حسین غول کیست و اهل کجاست +فیلم درگیری حسین غول در خیابان صفا

0

حسین غول کیست ، حسین غول بچه کجاست

دومین فردی که نامش در لیست محکومان روز ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ بود، حسین امبرآبادی فراهانی، معروف به «غول» بود. وی به‌دلیل هیکل درشت و وزن سنگینش به غول معروف شده بود. این مرد از اراذل سطح یک و شروری سابقه‌دار بود و در یکی از پرونده‌هایش مأمور کلانتری را زخمی کرده بود. او بعدازظهر سوم خرداد سال۹۸ در خیابان صفا حوالی میدان امام حسین و در جریان درگیری، پسری را با شلیک گلوله به قتل رساند و پدرش را زخمی کرد. وی پس از جنایت راهی مرزهای غربی کشور شده بود که از ایران فرار کند اما دستگیر شد. او اعتراف کرد: چند وقت قبل دوستم امین پیش من آمد و مدعی شد که با یکی از بچه‌های محله‌شان درگیر شده است. می‌گفت که درگیری بر سر یک نفر دیگر بوده است. نمی‌دانم راست می‌گفت یا نه، اما من واسطه شدم که آشتی کنند. وقتی برای آشتی نزد مقتول رفتیم، او حرفم را زمین انداخت. حتی یک روز با امین در قهوه‌خانه بودیم که مقتول به آنجا آمد و با هم درگیر شدند. پس از آن امین یک اسلحه به من داد و گفت پیش خودت نگه دار. اما مدام در گوشم می‌خواند که برو حال مقتول را بگیر‌.

شرارت اشرار تهران

تا اینکه روز حادثه مقتول را در خیابان دیدم و با او چشم تو چشم شدیم و جرو‌بحثمان شد. سپس به خانه برگشتم و اسلحه را برداشتم. وی گفت: به مقابل مغازه گوشت و مرغ‌فروشی مقتول رفتم و در درگیری ناخواسته چند گلوله شلیک کردم. پس از اعترافات غول قاتل، وی به قصاص محکوم شد و این حکم به تأیید قضات دیوان‌عالی کشور رسید. حسین غول سحرگاه دیروز به سالن اجرای حکم زندان رجایی شهر منتقل شد و او نیز مانند همه محکومان برای زنده ماندنش تلاش کرد اما اولیای دم درخواست او را نپذیرفتند و شرور شرق تهران به دار مجازات آویخته شد. قصاص قاتل شرور معروف سومین قاتلی که در کنار قاتل وحید مرادی و حسین غول قصاص شد مرد بوکسوری بود که در یکی از هولناک‌ترین جنایت‌های پایتخت ۲ دخترش را همراه با پدرزن و مادرزنش در خانه‌شان در بلوار نبرد به قتل رسانده بود. شروع این پرونده به ۲۰ مهر سال۹۷ برمی‌گردد.

آن روز مردی با کلانتری نبرد تماس گرفت و از جنایات وحشتناکی که برادرش به نام حسن رقم زده بود، پرده برداشت. وی گفت: برادر ۴۷ساله‌ام سال‌هاست با همسرش اختلاف دارد. دیروز ظهر چندبار با برادرم تماس گرفتم اما با حالتی خاص با من صحبت کرد. نگران شدم و به خانه‌اش رفتم و پس از ورود با جنایت وحشتناکی که برادرم مرتکب شده مواجه شدم. او ۲دختر خودش و پدر و مادر همسرش را کشته و بعد از قتل دست به‌خودکشی زده بود که او را به بیمارستان رساندم. با این تماس مأموران قدم در محل جرم گذاشتند و با جنازه‌های خونین سولماز ۱۹ساله، ساناز ۱۷ساله و پدربزرگ و مادربزرگ آنها به نام سبزعلی ۷۹ساله و بمانی ۷۰ساله روبه‌رو شدند.

به‌دنبال این اتفاق هولناک، ‌عامل قتل‌ها دستگیر شد و در بازجویی‌ها به جنایت اقرار کرد. وی مدعی شد که بر سر اختلاف با همسرش دست به این جنایت زده است. این مرد مدتی بعد به اتهام قتل پدرزن و مادرزنش به قصاص محکوم شد و پس از قطعی شدن رای، سحرگاه دیروز پای چوبه دار رفت و به دار مجازات آویخته شد. اما چهارمین مرد محکوم به قصاص که سحرگاه دیروز پرونده زندگی‌اش بسته شد مردی بود که سال۸۹ در جنوب تهران بر سر فروش یک انگشتر با جوانی درگیرشده و جان وی را گرفته بود. سحرگاه دیروز، ‌پنجمین محکوم به قصاص نیز به سالن اجرا انتقال یافت اما حکم او اجرا نشد. این مرد سال‌ها قبل در جریان درگیری جان زنی را گرفته و به قصاص محکوم شده بود. نام وی در فهرست اعدامی‌ها قرار داشت اما با التماس از ۲دختر مقتول خواست تا به او زندگی ببخشند و جانش را نگیرند. تلاش‌های او برای حفظ جانش نتیجه داد و او از پای چوبه دار به زندان برگشت چراکه اولیای دم (فرزندان مقتول) به او مهلت دادند.

