشه سوار اتوبوس شدم ساعتهای ۱۱ رسیدم تهران گفت بیا رباط کریم گفتم باشه رسیدم اونجا دوستمو دیدم با یکی دیگه نشسته بود یه سلام احوال پرسی توپ کردیم اونم همزبون خودمون بود خیلی تعجب کردم دوستم میگفت منم نمیشناسم دوست مهندسه خوابگاه همشون پر بودن او مارو میبره خوابگاه مهندسی اونجا خیلی بهتره گوفتم باشه کمی پیاده روی و سوال پرسیدن که از آینده چی می خوای و از اینا خوب بگزیم کمی پیاده رفتیم گفت بزار سوار تاکسی شیم سوار شدیم کمی رفت گفت اینجا پیاده میشیم دو سه کوچه رفتیم بازم سوار تاکسی تا یه منطقه دیگه دیگه کلا منو گیج کردن که ندونم کجاست ولی از اونا بهتر میدونستم چخبره شب اونجا بودم روزش همه بیدار شدن خیلی صمیمی همه از کل شهرهای ایران ترک و کورد بیشتر بودن همه اهل روستا خیلی ساده همه از بدبختیاشون میگفتن یکی شون اسمش میلاد بود ترک غلیض بود شهر خوی یعنی هر وقت میومد از بدبختیاش میگفت آدم میخواست گریه کنه اون روز دیگه سی دی میزاشتن کارهاشون رو معرفی میکردن میگفتم یه ماه ۸۰ ملیون بهت میده بازنشسته میشی همین حرفا گفتم به به چقدر خوبه عالیه خداییش همه هم فقط مثل طوطی حرفهای همدیگرو تایید میکردند خیلی جالب بود همه گوشیهاشون ساده همیشه خاموش کلا اون دو روز نمیزاشتن تنها هم توی اتاق باشم زود یکیشون میومد ببینن چیکار میکنم خیلی جالب بود دیگه اون شبم اونجا موندم که امروز گفتم من همه چیزو میدونم که این کلاهبرداریه ولی اونجوری هم یکی یکی میومدن حرف میزدن که من کل یه هفته اونجا بمونم خوب یاد بگیرم که کلاهبرداری نیست منم گفتم میخوام برم اولش میگفتن نمیتونی بری گفتم باشه من لوکیشن رو فرستادم واسه پسر خالم تهرانه او داره میاد همینجوری گفتم اوناهم یه استرسی گرفته بودن عجیب وقت خداحافظی کلا ۳ نفرشون بودن اصلا نفهمیدم بقیه چی شدن خداحافظی که کردم یکیشون رو باهام فرستاد که منم میام میرم داروخونه یعنی تویه راهم هی میخواست منصرفم کنه تا سوار تاکسی شدم تا ترمینال غرب اون پسر باهام بود که نکنه برگردم جاشون رو یادبگیرم دیگه اینجوری شد که از اونجا رفتم الانم دارم برمیگردم شهرمون ولی کل اونایی که اونجا بودن همه میگفتن لیسانس و اینا دارن ولی هیچکدوم اصلا نحوه لباسپوشیدنشونم درست نبود خدایی همه آدمهایی ساده بدبخت که گول اینارو خوردن

    1. ابوالفضل می گوید

      سلام خیلی خوشحالم که عضو این گروه کثیف نشدین. کیونتیا موقع آوردن دعوتی به خونه از کوچه و پس کوچه ها طرفو میارن و می برن و حواسشو پرت میکنن تا یاد نگیره محله رو. و اینکه یه شام برای اون گدا گشنه ای که تو رو اونجا میاره می گیری و شیرینیو و میوه واسه مهندسی که اندازه گاوم حالیش نیست میگیری. موقعی که شما می خواین برین اون یکی بچه ها رو قایم می کنن که نکنه یه چیزی بگین تا اونا رو تحت تاثیر قرار بدین.
      من آخه نمی دونم اونایی که میگن ماهانه ۸۰ ملیون می گیریم نمی دونن این ۸۰ ملیون از کجا میاد . تو اصلا حساب کن اگه ۸۰ ملیون بدن مطمئن باش ۸۰ ملیون آدمم وارد این کار میشدن تا ماهی ۸۰ ملیون بگیرن و دیگه لازم نبود سگ دو بزنیم. این پولارو کی میخواد بده. واقعا یه ذره منطق داشته باشیم کما اینکه تو گوش نتورکر را می خونن که نتورک یعنی اینکه منطق نداشته باشین

  80. سروش می گوید

    سلام دوستان بنده تازه ازاین شرکت هرمی انصراف دادم اومدم بیرون وعلیه شان شکایت کردم بردنشان زندان والان باوثیقه اومدن بیرون دوباره برگشتن ب کارشان ،درمورد دریافت خسارتم کسی تجربه یا اطلاعاتی داره کمکم کنه ممنون میشم

    1. مجید می گوید

      اگر نی گل داد پولت هم میتونی از کمپانی بگیری… احمق تو خرید زدی از یه شرکت آنلاین بین المللی.. بی سواد!!!!

