دردسر صیغه کردن زن ۴۸ ساله برای سعید ۲۴ ساله

2

رسیدگی به پرونده قتل زن میانسالی که پس از عقد موقت با پسر جوانی کشته شده بود، درپی مرگ پدرش به تعویق افتاد.

اردیبهشت سال گذشته گزارش ناپدید شدن زن میانسالی به پلیس ورامین گزارش شد. جسد این زن درحالی پیدا شد که ساکنان محل به‌دنبال دو ماه بی‌خبری از زن همسایه، با نوشتن نامه به دادگستری خواستار رسیدگی به این موضوع شده بودند.

یکی از همسایه‌ها به مأموران گفت: دو ماه قبل پروین زن همسایه از من برای کاری بیل و کلنگ گرفت. این آخرین بار بود که او را دیدم. بعد از آن نه خبری از این زن بود و نه پسر جوانی که مدتی با او زندگی می‌کرد. با این اظهارات تحقیقات برای شناسایی مرد جوان آغاز شد.تا اینکه سرانجام مأموران موفق به شناسایی محل زندگی او شده و بازداشتش کردند. متهم که «سعید» نام داشت، پس از دستگیری گفت:« من ۲۴ ساله بودم که با این زن ۴۸ ساله آشنا شدم. مدتی عقد موقت بودیم و با هم زندگی می‌کردیم. اما بعد از مدتی تصمیم گرفتم تشکیل خانواده بدهم و صاحب فرزند شوم. به این ترتیب ناگهان او را ترک کردم و رفتم. بعد از مدتی به دیدنش آمده بودم که گفت فاضلاب خانه‌اش مشکل دارد.

بعد هم از همسایه بیل و کلنگ گرفت و کنار در حیاط ایستاد تا من مشکل را بررسی کنم. همین‌طور که مشغول کندن زمین بودم بر سر زن گرفتن من جر و بحث مان شد. او می‌دانست من بچه دارم اما همچنان دست بردار نبود. تا اینکه تهدید کرد موضوع را به همسرم می‌گوید. من که با شنیدن این حرف بشدت عصبانی شده بودم با چوب ضربه‌ای به پشتش زدم و با چاقو گلویش را بریدم. بعد هم در همان چاله‌ای که در باغچه کنده بودم او را دفن کردم. حالا هم بشدت پشیمانم.»

با این اعتراف‌ها، مأموران با دستور قضایی وهمراه متهم راهی خانه مورد نظرشده و جسد را از داخل باغچه پیدا کردند. سپس جسد متلاشی شده برای تعیین علت وزمان مرگ به پزشکی قانونی انتقال یافت.

با تکمیل تحقیقات، اولیای دم – خواهران و برادر مقتول- شناسایی شدند و پرونده پس از صدور کیفرخواست به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کیخا و مستشاری قاضی مقدم زهرا فرستاده شد تا موضوع تحت بررسی قرار بگیرد. اما با توجه به مرگ پدرمقتول و لزوم انجام انحصار وراثت، محاکمه متهم به تعویق افتاد.

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

نظرات شما ( 2 )
  1. rambod. می گوید

    از زن مطلقه ها بیشتراز این انتظارنمیرود،اینهااگر شوهرداری میدانستند که شوهرشان آنها را طلاق نمیداد

  2. هلسی می گوید

    خدا بعضیشونو لعنت کنه که پر شدن تو جامعه یا تور میندازن واسه پسرای مجرد یا معلوم نیست چه غلطی می کنن،انقدر هم خوش شانسن هنوز تب عشق قبلی نخوابیده یکی دیگه پیدا میکنن.