چگونه به آسانی احساساتمان را بروز دهیم ؟
اگر فردی هستید که از نظر احساسی تحت فشار قرار گرفته‌‌اید، کنترل تعارضات در روابط برایتان دشوار خواهد بود. وقتی از همسرتان ناراحت می‌شوید، به خوبی نمی‌توانید در مشکلات با او کنار بیایید. ممکن است آنقدر ناراحت شوید که نتوانید به درستی فکر کنید
بنابراین مرتباً کارهای اشتباه انجام می‌دهید و این صرفاً اوضاع را وخیم‌تر می‌کند و مشکلات روابط‌تان به همراه احساساتی که دارید را از کنترل خارج می‌کند اما نباید اینگونه باشد. مثل هر مشکل دیگری، پاسخ به مشکلات نیز شناخت بهتر آنهاست. اگرچه ممکن است به نظر نادرست باشد اما این بدان معناست که باید احساسات خود را درک کنید، نه اینکه از آن فاصله بگیرید.
همانطور که گفتم، وقتی احساسات بسیار شدید باشد، می‌تواند آنقدر قوی باشد که بر تفکر فرد غلبه کند. در این صورت نمی‌توانید قسمت احساسی مغز را خاموش کنید، همانطور که با یک کلید، چراغی را خاموش و روشن می‌کنید. با این حال، دانشمندان حقیقتی را کشف کرده‌اند که گاهی اوقات می‌تواند حداقل مانند یک کلید تاثیر داشته باشد و در شناسایی و برچسب زدن احساسات می‌تواند قشر پیشین پیشانی را تقویت کند که با کاهش فعالیت آمیگدال(بخشی از مغز که احساسات را کنترل می‌کند) همراه است. به بیان ساده‌تر، وقتی به احساسات خود برچسب می‌زنید، اغلب کمتر احساس واکنش‌پذیری می‌کنید. مهمتر از آن، هنوز هم می‌توانید احساسات خود را بپذیرید و به خوبی احساس کنید اما این احساسات بر شما یا تفکرتان غلبه نمی‌کند.
همانطور که مختصر توضیح دادم، می‌توانید با تمرین کردن، توانایی خود را برای نشان‌گذاری احساسات تقویت کنید. آگاهانه انتخاب کنید و به احساسات خود توجه کنید و در مورد هر احساسی، خوب فکر کنید. اگر در درک احساسات خود(مانند بسیاری از مردم) مشکل دارید، ممکن است بخواهید لیستی از احساساتتان را بنویسید. لیست را نوشته و در دسترس خود نگه دارید تا هر زمان که خواستید، بتوانید آن را مرور کنید
با آموزش برچسب زدن به احساسات خود، خودآگاهی بیشتری نسبت به آن ایجاد می‌کنید. سپس می‌توانید با کمک به خودتان و رابطه‌تان به این آگاهی پاسخ دهید. ممکن است برای مشکلاتتان با خودتان ابراز همدردی کنید و همچنین ممکن است با شریک زندگی‌تان برای حل تعارضات تلاش کنید. حتماً به احساسات مثبت و منفی خود توجه کنید.
به این ترتیب می‌توانید در حل مشکلات رابطه‌تان با قدردانی از شریک زندگی و با لذت بردن از گذران زندگی با همدیگر، تعادل برقرار کنید. در حقیقت، تحقیقات اخیر اهمیت یادگیری مراقبت از تمام احساسات را نشان می‌دهد، نه صرفاً احساسات منفی، زیرا افرادی که فقط بر احساسات بد و رنج‌آور تمرکز می‌کنند، در معرض احساسات منفی بیشتری قرار می‌گیرند.
همانطور که احساساتتان را شناسایی می‌کنید، حتماً با آن ارتباط برقرار کنید. در واقع این بدان معناست که آن را تجربه کرده‌اید نه اینکه فقط نام آن را بدانید. به طور مثال، ممکن است گریه کنید یا فشار و سنگینی را بر روی قلبتان احساس کنید نه اینکه به طور واضح بدانید که غمگین هستید، همانطور که در مورد آب و هوا اظهارنظر می‌کنید.
با نامگذاری کردن و پذیرش احساسات به جای انکار آنها یا مبارزه با آنها، یا غلبه بر آنها، راه درست پاسخگویی به آن، به شیوه‌ای سالم خواهد بود. متوجه خواهید شد که می‌توانید با دلسوزی به درد خود پاسخ دهید، همانطور که اگر کسی که دوست دارید دچار رنج روحی بشود، پاسخ می‌دهید. شما به طور طبیعی با خودتان صحبت خواهید کرد و از خودتان مراقبت و حمایت بیشتری خواهید کرد. با داشتن احساسات بیشتر و شدیدتر، همچنین قادر خواهید بود با درک بیشتر آن به شریکتان پاسخ دهید.
نتیجه این است که شما می‌توانید با شریک زندگی‌تان برای ادامه ارتباط، همکاری نزدیکتری داشته باشید، حتی در شرایطی که تعارضات و شرایط دشوار را تحمل می‌کنید.
منبع : مجله سلامت