  81. علی می گوید

    سلام من هم به مدت ۱۲روز اونجا بودم۵/۹۸ اومدم بیرون اوایلش کار برای من یه خورده جذاب اومد کارهاشون هم همینطور . دوستان که بالا تعریف کردن نحوه رفتنشون هم واقعیت داشت واسه من هم همچین اتفاقی افتاد دقیقا میخواستن رو نقطه ضعف ها دست بزارن از همون شب اول که رفتم اینقد گرم گرفتن و ادعای دوستی داشتن تعجب کردم گفتم خدایا چقد مهربون چه چیزی باعث شده که اینطور صمیمانه رفتار کنن روزها گذشت و گذشت و کم کم متوجه شدم رفتارهاشون برای چی هستش حرف از صداقت میزدن اولین چیزی که نداشتن همون صداقت بود همه بچه ها دهاتی بودن بنده خدا ها به چه امید و آرزویی اومدن و اونقد رو مخشون کار میکردن که خیلی امیدوار به آینده بودن همش رو نقطه ضعف ها و نداشته هاشون کار میکردن دلیل اینکه مخفی کار میکردن میگفتن حکومت مخالفه چون به دلار پول میده و زیر نظر سازمان ملل هستش اگه همه بیان تو این کار دیگه کسی نمیره بیرون کار کنه و دولت هم مجبور میشه حقوق زیاد بده واین باعث مخالفتشون بود . همه کارها و مشاغل بیرون رو نقض میکردن .هیچ محصول خرید نمیکنی فقط پول میدی ثبت نام میکنی و دو نفر رو هم میاری بدبختشون میکنی خانواده ها رو تحت فشار میزارن خدایی نکرده یه بلایی سر خانواده بیاد تا اخر عمو پشیمونی میاره . وقتی به دوست احمقم گفتم من نمیخوام دیگه بمونم گفت تصمیم خودته ولی دوساعت باز حرف زد میخواست قانع کنه بالاسری باز از طرف دیگه میخواستن با حرف زدن قانع کنن ولی من تصمیم گرفته بودم چون حرف های زد ونقیص و عمل هاشون رو دیدم گفتم آخر این راه خوب نیست . شعارشون باز این بود تو با خوشبخت شدن خودت دو نفر دیگه رو میتونی خوشخت کنی کاملا برعکس بود . کارهاشون واقعا روانشناسی شده هست برای افراد دهاتی فوق العاده کارایی داره برای افرادی که اهل کار کردن نیستن ورویا های بزرگی دارن یه کار وسوسه کننده هست طرف از شهرستان آوردن دیدن یه مترو براش کلی خوشحالی داشت شب تعریف میکرد مترو دیدم دیگه خودتون تا آخرش رو برین .

  82. هادی می گوید

    سلام منم چند سال پیش توسط یکی از هم مدرسه راهنمایی و دبیرستان دعوت به این کار شدم. دوران مدرسه هم زیاد با همدیگه رابطه نداشتیم. اسمش حسن اسکندری اهل یکی از روستاهای ورزقان بود. من قبلا تو همین شرکت های بازاریابی شبکه ای ایرانی بودم و به خاطر همین قضیه رو همون اول به کمک خانواده فهمیدم و شب اومدم و صبحش منو بردن تو ترمینال و برگشتم. این آدم حروم زاده منو از شهرستان اهر که حدود ۷۰۰ کیلومتر با تهران فاصله داره با هزار حقه کشوند اونجا تا منو بچاپن ولی خدا رو هزار مرتبه شکر که نتونستن. خود این حسن مادر …. بعد از دو سال شنیدم رفته تو معدن مس سونگون کارگری می کنه. خدا وکیلی اکثر افراد تو این کار متضرضر میشن.

  83. عارف می گوید

    سلام به همه دوستان خواهشا سمت این شرکتا نرین. چون بی شرفا الکی آدمو جوگیر می کنن و باعث میشن بدون احساسات تصمیم بگیری و به احتمال زیاد بعدا پشیمون می شی. من یه سال پیش وارد این کار کثیف شدم و بعد حدودا سه ماه دیدم کلاهبرداریه و فقط می خوای منطق پوچتو به بقیه قالب کنی و بس و این خود کلاهبرداریه. همچنین بالاسریام اندازه گاو فهم و شعور نداشتند و فقط داد و فریاد می زدند که یعنی ما به سیستممان ایمان داریم. الان من ۹ ماهه که افسردگی گرفتم وخیلی پشیمونم که چرا قبول کردم برم اونجا. شب و روز کابوس می بینم و هر شب واسه کسی که منو اونجا برده آه و ناله می کنم که باعث شد از دانشگاه انصراف بدم و پول پدرمو به باد بدم. واقعا بی شرف و بی ناموس تر از اون کلاهبردارایی که باعث بدبختی جونای مملکت میشن ندیدم که تو این وصع بد اقتصادی به جون جونا افتادن