شرارت اشرار تهران

فیلم درگیری حسین غول در خیابان صفا تهران

دانلود

متهم پس از اعتراف راهی زندان شد تا اینکه پرونده‌اش تکمیل و در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. اولیای‌دم برای وی درخواست قصاص دادند و هیئت قضایی هم متهم ۳۷ ساله را به جرم قتل عمد به قصاص محکوم کردند. رأی دادگاه در یکی از شعبه‌های دیوان عالی کشور تأیید شد و برای سیر مراحل اجرای حکم به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارسال شد. بدین ترتیب حسین غول متهم به قتل مرد قصاب صبح امروز در زندان رجایی شهر کرج به دار مجازات آویخته شد.

گفتگو با متهم
چند سال داری؟
۳۷ سال.

متأهلی؟

بله. دو پسر ۱۳ و ۶ ساله دارم.شغلت چیست؟
مربی بدنسازی بودم و چند شاگرد داشتم.مقام هم داری؟
۵ مدال طلای کشوری گرفتم.سابقه داری؟
بله، دو فقره و چند ماه حبس کشیدم.

این بار برای درگیری منجر به قتل دستگیر شدی. با چه کسی و چرا درگیر شدی؟
با یکی از بچه‌های محل که قصاب بود درگیر شدم. حقیقت خودم با او مشکلی نداشتم و دوستم با او اختلاف داشت.

کامل توضیح می‌دهی؟
دوستم با مقتول سر دختر مورد علاقه‌اش اختلاف داشت و چند بار با هم درگیر شده بودند. به همین خاطر یک اسلحه به مبلغ ۶‌میلیون‌تومان خریده بود و آنرا امانت به من سپرده بود. او بارها مرا وسوسه کرده بود که از او حمایت کنم. همین شد که روز حادثه تماس گرفت و گفت «این‌ها چند نفرند و من تنها هستم با اسلحه بیا» وقتی به آن‌ها رسیدم چند نفری با چاقو و قمه به من حمله‌ور شدند به همین خاطر با اسلحه چند تیر شلیک کردم.

چرا دستت زخمی شده است؟
چند نفر سرم ریختند و با قمه مرا زخمی کردند که چند جراحت به دستم وارد شد.

خودت متوجه شدی که مقتول در همان حادثه فوت کرده‌است؟
نه، از کسی شنیدم. شوکه شدم و از ترس به بانه فرار کردم.

شرارت اشرار تهران

قصد فرار از کشور را داشتی؟
نه، خیلی عذاب وجدان داشتم قصد داشتم خودم را معرفی کنم، اما می‌ترسیدم. نه خواب داشتم و نه خوراک اصلاً گیج شده بودم.

در این مدت که در بانه بودی چکار می‌کردی؟
یک اتاق اجاره کرده بودم. خیلی هم پول نداشتم. از گرسنگی بیسکوییت می‌خوردم.

چرا دوستت اسلحه را به تو داد و به دیگر دوستانش نداد؟
دو سالی بود که قرص اعصاب استفاده می‌کردم و حال خوبی نداشتم. در این مدت دوستم مدام مرا وسوسه می‌کرد تا با مقتول درگیر شوم. در واقع او از من سوءاستفاده کرد و مرا گرفتار کرد.

چرا اهل محل به تو لقب غول دادند؟
به خاطر اینکه هیکل درشتی داشتم.

در محلات تهران افراد قوی هیکل زیاد هستند، چرا به آن‌ها غول نمی‌گویند! پس احتمالاً به خاطر رفتارهای غیر اخلاقی‌ات بوده است که این لقب را گرفتی؟
(سکوت متهم)

در ادامه متهم خواست تا در مقابل دوربین خبرنگاران با پدر مقتول صحبت کند. او در پایان گفت:
من و شما (پدر مقتول) به خاطر یک نفر گرفتار شدیم. او کسی بود که از موقعیت مریضی من استفاده کرد و اسلحه را به من سپرد تا اینطور خانواده‌ام را گرفتار کند و شما را عزادار. ما از او بد خوردیم….

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