صبح بخیر عشقم

0

صبح هااا موهایِ تاب دارِ توشعر است و آغوشت، جان می دهد برای شعرگفتن کاغذ و قلم را بیخیال، جلوتربیا، تا زیرِ آفتابِ نگاهت ،انگشتانم را درمیانِ گیسُوانت بِرَقصانم و شعرهای عاشقانه ام را بیامیزم‌ در چالِ گلویت و عسل لبهایت را نوش جان کنم بگذار از پنجره ی سرزمینمان پرده را کنار بزنم و رو به خورشید جار بزنم “دوستت دارم”

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