  84. حامد می گوید

    سلام گلد کوئست یا همون کیونت زندگی خیلیارو نابود کرده. اونی که یه زمانی واسه خودش برو بیایی داشتو, بی آبرو و بی اعتبار کرده. تکنیک گلد کوئست وسایر شرکت های بازاریابی در واقع مخ زنی هستش و اینکه برای رسیدن به ثروت باید همه چیزو کنار بذاری تا احتمالا به یه پولی برسی. ولی عزیزان بدونید یه حساب ریاضی وار بکنی می بینی که اکثر افراد تو این کار ضرر می بینند و معدود افرادی هستند که سود می کنند. چون اکثر افراد وارد شده تو این کار فریب خورده هستند بعدا به اشتباه خود پی برده و از کوئست خارج می شن یعنی در واقع ریزش زیاد هستش و هر کسی می خواد بمونه با ریزش افراد باید از نو شروع کنه. حالا اگه احتمال بدی که ریزشی نداریم و هر فرد سالانه دو نفر جذب کنه بنابر قدرت باینری که کیونتیا میگن باید بعد حدودا ۲۰ ۲۵. سال تمام ایران عضو کیونت می شن. و دیگه کسی نیست که عضو کنی و در نتیجه حداقل۸۰ درصد ضرر می کنن و نمی تونن پول خودشونو جبران کنن. تو این شرکتم اکثرا تور تایلند میفروشن تازه خودتم باید بلیط بگیری بری و خوراکتم با خودت هستش. یعنی واسه ۱۵ روز اقامت در یک هتل بی ارزش ۱۵۰۰ دلار باید بدی که اونم اکثر نمی رن و در واقع واسه هوا پول دادن. درحالی که نتورک مارکتینگ. اصلی این جوری نیستش. خواهشا اگرم می خواید برید تو این کار اولا به صورت کامل تحقیق کنیدِ اصلا به حرفشون گوش ندید همیشه با پدر و مادر و افراد دیگر مشورت کنید و فکر نکنید که حتما از این خراب شده رفتید دیگه نمی تونید برگردید اتفاقا اون طرف از خداشه که تو بمونی و یا برگردی
    همیشه در پناه حق باشین

  85. یه بنده خدا می گوید

    من دقیقا همین امروز کشیدم کنار دیشب به به بهانه اینکه قرار برم داخل فروشگاه های زنجیره ای هاپیر استار فرم پر کنم رفتم واسطم یه آقایی بودش که همکار پدرم در شرکت بودش . متاسفانه ایشون به من دروغ گفته بودن و منو با استفاده از اعتمادی که پدرم بهشون داشت به محل کارشون کشوندن که یه واحد مسکونی بودش ۱۰ نفر هم داخلش اقامت داشتن خیلی جالب بود به من گفتن ۳ روز حق خروج نداری به کسی هم نباید زنگ بزنی و …. بعدشم از ساعت ۷ صبح فرداش تا ۶ غروب فقط داشتن مغز منو شستشو میدادن منم دیگه ته قضیه رو در آوردم شبونه فلنگ رو بستم گول اینا رو نخورید دوستان . راستی همونطور که دوستان میگن همشون گوشی ساده داشتن اصلا نمیزاشتن زنگ بزنی واقعا هواستون رو جمع کنید و گول نخورید درسته وضع کار خرابه ولی دم به تله ندید که بد پشیمون میشید.
    مثل اینکه قبلا دورهاشون ۱۵ روز بوده ولی بعدش کردن ۶ روز البته بعد ۶ روز هم یه کلاس ۲ – ۳ روز میزارن این تمام چیزی بودش که ظرف همون ۱ روز فهمیدم این تجربه واقعی منه فکر نکنید الکی اومد اینجا جو منفی بدم . خواهشا هواستون رو جمع کنید به خصوص دوستان شهرستانی.

  86. اسدلله می گوید

    سلام دوستان خودم سه روز سیمنار داشتم روز سوم بود که گفت الان خرید کن دیدم که ۱۷ ملیون میخواد بعد من گفتم که من ندارم پس خانه خودم امدم دوستان همشه دورغ وارد سیتم نشوید من در افغانستان هستم

  87. رامین می گوید

    جرم های کیفری این شرکت:۱_فریب افکار عمومی۲_آدم ربایی چون نمی‌ذارن چند شب اول از اونجا خارج بشی۳_تهدید و ارعاب شخص تازه وارد ۴_گول زدن خانواده و دوستان این شرکت به شما یاد می دهد که به راحتی دروغ بگویید اگر کلکی در کار نیست چرا این ۴ مورد وجود داره؟

  88. مهدی می گوید

    اینو بخونین نوشته کوئیست
    گلد کوئیست با بقیه کیونت فرق داره بعدشم
    قبلا اگه ی دختر گوشی دستش بود میگفتیم طرف جندس ولی الان اگه نداشته باشه میگیم مونگل
    پس باید فرهنگ سازیش اوکی باش کار ندارم هرمیه یا نیست فقط میگم ک کشور ما تا ببینن ی چیزی پیشرفت میکنه جلوشو میگیرن

  89. نوید می گوید

    خدا رو شکر منم دیروز امدم بیرون مغزوشستشومیکنندتوی این کار نرید

  90. احسان می گوید

    سلام دوستان
    منم تقریباسه روزپیش ازدام این ادما فرارکردم
    ماجراازاین قراربودکه یکی ازدوستام بامن تماس گرفت وبعزازاحوالپرسی گفت چیکارمیکنی کجا مشغولی؟منم گفتم که فعلاکارم ازاده وکارخاصی ندارم.اولاگفتن این مطلب قابل ذکره که من واقعابرای خودم ومملکتم متاسفم که برای خیلی ازجووناکه فارغ التحصیل شدن کاری تومملکت وجودنداره واین باعث میشه که به هرپیشنهادکاری روبیارن.خلاصه منم ازاوضاع نامناسب کاریم براش تعریف کردم وایشونم باتوجه به اینکه خودشودریک شرکت لوازم خانگی شاغل معرفی کردوگفت که درامدشم خوبه منم ازش خواستم که منوبرای کاربه شرکتشون معرفی کنه.اونم گفت باشه من بامسوول پذیرشمون صحبت میکنم که اگه بشه برای کاربیای اینجامنم گفتم باشه پس خبرشوبهم بده.دوسه روزکه گذشت دوستم تماس گرفت وگفت مشخصاتتوبگوتامن توفرم بنویسم تحویل بدم به واحدپذیرش,منم باتوجه به اعتمادی که داشتم مشخصاتموبهش دادم وخلاصه دوروزبعدش باهام تماس گرفت که بادرخواستت باتوجه به سفارشات من موافقت کردن ومیتونی بیای تهران برای کار.منم ازمشهدراه افتادم باقطاررفتم تهران.زمانی که رسیدم تهران هواروشن بودوحدودساعتای۴بوددوستم منوچندساعتی توتهران چرخوندوقدم زدیم تاشب شد.بعدش,یکی دیگه ازدوستاش اومدن وسه نفره رفتیم تویه خونه توشهریار.که من حدود۱۰روزاونجاتواون خونه بودم.درطول روزاصلاحق نداشتیم به گوشی دست بزنیم یاتماس بگیریم فقط به من اجازه تماس گرفتن بعدازساعت۸شب رومیدادن اونم درحدیکی دوتاتماس که بتونم باخانواده صحبت کنم وتمام صحبتامم توسط اونا که کنارم وامیستادن شنودمیشد.روزهاهم ازصبح ساعت۷بیدارمیشدیم وبعدازصبحانه وکارای شخصی رسماازساعت۸صبح تا۸شب کلاس اموزشی داشتیم.انواع واقسام سی دی هاازدکترآزمندیان ومهندس فتوحی ودکترمعظمی وهمچنین تشریح پلان ومجموعه سازی وسرگذشت صنعتDSومعرفی شرکت کیونت.روزهاوشبهاهم به هیچ وجه حق بیرون رفتن ازمنزلونداشتیم.همیشه هم زیرنظربودم وبه من اینطوروانمودمیکردن مابخاطراینکه مطمین شیم که فردتازه واردمعتادنیست بایدزیرنظرخودمون باشه.خلاصه تاده روزکه اونجابودم من روزهشتم بودکه بهشون گفتم حوصله ام سررفته ازبس توخونه ام وبیرون نرفتم وحتی نمیفهمیدیم که کی روزمیشه وکی شب.همش پشت سرهم کلاس بودوفقط واسه ناهارویه استراحت کوتاه درطول روزوقت داشتیم وبقیش,همش درگیرکلاس بودیم.روزهشتم بودکه باخانواده که تماس گرفتم گفتم درموردشرکت کیونت تحقیق کنین ونتیجه روبهم بگین.روزبعدکه تماس گرفتم باخانواده بهم گفتن که این شرکت کلاهبرداریع وغیرقانونی.ازاون روزتصمیمموگرفتم که ازاین کارانصراف بدم ویک بارسرکلاس بهشون گفتم که من نمیتونم اینجاکارکنم امااونابه هربهونه ای بودبحساب قانعم کردن ولی من تصمیمموگرفته بودم که برگردم مشهد.خلاصه گفتم بذارببینم این یکی دوجلسه اخرش,چی میخوان بگن وکل روش,کارشونواشنابشم.روزاخربودکه,دیگه قراربودبعدازکلاسام ثبت نام کنم من دراولین کلاسی,که صبح برگزارشدگفتم من تصمیمموگرفتم ودبگه اصلانمیخام که تواین کاربمونم.گفتم من میخام وسایلموجمع کنم وبرم.اوناهم که دیدن من واقعاقصدموندن ندارم بهم اجازه دادن که برم وسایلموجمع کنم وبرم.درنهایت بااین شکل ازاین کارخارج شدم ولی الان واقعادوس دارم به رفیقم بگم که ازاین کاربزنه بیرون.چون واقعابه این موضوع شک دارم که تواین کارآینده خوبی درانتظارآدم باشه.درهرصورت چون به کارش,خیلی مطمینه ویقین داشت که ازاین کارثروتمندمیشه اززنگ زدن بهش منصرف شدم.امیدوارم که مشغول هرکاری که هستش درکارش موفق باشه.چون دوستی ماقدیمیه ومن همیشه موفقیت دوستانم ارزوی شخصی من بوده وهست.
    ازتوجهتون ممنون ومتشکرم
    به امیدموفقیت جوونای ایرانی باحمایت دولت ازاین قشرارزشمندجامعه

  91. محمدرضا می گوید

    جناب آقای ادمین محترم
    زمانی که اطلاعات کافی ندارین لطفا یه سری اطلاعات غلط رو واسه بازدید بیشتر سایت کپی پیست نکنید
    کمپانی qi فوق العاده معتبره
    علتش هم ۲۲ سال سابقه بدون کوچکترین شکایتی
    تماما پورسانتها واریز شده و محصولات پرداخت شده
    اگه تو ایران یه سری ها محصول نگرفتن به دلیل تحریم مجوز نداشتن شرکته
    اون نفری فک کنم ۱۱ م.شاکری همون محمد شاکری هستش که اگر به قول شما اون همه کلاهبرداری کرده بود الان راست راست راه نمیرفت
    ایشون بعد از سال ۹۰ دو تا شرکت دیگه هم کار کردن قانونی و الان در تلفیق هنر لول ۴ ۵ احمد رضایی هست
    انقد اطلاعات اشتباه به خورد مردم ندین لطفا
    التماس تفکر

  92. برنده برنده می گوید

    زنده باد کیونت زنده باد سر داتو ویجی اسواران زنده باد پاتمن سیناتیراجا زنده باد جوزف بیسمارک و خانوم ایرانیش زنده باد خانوم دونا ایمسون
    آقایون چطوره ما تو پارک نمیتونیم دختر پسر باهم باشیم اما تو بادران پنبه ریز و بقیه شرکت های محترم زیر یک سقف دختر پسری کار میشه
    الان اینجا ما اصولی بدون حاشیه
    پاک بشر دوستانه داریم کار میکنیم
    چرا انقد جو منفی میدین
    چرا ایران زیر نظر سازمان جهانی نیست
    چون ۵۶۰۰ دلار هر نفر ایرانی رو نمیدن
    چادر های کیونت که تو زلزله بم کمکتون کرد چشاتونو کور کنه سگ هایی که ازشون دزدیدین هم که دیگه هیچی

    فقط بدونین هیچی مفت به دست نمیاد عرضه میخواد
    من به پدرم اگه شک کنم به پاتمن و ویجی اسواران سر سوزن شک نمیکنم

    1. عیسی می گوید

      خاک برسرت داداش تاحالااول کارت بزاریه دوسالی که توش موندی ونتیجه نگرفتی اونوقت می فهمی چی به چیه الان داغی دست خودت هم نیست چون اینقدرمغزت روشستشو دادن که الان داری به ویژن هات فکر می کنی ولی یه موقعی می فهمی که هرچی بهت وعده وعید دادن که شش ماه افیسرمی شی ویه ساله لیدرمی شی همش پشمه .‌‌‌..فقط پشمه

  93. Farzad می گوید

    بدبخت ها ذهنتونو بزرگ‌کنید کیونت نجات دهنده ست اگه کلاه برداریه چرا تیم بزرگ‌ منچشتر سیتی حامیشه اوناییکه میگن ما رفتیم کلاه برداریه دروغ میگن به ناموسم اونا یا معتاد بودن یا جنمشو نداشتن کیونت شعارش اینه(کمک به جامعه بشریت)

    1. احمد می گوید

      اگه ناموس داشتی که تو کیونت نمی رفتی. به خاطر کیونت زشته قسم ناموسی بخوری. بعدشم چه ربطی به معتاد بودن داره و یا جنم وقتی اعتقادات مسخرتو به این و آن قالب می کنی. وقتی خودت چشم بسته بدون منطق, بدون اینکه تحقیق کنی میای عضو این گروه می شی واسه اینکه پولتو برگردونی دست به هر کاری می زنی. خودتونم می گید دیگه نتورکر باید غیر منطقی باشه تا هر کی هر چی گفت واسمون تاثیر نذاره

  94. استیج می گوید

    باسلام خدمت دوستان:اسم مستعارمن عرفان هست کلاکارکیونت یادیگرشرکت های بازاریابی شماهارو واسه کارهای اداری ودیگرکارهادعوت به کارمی زنندواین دعوت هم ازطرف دوستان نزدیک هم خدمتی همکلاسی یااشناهست،بعدزمانی که وارداون شهری می شیدکه دعوت خوردید مثلامن چالوس دعوت خوردم سعی می کنن یه جوری بهتون آدرس بدن که راه اونجارویادنگیری بعدمعرفت یاهمون رفیقت بایه فردی که یالول افیسری داره یاساپورتری میاددنبالتون وصحبت های اولیه روباهاتون می کنه که ببینه راجب به کارچقدرآشناییت داری بعد وارداون شرکت می شید که به اسمhome officeهمون خونه هستش؛وقتی به داخل خونه می روید،یهومی بینیدیه تعدادی جوون اونجان یک نفرهمه رو واستون معرفی می کنه وبه گرمی باهاتون رفتارمی کنن که خودتون هم تعجب می کنید هنوزنمی دونی کارچیه ازهرکس هم سوال بپرسی ج رونمی ده می گن چهارروز صبرکن همه چیزرو راجب به کارمی فهمی روز اول کلیپ های محمودمعظمی به اسم ده نمک ۱و۲روواستون پلی می کنن وهمچنین کلیپ های اقای علی اکبرجلالی پدرitایران روبعدش هم یه نفرکه پرزنتوره یه پلنی به اسم فالوکاغذی واستون می ره که فرق تجارت قدیم تاالان روبهتون می گه واسم بازاریابی برای اولین باراونجا به گوشتون می خوره وبعدازاتمام اون روز شب همه شاد وخندنون ورقص که خودت هم تعجب می کنی وبعدازاون هم یه شام نیمه مزخرفی که اون هم علتش روجلوترواستون می نویسم ومی خوابیدوفرداهم یه پلنی روواستون می رن که می فهمیدکارچیه پلان جهانی باهمون شکل هرم روواستون می کشن که تازه بانحوه کارت اشنامی شی وفرداوپس فردا هم کلیپ هاو پلان های دیگری می بینی به اسم پلان تفاوت ها که کلیپ کیوساکی نیمانهاوندی تیم سلزو….روزچهارم هم اسم کمپانی روواستون می گنq netوکلی هم روش ارزشگذاری می کنن وبعدازاون هم که می خوان یه منتی سرت بزارن می گن منتظریم تاییدت ببادتواین چندروزهم جوری رومغزت کارکردن وجوری باهات رفتارکردن که دوست داری بمونی وقتی تاییدیت میادبعدش مرحله ۲رو واست آماده می کنن کلی بهت انرژی می دن ومی گن زنگ بزن واسه پول اولش جامی خوری ولی بعدش این افراداینقدربهت روحیه می دن که فقط دوست داری زمین وزمان روبه هم بزنی وپول محصول روجورکنی محصول هاهم سه مدلن چون کشوره مااین شرکت غیرقانونی وگمرک هم سخت هست واسه همین ازمحصولات فیزیکی استفاده نمی کنن وبیشترتورهای مسافرتی استفاده می کنن که خودشون شامل امتیاز ۳که مبلغش ۲۲میلیونه امتیار۵مبلغش ۳۰میلیون به بالا امتیاز۷ مبلغش ۴۰میلیون به بالاست کارشون هم اینجوری دونفرروبیاروباکمترین امتیازبشون سه چپ سه راست ۲۵۰دلارپول می گیری ودونفرتوهم بایدهمین کاروکنن دوباره دستت می خوره به باینری وهمینجوری پول می گیری من خودم باامتیاز۳واردبه کارشدم وقتی ثبت نام زدم وtcروفعال کردم دیگه کسی من وفالونمی کردکسی زیادتحویل نمی گرفت بعدش وقتی من رو واردجلسه tcدارهاکرون تازه فهمیدم کل کاراینهاصحبت کردن یافالوکردن افرادجدیده که هرطورشده اونهارو ورودی کنن تابقیه پورسانت هاشون روبگیرن تازه فهمیدم اینهمه خوب بودن واین حرف هاهمش پشم فقط واسه ورودیم بودکه اینقدربهم بهامی دادن بعدبهم گفتن بایددونفرت روبیاری که هرکسی میومد ومی فهمید این همون شرکت گلدکوئست سابق فرارمی کرد من حدودا۶ماه طول کشید تااستیج زدم یعنی دونفرم رو واردبه کارکردم خیلی سخت بود تازه هرماه باید۲۰۰هزارتومان وایه خرج ومخارج پول بدی که تقریبامن تواین شش ماه۲میلیون خرج کردم کلی بدهی که اونهابهم گفته بودن تودوماهدمی تونی بااین کارتمام بدهی هایت روبدی ؟ولی بازوایسادم وپورسانت وحق معرفی دونفرم رو که حدودا۵۰۰دلارشد روگرفتم که همش روواسه خرج ومخارج خودم نگه داشتم بعداز سه چهار ماه دیگه ۲نفرم نتونستن نفراتشون روبیارن وازکارفرارکردن ورفتن دوباره من موندم تنهایه ۴ماه دیگه موندم ۱نفردیگه رومعرفی کردم ۱۵۰دلارهم حق معرفی گرفتم اون هم واسه خرج ومخارج نگه داشتم ولی بازهم دوماه بعداون یه نفرم هم رفت من حدود۱۸ماه تواین کاربودم وتنهای تنهاباگرفتن ۷الی ۸میلیون نمی دونستم چیکارکنم که ازکاراومدم بیرون ۱۸ماه وقت خودم روتلف کردم ۲۲میلیون هم پول به باد دادم ۳نفر روهم بدبخت کردم این کار توایران کمترج می ده وطبق تجربه من ازهر۱۰نفر۱نفرتواین کارموفق می شه تازه اون دیگه قیدهمه چیزروتوزندگیش زده این کارپورسانت می ده مشکلش اینه که یه شخصیت مزخرف روانی دیگه بهت می ده افسردگی بهت می ده بدبختی بهت می ده بدهکاری بهت می ده داداش من اگه تودایره نفوذی خودت ۴نفر رونداری وارداین کارنشو واگر۴نفرت هم تودایره نفوذی خودشون ۴نفرروندارن وارداین کارنشوتهش پشیمانی این کمپانی اساسش درسته ولی پایش بی منطقه اونهایی که میان اینجا زرمفت می زنین ومی گین زنده بادq netوقتی مثل من۱۸ماه اواره بودین تواین کارودوسال ازعمرتون وخیلی چیزهای دیگه رواونوقت می فهمین شستشوی مغزی یعنی چه هرکس صلاح خودش رومی دکنه وظیفه ماراهنمایی شماعزیزان اگه بیشترراهنمایی می خواین بااین شماره تماس بگیرید۰۹۱۶۰۲۵۳۸۶۲

  95. نواز می گوید

    بچه ها بخدا قسم شرکت هست همه چی هست ولی روشش تو ایران ریدن بهش بخدا خانوادهاتون بدبخت نکنید
    چون اولش تمام کسایی که اونجا هستن باهاتون همسویی میکنن بعد بهتون احترام میذارن کاری میکنن از خانوادتون زده بشید

    1. یه آدم ساده می گوید

      سلام دوستان من بلوچم و اهل شهرستان سرباز هستم میخوام چیزی رو که تجربه کردم رو بهتون بگم یکم زیاده ولی مفیده

      یه روزی توی خونه نشسته بودم که گوشیم زنگ خورد برداشتم یه شخصی بود که قبلا به دوستم زنگ زده بود که یه کاری جور کرده که منتاژ تابلوهای برق هستش(این روگفته بود که دوستم رشته برق بود) دوستم بهش گفته بود که نمیتونه بیاد، و ازم پرسید رشتت چیه ترم چندی منم گفتم رشتم برق هستش، بعد بهم گفت یه کاری هستش ۳۰ روز طول میکشه و توی این ۲۰ روز میتومم ۵ میلیون درامد به دست بیارم منم که اسم ۵ میلیون رو شنیدم گفتم باشه اینم بگم طرف دوست دوستم بوده توی دوران دانشجویی و بلوچ هم بود به خودم میگفتم بلوچ هستش منم بلوچم پس بهش اعتماد کردم
      آقا به هزار بدبختی بود خودم رو رسوندم تهران داداشم باهام قهر کرد که نرو کرونا افتاده اما من گوش نمیدادم
      رسیدم تهران زنگ زدم بهش که بیاد دنبالم یه آدرس بهم داد که بیا فلان آدرس چهارراه رباط کریم رو داده بود، وقتی رسیدم زنگ زدم گوشی رو بر نداشت هی بهش زنگ زدم و پیام دادم برنمیداشت اعصابم خراب شده بود البته من ساده اولش فک کردم شاید گوشیش رو دزیده باشن خلاصه عصبی بودم که توی این شهر غریب کسی رو ندارم خلاصه خسته شدم گفتم تا شب نشده برگردم شهرمون توی راه که داشتم میرفتم طرف ایستگاه شاهد زنگ زد که گرفتار بوده و سرش شلوغ بوده( که بعدا متوجه شدم همش دورغ بوده) گفت بیا چهارراه رباط گفتم نه نمیام خودت بیا ایستگاه شاهد اوتم قبول کرد اونجاهم چندساعتی منتظر بودم نزدیک های شب شد اومد با یکی دیگه که اونم بلوچ بود تا اومدن احوال پرسی کردن شروع کردن به حرف های گنده منده زدن رفتیم طرف خوابگاه ولی به این سادگی ها منو نبردن اونجا قبلش یه نفر رو آوردن که کورد بود و ازش تعریف میکردن که خیلی دلسوزه خلاصه طرف رو که دیدم جوون بود شروع کرد از فاروق( کسی معرف من بود) تعریف کردن که خیلی کار بزرگی کرده برات، بعدش رفتیم خوابگه خیلی برنامه ریزی شده کار میکردن و همش نقش بازی میکردن یه جوری منو بردن اونجا که آدرس رو گم کنم طرف های شهریار خونشون بود داخل شدم چندتا مبل پاره پوره دیدم یکی اومد ازم چند سوال پرسید درمورد صداقت و وابسطه نبودن به خانواده و… بعدش بهم گفت پیفرستم بالا تا ببینن شرایط رو دارم یا نه( همش الکی بود از خداشون بود) رفتیم بقیه بچه هارو برام معرفی کنن همه بهم احترام میزاشتن و خیلی با ادب خودشون رو جلوه میدادن مثلا تا همدیگه رو میدیدن میگفتن “درود برشما، درود به شرفتون” و از این حرف ها خلاصه روز بعد شروع کردن به آموزش دادن( شستشوی مغزی) فیلم های انگیزشی نشون میدادن یه فیلم بود درمورد دهکده نمک اون رو نشون میدادن و همون روز درمورد QNET حرف زدن و از کارایی که میکنه منم شک کردم که هرمی باشه اون معرفتون همش کنارتونه شمارو زیرنظر داره هرکاری کنین میره به بالاسریش میگه بی شرف، یه چیزی که شک کردم این که هیچ کدومشون گوشی لمسی دستشون نبود تا گوشی رو دستم میگرفتم میگفتن بزار کنار یا وقتی کنار خودم میزدم به شارژ میبردنش یه اتاق دیگخ به شارژش میزدم از غذاهاشون که نگم همش چرت بودن خلاصه شب که شد درمورد QNET سرچ کردم وقتی که همه خواب بودن، فهمیدم کلاهبرداریه و اصلا توی ایران نماندگی نداره و همش فریب کاریه، حالم بد شد میخواستم همشون رو توی خواب خفه کنم مخصوصا این فاروق بی شرف رو خلاصه صبح شد دیگه میدونستم نقششون رو من رو که دیدن خیلی کنجکاوم و هی درمورد کار عملی( منتاژ تابلوی برق حرف میزنم) و آمارم رو بهش میدادن یه نفر رو آوردن که کار رو برام توضیح بده بهم گفت که بهت چی گفتن منم گفتم رو کرد به طرف فاروق بهش گفت چرا بهش دورغ گفتی منم خیلی عصبی شدم و از همونجا گفتم ادامه نمیدم و اون هی بهم میگفت تو داری این فرصت طلایی رو از دست میدی منم میگفتم اشکالی نداره خیلی سعی کردن یه هفته منو نگه دارن اما من ادامه ندادم بهم گفتن بمون حداقل کار رو بفهمن میگفتم نه( چون خودم شبش کلا فهمیدم چه خبره) میگفتن تو عقل نداری، ساده هستی بعدا پشیمون میشی میگفتم باش قبول من عقل ندارم ولی میخوام برم خلاصه به هزار بدبختی بود اومدم بیرون حتی میخواستم برم شکایت همشون رو بکنم اما بی شرف ها منو از یه راهی بردن که آدرس رو فراموش کردم
      خدا لعنتت کنه فاروق جدگال و نوید جدگال(برادر همین فاروقه) راسی بیشترشون بلوچ های ساده بودن

  96. احمد می گوید

    خدا ازشون نگذره منم گول زدن. منم چوب اعتماد به بهترین دوستمو خوردم. اما بعدش پشیمون شدم و زدم بیرون. واقعا اخلاقیات تو این گروه معنا نداره و با اینکه میگن ما شما رو گزینش می کنم که اینجا بیایی ولی در واقع از خداشونم هست که ما قبول کنیم و یه منتهایی سرت میگذارن که وسوسه شی. هر چیم میکن مثل طوطی حفظ کردن و یه لحظه هم بهش فکر نمی کنن. آخه بگو احمق با این کار فقط بالاسری های شیاد پولدار میشن نه اون زیردستیا. می دونم اونایی که تو این شرکت ها بودن مغزشونو دادن به یه سری آدم دزد و قاچاقچی و اراذل و زندگی خودشونو و دیگرانو نابود می کنن

  97. علی دهقانی کیقال می گوید

    هیچ موقع با زیردستای خودشون رو راست نیستن. بعضی مواقع میگفتن لوله ها خراب شده باید لوله کش بیاریم تا لوله ها رو تعمییر کنه باید بریم. همه رو شبانه به چند دسته تقسیم می کردن و به فاصله می زدن بیرون. می گفتن تو خیابون با هم نباشین تا بهتون شک کنن. خیلی حس بدی داشتم احساس می کردم انگار دارم قاچاق یا خلافی می کنم. موقعی که می رفتیم مثل یه برده با آدم برخورد می کردن. می گفتن نشین راه برو یا فلان بهمان. یه بار اونقده راه رفتم که پام کبود شده بود. این کارا به خاطر این بود که خسته شی و به گول خودشون موج منفی نگیری. بعضی مواقعم می بینی سه چهار روز تو این مسافرخونه یا این مسافرخونه الافی. دلیلشم نمی گن . بعدشم می گن از این لحظات استفاده کن و از این چرندیات. دلیل اینکه شبا همه رو این ور اون ور می برن اینکه یکی از بچه ها تهدیشون کرده و یا می خواد بره به خاطر همین می ترسن برن این بی شرفا رو لو بده به خاطر همینه. افرادی که تو اینکار هستن فکر نکنین آدمای شجاع و جربزه داری هستن. اینا یکسری آدمایی هستند که فریب حرف های قشنگ و توخالی بالاسری های خودشونو خوردن و یا اینکه دوستان ناباب باعث شده به اونجا برن. بعضیا هستن که بعدن میفهنن که اشتباه کردن و میزنن بیرون ولی یه عده هستن چون پلهای پشت سرشون توسط بالاسریهای بی ناموسشون خراب شده دیگه مجبورن به کثافت کاریهاشون ادامه بدن. وقتی نمیذارن در مورد کارشون تحقیق کنی و یه سری فیلم و اسپانسری منچستر و هزار کوفت دیگه بهت نشون میدن و باعث میشن قدرت تصمیمتو از دست بدی به این نمی گن کلاه برداری؟ و اینکه اصلا نمیذارن با خانوادت مشورت بکنی. همین افراد بالاسریها یک عدشون خلافکار بودن نمونش رامین امامی بی ناموس که باعث بدبختی خیلیا شده قبلا یک لات بی سرو پا بوده و قاچاق زیرخاکی می کرده و عن آقا الان واسمون آدم شده.خلاصه عزیزان نون کارگری شرفش می خوره به این کارا. فکر نکنین که شما اولین نفری هستین که پا تو این کار میذارین صد در صد افراد زیادی دور و بر شما هستند که گول این افرادو خوردن و بعدا بنا به دلایلی زدن بیرون. به خاطر آبروشون هیچی نمی گن

  98. Mj می گوید

    سلام دوستان عزیزم منم مثل شما فکر میکردم ولی حالا داستان کلا عوض شده چرا که برادرم الان تو این شغل به آزادی مالی رسیده هیچی نداشت ولی حالا خونه چندتا چندتا ،ماشین آنچنانی سفرهای خارجی چی بگم …

  99. احمد می گوید

    سفرهای آن چنانی و ماشین های آن چنانیو از همین بدبختایی که گولش زده بدست اومده. آره بدبختا هوا خریدن که یک عده پولدار شن

  100. هادی می گوید

    آقای آزمندیان که سمینارهاشونو تو کیونت جهت آموزش عضوها نشون میدن, از خود این افراد شاکی هستن. خودشم میگه بازاریابی شبکه ای یک علم ولی تو ایران ازش سوء استفاده میشه. دوستان می تونن با سرچ “دسیسه های هرمی آزمندیان” تو گوگل کلیپو ببینن. این تجارت موقعی خوبه که مثلا پرایدی که ۶۰ ملیونه بتونی ارزون بخری که به دردت بخوره نه اینکه یه توریو گرون بخری و آخرشم نتونی بری.